چگونه روزنامهنگاری تحقیقی میتواند جلوی فساد، جرایم سازمانیافته و پنهانکاری سیستماتیک را بگیرد؟
اسپاتلایت فیلمی دربارۀ جایگاه ارزشمند روزنامهنگاری تحقیقی است و خدمتی است که اینگونه روزنامهنگاری میتواند برای آگاهیبخشی و جلوگیری از فساد، جرایم سازمانیافته و پنهانکاری سیستماتیک داشته باشد.
فیلم اسپاتلایت[۱] نگاهی اخلاقی به یک داستان واقعی دارد. در این فیلم، روزنامه بوستون گلوب[۲] با بهکارگیری روزنامهنگاری تحقیقی موفق میشود در مواجهه با یک مسئلۀ غیراخلاقی به افشای سوءاستفاده از کودکان توسط کشیشهای کلیسای کاتولیک بوستون در ایالت ماساچوست آمریکا بپردازد و با نوشتن ۶۰۰ مقاله دربارۀ این رسوایی که با اطلاع مقامات ردهبالای کلیسا انجام میشد، موجب پرده برداشتن از یک سیستم فساد اخلاقی شود. اقدام گروه روزنامهنگاران تحقیقی این روزنامه به نام اسپاتلایت به افشای سوءاستفاده از کودکان توسط کشیشها و پدران روحانی در ایالتهای مختلف آمریکا، اروپا و سایر کشورهای جهان انجامید.
معرفی فیلم: اخلاق رسانهای در روزنامهنگاری اسپاتلایت
فیلم اسپاتلایت در فضای روزنامه پیش میرود و سردبیر جدید روزنامه بوستون گلوب به نام مارتی بارون در جستوجوی سوژهای جدید برای جذابتر کردن این روزنامه است. پیدا کردن راهی برای جذاب کردن روزنامه برای مخاطبانش اگرچه مدنظر سردبیر جدید است، اما هدف بزرگتری در ادامۀ فیلم حاصل میشود. سردبیر جدید با رابی رابینسون، سردبیر گروه روزنامهنگاران تحقیقی این روزنامه به نام اسپاتلایت برای رسیدن به سوژهای جدید دیدار میکند. اسپاتلایت، تیم تحقیقاتی شاختهشدهای متشکل از چهار روزنامهنگار تحقیقی است که چندین ماه و حتی نزدیک به یک سال بر روی سوژههای خاص همانند پروندههای مسئلهدار پروژههای ساختمانی یا پلیس محلی به صورت محرمانه تحقیق میکنند و در پایان نتیجۀ گزارشهای خود را در قالب مقالات تحقیقی منتشر میکنند.
بارون (سردبیر جدید) خبری دربارۀ یک موضوع غیراخلاقی در خصوص تجاوز به کودکان توسط یک کشیش در روزنامه بوستون گلوب خوانده است؛ کشیشی که ظرف ۳۰ سال گذشته در چند ناحیه به چند کودک تجاوز کرده و ۸۰ شاکی داشته است. خبر تجاوز کشیش گِیگان تنها در حد یک ستون در روزنامه چاپ شده بود و خبر تکمیلی از آن منتشر نشده بود. سابقۀ خبر نشان میداد که وکیلی به نام میچل گارابدین ادعا کرده بود که نه تنها کشیش جان گیگان به کودکان تجاوز جنسی کرده است، بلکه مهمتر اینکه مافوق او در کلیسای کاتولیک به نام کاردینال لاو نیز ۱۵ سال از این موضوع خبر داشته اما سعی در لاپوشانی و تطمیع خانوادههای آسیبدیده داشته است. این وکیل ادعا کرده بود که میتواند حمایت کاردینال لاو از کشیش خاطی را ثابت کند. این سوژه، نظر سردبیر جدید را جلب کرد.
این تیم روزنامهنگاری تحقیقی سعی دارند اجازۀ انتشار عمومی اسناد محرمانۀ دادگاه سوءاستفاده کشیش از کودکان را بگیرند. همچنین در طول تحقیقات این روزنامهنگاران، مصاحبه با عضوی از انجمن حمایت از قربانیان به اسم باقیمانده دارند که این فرد ادعا میکند که فقط او ۱۳ کشیش در بوستون میشناسد که به سوءاستفاده از کودکان پرداختهاند.
