skip to Main Content
دسترسی آزاد به دانش
اسلایدر دانش

دسترسی آزاد به دانش

اگر گروهی از افراد می‌توانند زمان و انرژی خود را برای مطالعه و تحقیق، صرف کنند، چنین چیزی تنها با حمایت اجتماع از آنها ممکن است. پس چرا نباید نتایج کارشان، به جامعه بازگردد و در دسترس همه‌ی افراد باشد؟

این ایده‌ای بسیار ساده است. نباید برای دسترسی به دانش، پول پرداخت کرد. نباید کسی را به علت عدم توان پرداخت پول، از دسترسی به دانش، محروم کرد. نباید نتیجه‌ی تحقیقات و مطالعات علمی پشت یک در قفل شده مخفی شده باشد. دری که تنها با پول باز می‌شود. دانش باید به عنوان متاعی مشترک در دسترس همگان باشد. دانش یک انبازه است(ویکی: انبازه). منبعی مشترک که بین تمام اعضای جامعه به اشتراک گذاشته شده.

اگر گروهی از افراد می‌توانند زمان و انرژی خود را برای مطالعه و تحقیق، صرف کنند، چنین چیزی تنها با حمایت اجتماع از آنها ممکن است. آنها از نتیجه‌ی دستاوردهای همه‌ی اعضای اجتماع‌شان استفاده می‌کنند تا امکان و فرصت صرف وقت برای مطالعه و تحقیق را داشته باشند. آنها با استفاده از امکانات عمومی تحصیل کرده‌اند و بسیاری از بودجه‌های تحقیقاتی عمومی برای پیشبرد کارهای خود بهره برده‌اند. پس چرا نباید نتایج کارشان، به جامعه بازگردد و در دسترس همه‌ی افراد باشد؟

مشکل عدم دسترسی

تلاش جهانی برای پیشبرد این هدف، مدت‌هاست که آغاز شده. گروه‌های متعدد آکادمیک و غیرآکادمیک برای آزادسازی حق دسترسی عمومی به محصولات فکری دانش، کارهای زیادی کرده‌اند. انجمن‌هایی دانشگاهی با انتشار ژورنال‌های آزاد تخصصی سعی در جا انداختن این مفهوم داشته‌اند. جلسات و سخنرانی‌ها و کنفرانس‌های متعددی برگذار شده و محتوای بسیاری نوشته و تولید شده است تا این ایده را تبیین کند و جا بیاندازد. آمدن اینترنت فضا را به نفع جنبش آزادسازی حق دسترسی تغییر داد. حالا سایت‌های بسیاری برای انتشار مقالات علمی به صورت رایگان وجود دارد که برخی از آنها، حتی در پروسه‌ی انتشار متداول پولی هم جا افتاده‌اند. مثلا پروژه‌ی آرشیوhttp://arxiv.org(Arxiv) دانشگاه کُرنِل که بسیاری از افراد و گروه‌ها، پیش از اعلام نتایج داوری مقالاتشان برای انتشار در ژورنال‌های تخصصی پولی، آنها را در این سامانه منتشر می‌کنند.

تلاش‌های گروه‌های مدافع حق دسترسی آزاد به دانش با جلب توجه عموم و متخصصان، کار را به جایی رساند که انتشاراتی‌های قدرتمند هم وادار به تغییراتی در رویه‌ی سنتی خود شده‌اند. پس از فراگیر شدن صنعت چاپ، برای چند صد سال این روش سنتی به خوبی کار کرده است و دسترسی به محصولات فکری دانش را برای افرادی بیشتری ممکن ساخته. در این روش، ژورنال‌ها با فروش حق اشتراک، مخارج خود را تامین می‌کنند و گروهی از متخصصین را برای داوری مقالات علمی به خدمت می‌گیرند. این گروه‌ها خود از دانشمندان مطرح در رشته‌ی خود هستند و پس از صرف وقت و بررسی مقالات دریافتی نشریه که گزارش‌هایی از نتایج کارهای مطالعاتی هستند، اهمیت و صحت نتایج را تایید و اجازه‌ی انتشار در نشریه را صادر می‌کنند. اما این رویه امروز بسیار طولانی شده. حتی گاه ممکن است بیش از یک سال هم طول کشد. از طرف دیگر نقدهای جدی به آنچه در عمل در این ساختار شکل گرفته، وجود دارد. یک‌سونگری‌ها و بی‌توجهی‌ها به سویه‌هایی از تحقیقات علمی، عدم توجه کافی به دستکاری‌ها و تفاسیر آماری، عدم توجه کافی به مطالعات باز-بررسی ادعاهای پیشین، برخورد بازاریابانه با محصولات فکری دانش و چیزهایی بیشتر. از طرفی بسیاری از مردم جهان(مثلا خود ما افراد معمولی در ایران) امکان پرداخت پول برای دسترسی به این نشریات را ندارند. کتابخانه‌های عمومی و دانشگاه‌ها با پرداخت حق اشتراک سالانه، ژورنال‌ها را تهیه و در دسترس افراد قرار می‌دهند. اما اینکه کدام نشریه را بتوان کجا یافت و چه مقاله‌ای را کجا خواند همچنان موضوعی پیچیده باقی می‌ماند. بسیاری کتابخانه‌ها اصلا در فکر چنین کارهایی هم نیستند و مشکلات ساختاری جوامع مختلف امکان دسترسی به ژورنال‌ها از طریق مراکز مطالعاتی و تحقیقاتی را از مردم می‌گیرد.

