اقلیمی باز هم ناپایدارتر
در میان این همه اخبار نگران کنننده از دگرگونی آبوهوا و خطرات ناشی از آن، شاید این نکته برای بسیاری مغفول مانده باشد که چه تفاوت و ارتباطی بین «گرمایش جهانی» و «تغییرات اقلیمی» وجود دارد.
چند هفتهی پیش خبری دربارهی افزایش سرعت ذوب یخهای قطب شمال منتشر شد که موجی از نگرانی بین دانشمندان و فعالین محیطزیستی به راه انداخت. عنوان تکراری و کلیشه شدهی «افزایش سرعت ذوب یخها» را بارها و بارها این چند سال در رسانههای مختلف دیده و شنیدهایم. تا آنجا که دیگر حساسیتمان را به این دست عناوین از دست دادهایم. اما نباید فراموش کنیم که این خبرها بر خلاف کروری اخبار زرد و بیمعنی که روزانه از رسانههای جهان فریاد میشوند، تاثیری محکم و پایدار بر زندگی همهمان (هم در ابعاد سیاره و هم سرزمینمان) دارد.
افعال آینده در مقالات پژوهشی، جایشان را به افعال مضارع دادهاند. دیگر کسی از برهم خوردن توازن آبوهوایی در آینده نمیگوید. احتمالا اسم ال-نینو به گوشتان خورده باشد. ال-نینو چرخهای آبوهوایی است که در اقیانوس آرام رخ میدهد. همانطور که هوای گرم تمایل دارد به جای سرد یا بالا حرکت کند، در اقیانوس هم جریانهای آب گرم در حرکتند که خود باعث حرکت آبهای سرد هم میشود. اقیانوسهای زمین پوشیده از جریانهای آبی اقیانوسی است که به صورت نقالهای بزرگ آب را در سراسر سیاره جابجا میکنند و اثری تعیین کننده بر آبوهوای هم اقیانوسها و هم خشکیها دارند. ال-نینو تغییری در اقیانوس آرام است اما اثرات آن به سرتاسر سیاره میرسد. بارانهای سیلآسا در یک طرف و خشکسالی در طرفی دیگر.
حیات پویاست و اگر زمان کافی داشته باشد در نهایت با این تغییرات کنار خواهد آمد. اما اگر سرعت تغییرات بسیار بیش از سرعت تطبیقپذیری حیات باشد، یک رویداد انقراض بزرگ رخ میدهد.برای میلیونها سال، حیات روی زمین با شرایط آبوهوایی ویژه هر منطقه تطبیق یافته است. برهم خوردن نظم این الگوهای آبوهوایی کهن (آنچه برای یک منطقهی خاص به آن اقلیم میگوییم)، نظم طبیعی و امکان بقای موجودات زنده را- از گیاهان تا جانوران- تهدید میکند. گرچه این اقلیم مناطق مختلف زمین ثابت نیست. موضوع سرعت تغییر آنهاست. حیات پویاست و اگر زمان کافی داشته باشد در نهایت با این تغییرات کنار خواهد آمد. اما اگر سرعت تغییرات بسیار بیش از سرعت تطبیقپذیری حیات باشد، یک رویداد انقراض بزرگ رخ میدهد. آنچه چند بار در تاریخ روی داده است.
شمالگان گرم
به طور معمول شمالگان هوایی سرد دارد و هوا در عرضهای جغرافیایی جنوبیتر گرمتر است. این اختلاف دما منبع تامین انرژی بادهایی است که در ارتفاع ۸کیلومتری از سطح زمین میوزند. این بادها که جت-استریم (یا جریان جت) نامیده میشوند تا ۴۰۰کیلومتر در ساعت سرعت میگیرند و حائلی بین آبوهوای مناطق شمالگان و عرضهای جغرافیایی میانی هستند. نه هوای سرد شمالگان راهی برای گذر از این بادها و ورود به بخش جنوبی دارد و نه هوای گرم جنوبی راهی به شمالگان خواهد یافت. اما آنچه باعث نگرانی بسیاری شده، افزایش روز به روز دمای شمالگان است.
یخ با انعکاس بخش عمدهای از نور خورشید، مقدار زیادی از انرژی خورشید را به فضا باز میتاباند. با ذوب یخهای شمالی، آب تیرهی اقیانوس منجمد شمالی (که دیگر چندان هم منجمد نیست و بخشهایی از آن هیچگاه در سال یخ نمیزند) جای این یخها را میگیرند. آب با جذب نور خورشید، مقدار انرژی بسیار بیشتری به شمالگان و کل اکوسیستم زمین وارد میکند. این باعث افزایش بیشتر دمای شمالگان، ذوب بیشتر یخها، جایگزینی آب مضاعف و جذب بیشتر انرژی هم میشود. چرخهای که سرعت افزایش دمای زمین و در این مورد خاص شمالگان را به صورتی تصادعی افزایش میدهد.