گروه اسپاتلایت در مسیر تحقیق خود به موضوع مهمی دست یافت که فقط از مسیر روزنامهنگاری تحقیقی میتوانست از مرز یک خبر جزئی بگذرد؛ اینکه تجاوز به کودکان نه یک مورد حادثه و صرفاً مربوط به تخطی یک کشیش، بلکه فراتر از انتظار اولیه، پای ۹۰ کشیش در ایالت ماساچوست را به میان کشیده است. اهمیت موضوع زمانی بیشتر میشود که مسئله از یک «مورد» به یک «سیستم» و الگوی فساد تبدیل شود. دست یافتن روزنامهنگاری تحقیقی به الگوی سیستماتیک سوءاستفاده از کودکان توسط کشیشهای کاتولیک در ماساچوست یک کشف مهم بود که اهمیتش از آنجا بیشتر میشد که اسقف اعظم بوستون نیز از آن مطلع بوده ولی روی آن سرپوش گذاشته است.
روند پیشرفت گروه روزنامهنگاری تحقیقی اسپاتلایت در پروندۀ سوءاستفاده از کودکان توسط کشیش گیگان به آمار بیشتری از کشیشان متجاوز رسید؛ و یکی از منابع خبری این تیم روزنامهنگاری در ادامۀ روند تحقیقات ادعا کرد: تحقیقات من نشان میدهد که ۶ درصد از تمام کشیشها، هیجانات جنسی خود را با کودکان ارضا میکنند؛ بنابراین در بین ۱۵۰۰ کشیش بوستون باید حدود ۹۰ کشیش خاطی باشد.
اسپاتلایت با مراجعه به منابع کتابخانهای دفتر روزنامه و کتاب مرجعی که دفتر اسقف اعظم هرساله منتشر میکند به فهرستی از کشیشهایی دست یافت که با عناوین خاصی مثل مرخصی استعلاجی، غیبت با اجازۀ قبلی و غیره به نواحی دیگر منتقل شده بودند و اسمی از تجاوز جنسی به میان نیامده بود.
این گروه از روزنامهنگاران تحقیقی برای کشف ابعاد پیچیدۀ این پدیده غیراخلاقی به مصاحبه با قربانیان، وکیل قربانیان، وکیل کلیسا، مطالعه اسناد قضائی، گزارشهای خبری و مراجعه به منابعی از درون کلیسا پرداختند و در نهایت سیر تحقیقات گروه اسپاتلایت از یک کشیش متجاوز به ۸۷ کشیش رسید و در قالب مقالههای تحقیقی در روزنامه بوستون گلوب چاپ شد. بعد از انتشار این گزارشها و مقالات تحقیقی در روزنامه بوستون گلوب، ابعاد پرونده سوءاستفاده از کودکان گستردهتر شد و قربانیان زیادی با دفتر روزنامه تماس گرفتند و برای افشای راز سوءاستفاده توسط کشیشهای کلیسا اعلام آمادگی کردند.
این روزنامه با افشای پرونده سوءاستفاده از کودکان و سرپوش گذاشتن کلیسا بر روی این رسوایی کشیشها و پدران روحانی، به آگاهیبخشی عمومی در ایالت ماساچوست، سایر ایالتهای آمریکا و سایر کشورهای جهان کمک کرد. نتیجۀ روزنامهنگاری تحقیقی اسپاتلایت این شد که لیست سوءاستفادهکنندگان از کودکان توسط کشیشها و دست داشتن کلیسا در آمریکا و سایر نقاط دنیا افشا شد. گزارش گروه روزنامهنگاری تحقیقی روزنامه بوستون گلوب از کودکآزاری توسط کلیسای کاتولیک منجر به جایزه پولیتزر «خدمت به عموم» در سال ۲۰۰۳ برای این روزنامه شد.
مزیت روزنامهنگاری تحقیقی به جامعه بشری، نماد مسئولیتپذیری مطبوعات و متناسب با جایزهای است که این روزنامه دریافت کرد: جایزه پولیتزر خدمت به عموم.