همچنین بخوانید:  زاینده‌رود؛ بحرانِ اقتصادسیاسیِ آب

تغییر فصل

عموما از اینترنت به عنوان فناوری‌ای یاد می‌شود که تاثیرش بر جامعه‌ی بشری به گستردگی فناوری چاپ است. اما دست کم تا امروز، اینترنت نتوانسته این روند سنتی سیصد ساله‌ی انتشار مقالات علمی را مقهور امکانات شگفت‌انگیز خود کند. سرویس‌های قانونی و غیرقانونی برای استفاده از ژورنال‌های علمی وجود دارند. بعضی برای دادن حق دسترسی به مقالات، پول می‌گیرند و بعضی امکان دور زدن سیستم پرداخت را به کاربرانشان می‌دهند. استفاده از این سرویس‌ها به طور گسترده مرسوم است و حتی در ایران هم رقابتی بر سر این بازار فروش حق دسترسی به مقالات، بین چندین سرویس وجود دارد. یعنی باید برای دسترسی به محتوای علمی که در نشریه‌ای پولی منتشر می‌شود و امکان پرداخت پول اشتراکش برایمان به دلایل اقتصادی و سیاسی فراهم نیست، به شرکتی در کشور خودمان پول دهیم، تا آن با استفاده از یک سرویس قانونی یا غیرقانوی دیگر، آن مقاله را برایمان فراهم کند! این، تنها مشکل ما نیست. بسیاری از مردم جهان بر اثر این روش انتشار سنتی، دچار مشکلاتی مشابه می‌شوند.

از سال‌های پایانی دهه‌ی ۲۰۰۰میلادی، تلاش‌های گروه‌های آکادمیک و اجتماعی برای آزادی حق دسترسی به محصولات دانش، وارد سیاست هم شد. سیاستمداران متعدد له و علیه آن سخن گفتند و رسانه‌ها بسیار درباره‌ی آن نوشته‌اند. حاصل این بحث‌ها تغییر وضعیتی بزرگ به نفع دسترسی آزاد است. البته موضوع تنها به مقالات علمی خلاصه نمی‌شود. حرکت‌های تضمین حق دسترسی آزاد و اشتراکی‌سازی منابع در جاهای دیگر هم وجود دارد. احتمالا موفق‌ترین آن پروژه‌ی سیستم‌عامل گنو/لینوکس باشد. مجموعه‌ای از یک هسته‌ی و مجموعه‌های نرم‌افزاری آزاد که کنار هم یک سیستم‌عامل کارا و امن را به صورت رایگان برای همه به وجود آورده. کار تعاونی برای تولید محصولی که به کار همگان بیاید در حال پیشروی به قلمروهای جدیدی است و آزادسازی حق دسترسی به محصولات فکری هم از این حرکت جا نمانده است.

پولی‌سازی ساختار آموزشی و تولید دانش، محققان را ناچارا به بازاریابانی برای جلب توجه سرمایه‌گذاران خصوصی و غیرخصوصی بدل کرده است. جایگاه و ارزش تحقیقات بر اساس مشخصه‌های مورد پسند این بازار سنجیده می‌شود و اساتید و دانشجویان مجبور به تبعیت از این ساختارند.

