skip to Main Content
بیش‌فعالی و قرص جادویی پزشکان
جامعه یادداشت روز

بیش‌فعالی و قرص جادویی پزشکان

بی توجهی و عدم تمرکز در کلاس درس یکی از چالش‌های بین معلمان و دانش‌آموزان است. اولیای دانش‌آموزی برای تشخیص علت ضعف فرزندش در خواندن و نوشتن به پزشک مراجعه می‌کند. تشخیص پزشک، اختلال بیش‌فعالی است و درمان آن داروی ریتالین یا قرص جادویی پزشکان. بعدها پس از گرفتن تست‌های بیشتر، متوجه می‌شوند که تشخیص پزشک اشتباه بوده و داروی اشتباهی مصرف شده است. به صورتی که ابتدا دارو تجویز شده و پس از مصرف دارو آزمایش‌های لازم انجام شده است. این مسئله بایستی مورد توجه پزشکان متعهد و فعالان اجتماعی قرار گیرد. اما موضوع این نوشته خطای پزشکی نیست، بلکه اختلال بیش‌فعالی یا ADHD است.

اختلالی که از نظر بسیاری از پزشکان عامل بی‌توجهی، عدم تمرکز و ناتوانی کودکان در یادگیری در مدرسه است. به اعتقاد بسیاری از معلمان، کودکان ناآرامی که کلاس را به هم می‌ریختند و برای دیگر دانش‌آموزان و معلم مسئله‌ساز بودند، پس از مصرف ریتالین به دانش‌آموزان فرشته‌خو تبدیل می‌شوند.

همان‌طور که آنتونی گیدنز جامعه‌شناس بریتانیایی می‌گوید تاکنون پژوهش جامعی در مورد عوارض ریتالین بر کودکان صورت نگرفته است؛ اما نقد مهم‌تر به تجویز ریتالین این است که اساسا کاهش توجه و تمرکز یک مسئله روانی و جسمی نیست و بازتاب فشارها و ناراحتی‌های فزاینده جامعه مدرن، بر کودکان است. زندگی پرشتاب، تاثیرات تکنولوژی، کمبود تحرک و ورزش، غذاهای انباشته از قند، نزاع و کشمکش در زندگی خانوادگی، از جمله این فشارها و ناراحتی‌هاست. لذا پزشکی و پزشکان ما را از توجه به علل اجتماعی این مسئله دور می‌کنند.

این انحراف نه تنها در دیدگاه پزشکان، بلکه در نظر بسیاری از معلمان نیز دیده می‌شود. کسانی که به راحتی به دانش‌آموزان، برچسب بیش‌فعالی می‌زنند و مانند یک دانش‌آموز غیرمعمولی به او می‌نگرند و با او برخورد می‌کنند؛ فارغ از اینکه مسئله مدارس و کلاس‌ها، بیش‌فعالی دانش‌آموزان نیست و بخشی از این رفتارها لازمه و اقتضای کودکی است و لازم نیست هر رفتاری را به نظم درآوریم و کنترل کنیم. کودکان در آزادی رشد می‌کنند. این نگرش در مدارس غایب است.

همچنین بخوانید:  اختصاص دو ردیف ویژه به زنان در هواپیماهای ایر ایندیا

به دوران کودکی خود برگردید یا خودتان را برای لحظاتی به جای دانش‌آموزان بگذارید؛ اگر شما در یک کلاس ۴۰ نفری که فضای آن برای ۱۵ نفر طراحی شده است، روی نیمکتی که برای شما مناسب نیست و با معلمی که نابرابری‌های اقتصادی، انگیزه او را گرفته و از عشق معلمی فقط مشکلاتش برای او باقی مانده است و رویاهای روزهای اول معلمی‌اش را یکی پس از دیگری فراموش می‌کند، حاضر شوید، اگر بیش‌فعال خوانده نشوید، آن وقت عجیب است و به سلامت شما باید شک کرد.

بیش‌فعالی یا حداقل برچسب بیش‌فعالی، گفت‌وگو با صدای بسیار بلند یا فریاد کشیدن دانش‌آموز در همهمه کلاس و ساکت ساکت گفتن‌‌های معلم، کشمکش بین دانش‌آموزان و به کار بردن الفاظ رکیک، حضور در دفتر مدرسه و تهدید و توبیخ شدن‌ها، خبرچینی، چاپلوسی، مظلوم‌نمایی و زورگویی به عنوان دو روی یک سکه، فریادها و تکنیک‌های ساکت کردن دانش‌آموزان، محصول و زاییده چنین فضایی است. شاید ادعای عجیب یا بزرگی باشد اما به نظر می‌رسد، هر فضایی، فرهنگ خاصی را تولید می‌کند. البته عکس این گزاره نیز می‌تواند، صادق باشد. برای مثال از یک کلاس کوچک ۴۰ نفری بدون تهویه مناسب و وسایل سرمایشی در روزهای گرم با صدای دلنشین چکه‌های آب از سقف در روزهای سرد، مجهز به یک وایت برد و یک معلم بی‌انگیزه، چه انتظاری می‌توان داشت؟ آیا چیزی جز آنچه نوشتم؟

شناسایی ریشه‌های اجتماعی خشونت در کودکان، ما را برای رفع آن، آماده‌تر خواهد کرد. در برخی از مدارس کشور فنلاند، برای دانش‌آموزان بیش‌فعال، ابتکاری به خرج داده‌اند. آن‌ها از میز و نیمکت‌های مجهز به رکاب استفاده می‌کنند. کودک آزادانه در کلاس رکاب می‌زند. این مسئله نه تنها باعث شادی و نشاط بیش‌تر فرد می‌شود، بلکه بخشی از پرخاشگری غریزی و بی‌توجهی را کاهش می‌دهد. معمولا فرهنگ‌هایی که به بازی کردن اهمیت می‌دهند و بازی‌های بیشتری دارند، مردمی آرام‌تر و شادتر دارند و کمتر از دیگران پرخاشجو هستند. زیرا مقدار زیادی از انرژی‌های اضافی یا آنچه پرخاشگری غریزی می‌گویند، در بازی‌ها، تصعید و آزاد می‌شود.

همچنین بخوانید:  دانش‌آموزان لرستانی با پتو سر کلاس می‌روند

البته راه‌حل برون‌رفت از مسائلی که طرح شد، صرفا میز و نیمکت‌های مجهز به رکاب یا راهکارهایی شبیه این نیست، اما این میز و نیمکت‌ها نشانه و محصول یک سیستم است. نشانه نگرش ویژه و متفاوت به کودکان است. نشانه اهمیت کودکان در جامعه و آماده‌سازی فضای مناسب برای آن‌هاست. کودکانی که جامعه شخصیت آن‌ها را می‌سازد و شکل می‌دهد و آن‌ها نیز ارزش‌های جامعه را برساخت خواهند کرد.

 

پانوشت؛

برای مطالعه بیشتر نگاه کنید به جامعه‌شناسی، آنتونی گیدنز، ترجمه حسن چاوشیان، فصل ۶، جامعه‌شناسی بدن: سلامتی، بیماری و سالخوردگی، صفحه ۲۳۱

2 نظر

پاسخ دادن به عذرا جباری لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