سرنوشت ۵۰ شرکت بعد از واگذاری
نتایج دو تحقیق درباره عملکرد شرکتهای واگذارشده پس از واگذاری، که به سفارش خودِ سازمان خصوصیسازی در سالهای اخیر انجام شده، همه ادعاهای مسئولان سازمان خصوصیسازی درباره موفقیت خصوصیسازی در ایران را زیر سؤال میبرد.
درگیری بر سر مثبت یا منفیبودن نتایج واگذاری شرکتهای دولتی در دو دهه گذشته و عملکرد سازمان خصوصیسازی در ماههای گذشته، در حالی بالا گرفته است که کمبود تحقیقات علمی و جامع درباره این مسئله، بهشدت احساس میشود. اما نکته جالب درباره این موضوع، نتایج دو تحقیق درباره عملکرد شرکتهای واگذارشده پس از واگذاری است که هر چند به سفارش سازمان خصوصیسازی در سالهای اخیر انجام شده و نتایج آن همه ادعاهای مسئولان سازمان خصوصیسازی را درباره موفقیت خصوصیسازی در ایران، زیر سؤال میبرد. تحقیقاتی که بازخوانی نتایج تکاندهنده آن در موقعیت فعلی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است.
نتایج تکاندهنده تحقیق اول
در تحقیق اول که به سفارش سازمان خصوصیسازی از سوی گروه کارشناسان ایران انجام گرفته، عملکرد ۵۰ شرکت واگذارشده منتخب، پیش و پس از واگذاری بررسی شده است. موضوع تکاندهنده اول درباره این تحقیق، این است که بر اساس گفته محققان، در ابتدا تصمیم بر این بوده که ۶۳ شرکت که به پیشنهاد سازمان خصوصیسازی انتخاب شده بودند، با معیارهای مختلفی مانند سودآوری، نسبتهای بدهی، تسهیلات، بهرهوری، اشتغال، سرمایه و توسعه بررسی شوند؛ اما در همان مراجعه ابتدایی، مشخص شده است ۱۰ شرکت از این میان، پس از واگذاری اعلام ورشکستگی و انحلال کردهاند و سه شرکت نیز با وجود تلاش محققان و حتی کارشناسان سازمان خصوصیسازی، از ارائه اطلاعات خودداری کردهاند. این ۱۳ شرکت؛ یعنی گسترش صنایع قائن (واگذاری در سال ۱۳۸۹)، جهد بنای توس (۱۳۹۰)، گاز بتن آریا (۱۳۸۹)، گسترش و توسعه مصالح نوین ساختمان پارسیان (۱۳۸۹)، ایران ترانیکس (۱۳۸۹)، صنایع تولیدی آرتام درخشان ماندگار (۱۳۹۰)، کارخانجات مقدم (۱۳۸۶)، کارخانجات پیله (۱۳۸۵)، اسکانیر (۱۳۸۳)، غیرصنعتی گاز ایران (۱۳۹۱)، مطالعات طرحهای جامع فلزات (۱۳۸۷) و پژوهشکده سیستمهای پیشرفته صنعتی (۱۳۸۹) به همین دلیل از تحقیق کنار گذاشته شده و ۵۰ شرکت باقیمانده مرکز بررسی گروه تحقیق قرار گرفتهاند.
موضوع تکاندهنده دیگر در نمای کلی ۵۰ شرکت بررسیشده، این است که بیش از ۲۰ شرکت از این جمع، نسبت به زمان واگذاری با کاهش امتیاز در معیارهای گفتهشده روبهرو بودهاند تا در مجموع تعداد شرکتهای آسیبدیده از واگذاریها به ۳۰ شرکت برسد. نکته جالب دیگر نیز این است که از میان ۳۰ شرکتی که طبق این تحقیق پس از واگذاری شرایط بهتری را تجربه کردهاند یا تغییری نسبت به گذشته نداشتهاند، هشت شرکت پتروشیمی و نفتی و ۹ شرکت سیمان و معدن وجود دارد که نشان میدهد شرکتهای موفق پس از واگذاری نیز بیشتر از آنکه تحتتأثیر مدیریت بخش خصوصی با بهبود روبهرو شوند، تابع وضعیت مثبت صنایع اشارهشده بودهاند.
