
نارنجیهای پرتعداد و بیآزار
فضایی شبیه فیلمهای روشنفکری به شهر دادهاند؛ پرواز آزادانهشان روی سر شهر شلوغ و نسبتاً عصبانی، دوگانه این روزهای پایتخت را رقم زده است. البته از پایتخت آغاز نشد، بلکه همان روزهایی که همگان درگیر سیل گلستان و بعد از آن لرستان و خوزستان بودند، سروکلهشان پیدا شد و بعضی نگران شدند که علاوه بر ملخهای صحرایی مهاجر، آفتهای رنگین بال هم ایران را به تسخیر خود درآوردهاند. اما چنین نبود.
در همان نیمه دوم فروردین، سازمان حفاظت محیط زیست اعلام کرد که افزایش جمعیت این پروانه کاملا طبیعی است و با بارشهای زیاد زمستانه و بهاره ارتباط دارد. نخستین بار افزایش ناگهانی جمعیت پروانههای نارنجی رنگ در دیماه و در استان سیستان و بلوچستان گزارش شده بود. استانی که چندین سال کمبارشی را تجربه کرده بود و بارشهای زمستانی نسبتا مناسب، سیستان و بلوچستان را به آن بهشت واقعی و قدیمی که بود، نزدیک کرد. سبز شدن عرصههای طبیعی و رشد گونههای علفی و مرتعی، شرایط را برای پروانهها مناسب کرده بود و با گرمتر شدن هوا و تغییر چهره طبیعت در استانهای دیگر، گزارشهای دیگری از مشاهده جمعیتهای بزرگ این پروانه در نقاط دیگر کشور منتشر شد. آنجا بود که «علیرضا نادری» پروانهشناس نامآشنای سازمان حفاظت محیط زیست آب پاکی را روی دست همه ریخت که «این گونه، آفت نیست و به محصولات کشاورزی آسیبی نمیرساند.»
«بانوی نقاشیشده»، «رنگین بانو» یا Painted Lady اسامی مختلفی است که در رسانهها برای این پروانههای نارنجی استفاده شده است. اما آنچه تمام پروانهشناسان جهان درباره نام این گونه بر آن اتفاق نظر دارند، Vanessa cardui یا نام علمی آن است. به قولی، فلسفه وجود «نام علمی» برای گونهها هم همین است؛ نامی لاتین که برای توصیف گونههای زیستی به کار میرود تا جلوی اشتباهات احتمالی در به کار گیری نامهای محلی در زبانهای مختلف برای یک گونه را بگیرد. به بیان دیگر، دانشمندان را از دعوا بر سر «انگور» و «اُزُم» و «عنب» و «استافیل» خلاص میکند.
آنطور که «وازریک نظری» در کتاب «پروانههای ایران» مینویسد، این گونه به جز مناطق قطبی و امریکای جنوبی در تمام نقاط جهان گزارش شده است. همچنین از تمامی استانهای کشور نیز نمونههایی از این گونه به دست آمده است. «علیرضا نادری» هم میگوید که این پروانهها بار دیگر تخمگذاری میکنند و پس از چند روز نسل جدیدی از آنها اجازه رشد پیدا میکند و از چرخه تا آنجا ادامه خواهد یافت که هوا گرمتر شود و شرایط دیگر برای این گونه مناسب نباشد. تا آنکه در آینده، باردیگر شرایط فراهم شود و تخمهای به جا مانده از پروانهها به لارو پروانه تبدیل شوند و باردیگر آسمان پر از پروانه شود.
یک خصوصیت جالب این پروانهها، پروازهای طولانی و قدرت آنها برای حضور در عرصههایی با ارتفاع ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ متر است. آنها به مدد جذب چربی مناسب در بدنشان میتوانند پروازهای طولانی انجام دهند و در نقاطی سرد نیز حضور داشته باشند.
شرح عکس: نمونه دو جنس از پروانه، نر (بالا) و ماده (پایین). معمولاً مادهها جثهای کمی بزرگتر دارند. (منبع: پروانههای ایران، وازریک نظری، انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست- ۱۳۸۲)
اما نادری دلیل جالبی برای افزایش ناگهانی جمعیت این پروانهها عنوان میکند؛ دلیلی که مثل هر خرابکاری دیگری روی کره زمین به ما انسانها مربوط میشود: «در سالهای اخیر با تخریب زیستگاههای طبیعی مخصوصا چرای بیرویه دامها، گیاهان خاردار جایگزین گیاهان متنوع و خوش خوراک مناطق مختلف شدهاند. برای مثال گیاه کنگر وحشی به عنوان یک گونه مهاجم در تمام عرصههای استان خوزستان، لرستان و بوشهر و بسیاری استانهای دیگر از جمله استانهای شمال شرقی و شمالی جای سایر گیاهان را گرفته و پوشش بسیار وسیعی را به وجود آورده است. از آنجایی که این گیاه از اصلیترین و مهمترین میزبانهای لارو این پروانه است لذا به دلیل وجود غذای کافی جمعیت این پروانه جهش زیادی پیدا میکند.»
در هر صورت، این پروانهها به محصولات کشاورزی آسیب نمیزنند، به این معنا که نه حضورشان با ضرر اقتصادی همراه است و نه لازم است برای کنترل جمعیتشان هزینه کنیم. جدا از حال خوبی که مشاهده آنها در این روزها به ما میدهد، پرندگان تهران نیز در جشنی تمام عیار شرکت کردهاند و به نظر میرسد که مشاهدهی این همه غذای در حال پرواز حسابی خوشحالشان کرده است.
شرح نقشه: نقشه پراکنش پروانه Vanessa cardui در ایران (منبع: پروانههای ایران، وازریک نظری، انتشارات سازمان حفاظت محیط زیست- ۱۳۸۲)