الف)وضعیت نرمال جریانهای جت ب)کاهش اختلاف دما به بر هم خوردن الگوی جریانهای جت میانجامد پ)آنچه میتواند رخ دهد. هوای سرد شمالی به جنوب و هوای گرم جنوبی به شمالگان خواهد رسید.
با افزایش دمای شمالگان، اختلاف دمای بین عرضهای شمالی و جنوبی جریانهای جت، کاهش مییابد. بادهایی که انرژی وزش نیرومندشان از این اختلاف دما تامین میشد، کندتر میشوند و دیگر نمیتوانند نقش یک حائل را بین آبوهوای شمالگان و عرضهای جغرافی میانه بازی کنند. این یعنی، هوای سرد قطبی به جنوب و هوای گرم جنوبی به قطب راه مییابد و نظم الگوهای آبوهوایی هر دو منطقه بر هم میخورد.
ورود هوای گرم عرضهای میانه به شمالگان باز هم روند افزایش دما و ذوب یخها را تشدید میکند تا کل این سناریوی ترسناک با قدرتی بیشتر به پیش رود. اما ورود هوای سرد قطبی به بخش جنوبی، میتواند ابرطوفانهایی ویرانکننده و زمستانهایی بسیار سرد برایمان به دنبال داشته باشد. از این هم نگرانکنندهتر، توام شدن این دگرگونی آبوهوایی با پدیدهای مثل ال-نینو است. جریانی که خود آثار مخرب بسیاری به همراه دارد. تا کنون هیچ کس نمیداند توامان شدن این دو پدیده با هم چه اثری بر آبوهوای زمین خواهد گذشت.
آنچه گرمایش جهانی مینامیم، سن زیادی ندارد. در این زمان چیزی در زمین و آسمان تغییر نکرده است که الگوهای اضافه و گریز انرژی را به سطح زمین تحت تاثیر قرار دهد، جز تکنولوژی بشری.
گرمایش جهانی، تغییرات اقلیمی
در میان این همه اخبار نگران کنننده از دگرگونی آبوهوا و خطرات ناشی از آن اما شاید این نکته برای بسیاری مغفول مانده باشد که چه تفاوت و ارتباطی بین «گرمایش جهانی» و «تغییرات اقلیمی» وجود دارد.
گرمایش جهانی، پدیدهای است که به بالا رفتن دمای اتمسفر و اقیانوسهای زمین اشاره دارد. مقدار انرژی موجود در این محدوده مقداری معین است یا دست کم شکل اضافه و انتقال انرژی از آن الگوهایی مشخص دارد. زمین به واسطهی حرکات تکتونیکی خود، بخشی از انرژی بالای پوسته را به زیر میکشد و بخشی دیگر از این انرژی به صورت تابش (گرمایی یا نور و..) به فضا گسیل میشود. همچنین فعالیتهای آتشفشانی واسطی برای انتقال انرژی زیرسطحی به این محدوده هستند و از طرفی دیگر انرژی خورشید به صورت نور به سطح (اتمسفر و اقیانوسها) میرسد. آنچه گرمایش جهانی مینامیم، سن زیادی ندارد. تنها چند دهه است که از آن صحبت میشود و تنها چند سده (یا کمتر) است که آغاز شده. در این زمان چیزی در زمین و آسمان تغییر نکرده است که الگوهای اضافه و گریز انرژی را به سطح زمین تحت تاثیر قرار دهد، جز تکنولوژی بشری.
ما با افزایش تولید گازهای گلخانهای، اتمسفر را آلوده کردهایم. این گازها در اتمسفر، با جذب نور بیشتر، انرژی خورشید را به دام میاندازند و به گرم شدن اتمسفر و اقیانوسها دامن میزنند. توازنی طبیعی که بر هم خورده است. پس از مدتی از بر هم خوردن این توازن، الگوهای آبوهوایی در مناطق مختلف بر هم میخورند و اقلیم مناطق مختلف زمین تغییر میکند؛ آنچه تغییرات اقلیمی مینامیم همین تغییرات الگوی آبوهوایی مناطق مختلف است.
مثال روشن این پروسه را درست در همین کاهش اختلاف دمای هوای شمالگان و عرضهای جنوبی، کاهش قدرت و سرعت جریانهای جت و در نهایت بر هم خوردن توازن آبوهوایی در همهجای سیاره میتوان دید.