طبق یافتههای این پژوهشگران، شرکتهای پتروشیمی تبریز، پتروشیمی باختر، پخش سراسری کالای کالبر، مهندسین مشاور زایند آب، سیمان زابل، پتروشیمی پردیس، پتروشیمی بینالملل، مهندسی و ساختمان صنایع نفت، سیمان هرمزگان و افرانت، ۱۰ شرکت برتر در این تحقیق از نظر بهبود شرایط پس از واگذاری بودهاند. در سوی دیگر جدول، کشاورزی و دامپروری الهآباد، پتروشیمی ارومیه، خدمات مهندسی ساختمان و تأسیسات راهآهن، تولید سموم علفکش، عمران و مسکنسازی منطقه غرب، ساختمانی گسترش و نوسازی صنایع ایران، کشت و صنعت سردسیر، مؤسسه آموزشی سینا، توسعه صنایع غذایی بم و کارخانجات پشمبافی کشمیر، ۱۰ شرکتی هستند که بیشترین آسیب را پس از واگذاریها دیدهاند.
از دیگر نتایج تکاندهنده تحقیق انجامشده این است که ۱۹ شرکت از میان شرکتهای بررسیشده، با کاهش سودآوری پس از واگذاری روبهرو شدهاند و بدهی ۳۴ شرکت نیز پس از واگذاریها افزایش یافته است. ۱۸ شرکت نیز بر اساس محاسبات این محققان، با کاهش بهرهوری روبهرو بوده و حداقل ۲۴ شرکت نیز اخراج کارگران و کاهش اشتغال را تجربه کردهاند. سرمایه ۲۶ شرکت تغییر نکرده یا کاهش یافته است و ۱۷ شرکت نیز در شاخص توسعه، نمره منفی گرفتهاند. از نکات بسیار درخور توجه نتایج این تحقیق، توجه محققان به روش واگذاری این شرکتها بوده که نشان میدهد در حالیکه شرکتهای واگذارشده از طریق بورس و فرابورس عملکرد بهتری را پس از واگذاری تجربه کردهاند، شرکتهایی که به روش مذاکره واگذار شدهاند، با مشکل روبهرو شده و شرایط بدتری را نسبت به گذشته تجربه میکنند؛ همچنین در حالیکه شرکتهای واگذارشده در صنعت سیمان، پتروشیمی و بازرگانی و خدمات وضعیت بهتری پس از واگذاری داشتهاند، شرکتهای تولیدی، کشاورزی، دامپروری و مواد غذایی، منسوجات، استخراج معادن و ساختمان و پیمانکاری پس از واگذاری روند رو به زوالی را طی کردهاند.
سانسور احتمالی نتایج
گروه محققان همچنین در اقدامی جالب با انتخاب تعدادی از شرکتهای دولتی که وضعیت مشابهی نسبت به شرکتهای واگذارشده در زمان واگذاری داشتهاند، به بررسی مقایسهای عملکرد این شرکتها با یکدیگر پس از واگذاری پرداختهاند. نکته جالب توجه در این قسمت این است که با وجود اطلاعات جالب توجه در جدولهای مقایسهای موردنظر، در جمعبندی نهایی تمامی مواردی که نشاندهنده عملکرد بدتر «شرکتهای واگذارشده» نسبت به «شرکتهای دولتی» بودهاند، «حذف شدهاند»! برای مثال در حالیکه طبق نتایج محققان تنها شرکتهای واگذارشده در دو صنعت سیمان و پتروشیمی نسبت به شرکتهای دولتی این دو صنعت با افزایش سودآوری روبهرو بودهاند و در هیچیک از صنایع دیگر تفاوت معناداری بین شرکتهای دولتی و واگذارشده مشاهده نشده است، در جمعبندی نهایی ادعا شده سودآوری کل صنایع پس از خصوصیسازی افزایش یافته است!