حالا انتشاراتی‌های بزرگی مثل الزویر (Elsevier)، نیچر (Nature) و ساینس(Science) هر کدام روش‌هایی برای دسترسی رایگان به بخشی از محتوای خود، به وجود آورده‌اند. چیزهایی مثل انتشار آرشیو گذشته و انتشار محدود مقالات برنده‌ی نوبل و مربوط به ابولا و روش‌های دسترسی تلفیقی به مقالات که پس از مدتی حق‌دسترسی به آنها بدون پرداخت پول ممکن می‌شود. اما به نظر بسیاری این‌ها کافی نیست و ما نیازمند نشریاتی برای انتشار رایگان محتوای علمی هستیم. حتی بیشتر از این. ما نیازمند دگرگون ساختن سازوکار تولید و انتشار دانش هستیم. ساختار فعلی دیگر پاسخگوی نیازها و وضعیت امروز نیست. پولی‌سازی ساختار آموزشی و تولید دانش، محققان را ناچارا به بازاریابانی برای جلب توجه سرمایه‌گذاران خصوصی و غیرخصوصی بدل کرده است. جایگاه و ارزش تحقیقات بر اساس مشخصه‌های مورد پسند این بازار سنجیده می‌شود و اساتید و دانشجویان مجبور به تبعیت از این ساختارند. آزاد سازی حق دسترسی به محتوای علمی، یکی از گام‌ها در مسیر تغییر بنیادی این وضع است.

همچنین بخوانید:  روایت یک «پاکسازی»

اتحادیه‌ی اروپا و حق دسترسی آزاد

بهانه‌ی این یادداشت خبری بود که هفته‌ی گذشته اعلام شد. ۱۱آژانس تامین بودجه‌های تحقیقاتی تحت نظر کشورهای اتحادیه‌ی اروپا که از منابع مالی عمومی برای پشتیبانی از تحقیقات علمی استفاده می‌کنند، برنامه‌ای را اعلام کردند که بر اساس آن از ابتدای سال ۲۰۲۰میلادی، نتایج تمامی تحقیقاتی که با استفاده از منابع عمومی صورت گرفته باشد، باید با حق دسترسی آزاد منتشر شوند. در بیانیه‌ی این ۱۱آژانش در معرفی برنامه‌ی S آمده که دیگر انتشار مقالات در نشریات غیرآزاد مورد پذیرش نیست و با خاطیان برخورد خواهد شد. کتابخانه‌ها و مراکز علمی تشویق شده‌اند که امکان دسترسی به نشریات رایگان را برای عموم فراهم کنند و روش‌های تلفیقی دسترسی رایگان به مقالات، پس از طی چند ماه، ناسازگار با اهداف برنامه معرفی شده است. امید می‌رود گروه‌های تحقیقاتی دیگر کشورها هم به این ۱۱کشور بپیوندند. گرچه مراکز تحقیقاتی خصوصی همچنان نتایج مطالعات خود را محرمانه نگاه خواهند داشت یا تنها به صورت پولی در اختیار دیگران قرار می‌دهند. اما برنامه‌ی S می‌تواند دیگر کشورهای جهان را هم به پیش‌گرفتن چنین مسیری تشویق کند.

این سیاست‌ها که چند سالی است وعده‌ی آنها از طرف کشورهای اروپایی داده شده بود، اعتراض انتشارتی‌های بزرگ را به همراه داشته. اما بعید است آنها به تنهایی بتوانند در برابر این موج تغییر مقاومت کنند. شاید در آینده‌ای نه چندان دور. همین دهه‌ی آینده، همه بتوانیم به محتویات علمی دسترسی رایگان و آزاد داشته باشیم. مانند آنچه در حرکت‌های نرم‌افزاری متن-باز در جریان است. امید می‌رود که دموکراتیزه شدن دسترسی به محتوای فکری، امکان استفاده از آن را برای تعداد بیشتری از مردمان فراهم کند و گامی در تغییر سازوکار تولید دانش برای تامین نفع عمومی باشد و نه سود شرکت‌ها و سرمایه‌گذاران بزرگ. دیگر کیهان‌شناسان برای تحقیق نیازمند بازاریابی نباشند و فناوری‌های مدرن به صورتی متوازن توسعه یابند. نه اینکه موبایل‌های هوشمند آینده‌نگرانه در دست داشته باشیم، اما آب آشامیدنی سالم پیدا نباشد یا هوایی که استنشاق می‌کنیم مسموم به سموم تولیدی صنعتی باشد. یا داروهای رفع چین و چروک پوست به وفور در بازار یافت شوند و داروهای مبارزه با زوال عقل نادر باشند.

#حق_دسترسی_آزاد به محتوای علمی و تحقیقاتی را باید به عنوان یکی از حقوق بشر دید. دموکراتیزه شدن دسترسی به نتایج مطالعات علمی، امکان مداخله گسترده عمومی رو در مسائل مروبط به دانش ممکن می‌کند و تنها از این مسیرهاست که می‌شود در این وضعیت پولی‌شده‌ی فعلی تغییرات معنی‌دار ایجاد کرد.

 

 

 

 

0 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