نقد فیلم: اصل بنیادین مسئولیت اجتماعی در روزنامهنگاری تحقیقی اسپاتلایت
فیلم اسپاتلایت آینه تمامنمای اخلاق رسانهای و سلوک حرفهای روزنامهنگاری است. در این فیلم بهخوبی جایگاه روزنامهنگاری حرفهای را در برابر روزنامهنگاری زرد و یا روزنامهنگاری تجاری به نمایش گذاشته میشود. روزنامه بوستون گلوب نشان داد که در تقابل خیر و شر و یا در تضاد سود در برابر مسئولیت، پایبند به اخلاق رسانهای و اصل بنیادین مسئولیت اجتماعی است. آنگونه که در کتاب بحران وجدان اشاره شده است، در برخی موارد، ناشران و صاحبان رسانههای خبری تنها مسئولیت و وظیفه خود را کسب درآمد ذکر میکنند؛ درحالیکه مطبوعاتِ مسئول و قابل دسترس، مطبوعاتی است که در آن افراد بتوانند بگویند «این کار اشتباه است».
بارون، سردبیر جدید روزنامه بوستون گلوب در جلسه با کاردینال لاو، موضع خود را با اصل مسئولیت اجتماعی و مسئولیت مطبوعات روشن میکند و در پاسخ به همکاری نزدیک بین روزنامه و کلیسا اذعان میکند که یک روزنامه برای داشتن بهترین عملکرد باید مستقل باشد. با این زاویۀ نگاه است که سردبیر در تضاد بین اعتبار کلیسا و حقوق کودکان قربانی تجاوز جنسی، جانب عموم را میگیرد و به دلیل همین رویکرد اخلاقی است که جایزه پولیتزر خدمت به عموم را دریافت میکند.
سختیها و مخاطرات پیش پای روزنامهنگارانی که در تضاد با نهادهای قدرت در جستوجوی حقیقت هستند در فیلم اسپاتلایت بادقت به نمایش گذاشته میشود. در یک سکانس فیلم میبینیم که یکی از بازیگران میگوید: شکایت یک روزنامه از کلیسا یک داستانه! اما کشف حقیقت به یک دغدغه فردی، مسئولیت اجتماعی و اخلاق حرفهای روزنامهنگاری این تیم روزنامهنگاری تبدیل میشود و برای رسیدن به آن، همۀ سختیها و فشارها را متحمل میشوند.
تلاش برای پنهانکاری سیستماتیک، فشار به روزنامهنگار و سازمان رسانه برای نگفتن حقیقت، طولانی شدن روند تحقیقات گروه روزنامهنگاری تحقیقی ازجمله سختیهایی است که روزنامهنگاران تحقیقی در این فیلم با آن روبهرو هستند. یکی از کشمکشهای داستان مشکلاتی است که جلوی پای روزنامه است و حتی سود این روزنامه نیز تحت تأثیر این پرونده اخلاقی قرار میگیرد. در سکانسی از فیلم شاهد جلسه سردبیر با ناشر روزنامه هستیم. ناشر متذکر میشود که کلیسا به خاطر این پرونده از روزنامه شکایت میکند و این شکایت تأثیر منفی بر روی مخاطب روزنامه دارد، چراکه ۵۳ درصد مخاطبان ما کاتولیک هستند؛ بنابراین درگیر شدن با کلیسای کاتولیک توسط روزنامهای که بیشتر خوانندگان آن کاتولیک است یک خطر بزرگ برای تیراژ محسوب میشود؛ و اینجاست که برای مدیر روزنامه تضاد اصل سود در برابر مسئولیت شکل میگیرد.
روزنامه بوستون گلوب در کشمکش بین قدرت و حقیقت، تصمیم به ایفاد حق مسئولیت مطبوعات در قبال جامعه میگیرد. در سکانسی از فیلم، انتظار افکار عمومی از مسئولیتپذیری مطبوعات بهوضوح به نمایش گذاشته میشود؛ جایی که ساویانو (یک جوان قربانی سوءاستفاده کشیشها) از بیتوجهی مطبوعات به این رسوایی اخلاقی و عدم پرداختن مناسب به آن طی سالیان متمادی شاکی است و روزنامهنگاران را متهم به بیمسئولیتی در قبال این بحران اخلاقی میکند و میگوید پوشش خبری این رسوایی در حد دو سه ستون روزنامه و بدون اخبار تکمیلی کفایت نمیکند.
تیم روزنامهنگاری تحقیقی اسپاتلایت که در ابتدا با سوءاستفاده یک کشیش از چند کودک روبهرو بود، با پیشرفت مطالعات این گروه از روزنامهنگاران متوجه الگوی سوءاستفاده از کودکان و مهمتر از آن پنهانکاری سیستماتیک این امر غیراخلاقی و تطمیع خانوادۀ آسیبدیدگان توسط کلیسای کاتولیک ماساچوست شد.