جالبتر آنکه در همین جداول کاملا مشخص است که بدهی شرکتهای واگذارشده در بخشهای کشاورزی، دامپروری، مواد غذایی و استخراج معادن نسبت به شرکتهای مشابه دولتی افزایش یافته و بهرهوری در شرکتهای واگذارشده بخش معادن، تولید و سیمان نسبت به شرکتهای دولتی مشابه کاهش یافته است، اما در جمعبندی نهایی ذکر شده که نسبتهای بدهی و بهرهوری در کل صنایع تغییری نیافته است! تناقضهایی که نشان میدهد احتمالا باوجود رعایت اخلاق علمی از سوی گروه محققان و ثبت نتایج در جدولها، در هنگام جمعبندی آنها تنها موارد مثبت به نفع خصوصیسازی ذکر شده و مواردی که نشاندهنده عملکرد بهتر شرکتهای دولتی هستند، سانسور شدهاند.
نتایج تکاندهنده تحقیق دوم
بررسی «شرق» نشان میدهد در سال ۹۶ تحقیق دیگری نیز از سوی سازمان خصوصی سازی به یک پژوهشکده دیگر سفارش شده تا عملکرد شرکتهای واگذارشده را ارزیابی کنند. در این تحقیق اطلاعات ۴۴ شرکت واگذارشده، از سه سال قبل از واگذاری تا سه سال پس از واگذاری بررسی شده است که در همان گام نخست نتایج کلی این تحقیق نشان میدهد مجموع امتیازات این ۴۴ شرکت پس از واگذاری در معیارهای سودآوری، نسبتهای بدهی، تسهیلات، بهرهوری، اشتغال، سرمایه و توسعه نسبت به زمان دولتیبودن این شرکتها ۱۵ درصد کاهش یافته است و در نگاه تفکیکی نیز تنها ۱۷ شرکت وضعیت بهتری نسبت به زمان پیش از واگذاری دارند.
طبق یافتههای این محققان در نمای کلی شرکتهای واگذارشده در مقایسه با زمان پیش از واگذاری، با افزایش بدهی (۹درصد)، کاهش سرمایه (۵۶درصد)، کاهش اشتغال (۴۳درصد) و نمره منفی توسعه (۲۴درصد) روبهرو شدهاند و در مقابل سودآوری آنها مجموعا فقط (سهدرصد) افزایش یافته است. در میان این ۴۴ شرکت نیز شرکتهای تولید نیروی برق آبادان، تولید پمپهای بزرگ و توربین آبی، نیر پارس، خدمات انفورماتیک راهبر و تولیدی ادوات کشاورزی اراک- تاکا پنج شرکت با بهترین وضعیت پس از واگذاری بودهاند و شرکتهای صنعتی دریایی ایران، کابلهای مخابراتی شهید قندی، صنایع هوایی ایران، هپکو و مهندسی برق مشانیر نیز بدترین وضعیت را نسبت به قبل از واگذاری تجربه کردهاند. ۲۳ شرکت از این ۴۴ شرکت درحالی با کاهش سودآوری روبهرو شدهاند که طبق توضیحات محققان سودآوری برخی از ۲۱ شرکت سودآور مانند ذوبآهن اصفهان نیز چندان قابل اتکا نیست و دلایل ویژهای مانند رشد قیمت محصولات ناشی از رشد نرخ ارز داشته است.
وضعیت این شرکتها در شاخصهای دیگر حتی از این نیز بدتر است و از مجموع ۴۴ شرکت مورد بررسی، ۲۸ شرکت با افزایش بدهی، ۲۳ شرکت با کاهش بهرهوری و ۳۷ شرکت با کاهش سرمایه مواجه شدهاند و همه این نتایج درحالی حاصل شدهاند که تسهیلات پرداختی به این شرکتها نسبت به زمان مدیریت دولت بر آنها افزایش یافته است. از نتایج مشابه این تحقیق با تحقیق دیگر، بدترشدن وضعیت شرکتهای واگذارشده از طریق مذاکره است. نتایجی که نشان میدهد لازم است مسئولان سازمان خصوصیسازی به جای سخنرانی و مصاحبههای پیاپی در دفاع از واگذاریها، سری به تحقیقات سفارش شده از سوی خود بزنند و به نتایج آن بیندیشند.