پایبندی گروه روزنامهنگاران اسپاتلایت به تحقیقاتی مبتنی بر اصل صحت، دقت و عینیت موجب شد مطالعۀ پرونده سوءاستفاده یک کشیش از چند کودک به آمار ۹۰ مورد از کشیشان متجاوز برسد. اسپاتلایت طی سال ۲۰۰۲ حدود ۶۰۰ مقاله دربارۀ این رسوایی منتشر کرد. تعداد ۲۴۹ کشیش و پدر روحانی در بوستون متهم به تجاوز جنسی شدند و رسواییهای جنسی در این مناطق و شهرهای مختلف آمریکا همانند فیلادلفیا و لسآنجلس و کشورهای مختلف دنیا همانند آلمان، استرالیا، برزیل و غیره افشا شد.
اسپاتلایت فیلمی دربارۀ جایگاه ارزشمند روزنامهنگاری تحقیقی است و خدمتی است که اینگونه روزنامهنگاری میتواند برای آگاهیبخشی و جلوگیری از فساد، جرایم سازمانیافته و پنهانکاری سیستماتیک داشته باشد. تحقیقات بلنددامنۀ روزنامهنگاری تحقیقی این امکان را فراهم میکند که یک ماجرای غیراخلاقی را به یک حادثه و فرد خاطی تقلیل ندهد و ریشه و سازمان فساد را کشف کند؛ چراکه ریشۀ فساد با مجازات یک فرد خاطی خشکانده نمیشود و کشف الگوی فساد و سررشتههای اصلی سازمان فساد است که ارزشمند است و موجب خیر برای جامعه و جلب رضایت افکار عمومی میشود. در فیلم اسپاتلایت نیز سردبیر به تأثیرگذاری دست یافتن به ریشه و سازمان فساد پی برده بود و معتقد بود: این جرایم سازمانیافته است که از بالا تا پایین کلیسا در آن دخیل بودهاند؛ باید روی سیستم تمرکز کنیم نه تکتک کشیشها. رابی رابینسون، سردبیر تیم اسپاتلایت نیز اجازۀ انتشار گزارش در مراحل بعدی تحقیق تا تکمیل شدن پرونده و نهایی شدن لیست کشیشان خاطی را نمیدهد؛ چراکه معتقد است در این مرحله فقط چند کشیش و حتی یک کاردینال مجرم شناخته میشوند و نه کلیت فساد سیستمی.
فیلم برای دست یافتن به حقیقت، راهی سختی را در پیش میگیرد و بر این باور است که نباید تنها به محکوم کردن یک کشیش بسنده کرد، بلکه باید این سیستم که تجاوز کشیشان را لاپوشانی میکند و با تطمیع خانوادههای کودکان قربانی به کتمان فساد اخلاقی کلیسا میپردازد به مبارزه برخاست. مبارزۀ این گروه روزنامهنگاران با فساد از مسیر آگاهیبخشی عمومی و افشای یک فساد سازمانیافته صورت میگیرد که مقامات بالا تا پایین کلیسا در آن دخیلند و تنها در حد و قواره یک حادثه نیست، بلکه این کلیسای کاتولیک است که از کشیشهای خاطی پشتیبانی کرده و آنها را مجدد در نواحی دیگر منصوب میکند. رابی، سردبیر گروه اسپاتلایت در ملاقات با مک لیش، وکیل کلیسا میگوید: اسقفها سالهاست که پروندۀ آزار کودکان را با پول حل میکنند.
فیلم اسپاتلایت شخصیتمحور نیست و از بازیگر اصلی برخوردار نیست. قهرمان جمعی در این فیلم، روزنامهنگارانی هستند که برای بیان واقعیت میجنگند و به مسئولیت اجتماعی مطبوعاتی خود پایبندند. اهمیت مسئولیت اجتماعی روزنامهنگار زمانی روشنتر میشود که در طول فیلم، رابی رابینسون، سردبیر گروه روزنامهنگاری اسپاتلایت اعتراف میکند که قبل از این در سال ۱۹۹۳ لیستی متشکل از ۲۰ کشیش متخلف دریافت کرده اما زود از موضوع گذر کرده است؛ درحالیکه رسالت حرفهای و اخلاق رسانهای ایجاب میکرد که با پوشش رسانهای درخور موضوع، جلوی آسیبهای بیشتر به کودکان گرفته شود.
روزنامهنگاری تحقیقی اسپاتلایت (۲۰۱۵) که به کشف رسوایی سوءاستفاده جنسی از کودکان توسط کشیشهای کلیسای کاتولیک میپردازد، شبیه فیلم سینمایی همۀ مردان رئیسجمهور (۱۹۷۶) است که به کشف رسوایی واترگیت توسط روزنامه واشنگتن پست پرداخت؛ هر دو فیلم یک بار دیگر اصالت کار روزنامهنگاری و خدمت روزنامهنگاری تحقیقی به حقیقت را گوشزد میکنند. پایبندی روزنامه هرالد به اصل مسئولیت اجتماعی در فیلم قابل مشاهده است و در سکانسی بیشتر برجسته میشود که سردبیر در خصوص رسالت روزنامه اذعان میکند: «اینگونه خبرها هدف ماست.»
تمرکز این فیلم بر اصل بنیادین مسئولیت اجتماعی مطبوعات است و اینکه همه باید در جامعه مسئولیتپذیر باشند. رابینسون در پاسخ به یکی از همکارانش که به نقد منبع خبر به دلیل اینکه وکیل کلیسا بوده و بر روی جرایم کودکآزاری سرپوش گذاشته است، میگوید: ما هم در روزنامه سرنخهایی زیادی داشتیم اما اقدام جدی برای جلوگیری از آن نکردیم و به عبارتی همۀ ما مقصریم. اینجاست که روزنامه به «خودآزمایی انتقادی» میرسد که کمال مطلوب اخلاق رسانهای است.
سایر اصول بنیادین روزنامهنگاری همانند صحت، دقت و عینیت نیز تا حدودی در روزنامهنگاری تحقیقی اسپاتلایت مشاهده میشود؛ گزارشها بدون تأیید منابع موثق منتشر نمیشود. سردبیر اسپاتلایت با توسل به منابع متعدد سعی میکند اتهام این کشیشها را اثبات کند؛ بنابراین یک منبع موثق به نام جیم برای تأیید گزارش خود پیدا میکند و به او میگوید: گزارش ۷۰ کشیش را نوشتم، ولی تا تأیید نشود سردبیر اجازۀ چاپ آن را نمیدهد. در ادامۀ فیلم، منبع رابینسون صحت این لیست را تأیید میکند و گزارش کشیشان خاطی چاپ میشود. پایبندی این روزنامهنگاران به منابع موثق سبب پایبندی به اصول عینیت و صحت میشود و اینجاست که مرز روزنامهنگاری تحقیقی و انتشار شایعه در فضای مجازی پررنگتر میشود. برخلاف فضای مجازی که هر شایعهای امکان انتشار پیدا میکند، سلوک حرفهای روزنامهنگاری تحقیقی اجازۀ انتشار شایعه را نمیدهد.
تدوین سیاستهایی در جهت توسعه روزنامهنگاری تحقیقی میتواند به تحقق عدالت و جلوگیری از فساد سیستماتیک و همچنین جلوگیری از شایعهپراکنی و رسیدن به اطلاعرسانی بر مبنای اصول بنیادین صحت، دقت و عینیت در روزنامهنگاری منجر شود. مککارتی، کارگردان فیلم اسپاتلایت اذعان کرد که فعالیت روزنامهنگاری اسپاتلایت متوقف شده است و الآن بهترین زمان برای فساد است؛ چراکه این نوع روزنامهنگاری سالهاست از بین رفته است. این در حالی است که یکی از بهترین راههای جلوگیری از شایعه و مبارزه با فساد، توسعۀ روزنامهنگاری تحقیقی است. حمایت همهجانبۀ سازمان رسانه، دستگاههای نظارتی و دستگاه قانونگذار از این شیوه روزنامهنگاری میتواند در پروندههای مربوط به فساد مالی، اختلاس، ناکارآمدی مدیریتی، سوءاستفاده و تجاوز به دانشآموزان در برخی مدارس و سایر موارد فساد اقتصادی و آسیبهای اجتماعی که در سالیان اخیر اخبار آن در مطبوعات و فضای مجازی منتشر شده است به نتیجۀ مطلوب برسد و انتظار افکار عمومی نیز برآورده سازد.
پینوشت:
[۱] . Spotlight [۲].Boston Globe