آیا میتوان از شر شرکتهای بزرگ اینترنتی خلاص شد؟
استفاده از اینترنت با تمام جذابیتها، کاربردها و فایدههایش، نقاط تاریک و ناخوشایندی نیر به همراه دارد. از حدود سال ۲۰۰۶ و با ظهور شبکههای اجتماعی مدرن (فیسبوک، توییتر و…) و بعدتر با محبوبیت چشمگیر آیفون و موبایلهای هوشمند، دنیای اینترنت وارد مرحله جدیدی شد. محبوبشدن اینستاگرام و اسنپچت هم دست کاربران را برای تولید محتواهای گوناگون از همیشه بازتر کرد. اینترنت حالا دیگر فقط یک سکوی انتشار یکطرفه نبود و تمام کسانی که به آن دسترسی داشتند به راحتی میتوانستند محتوای مورد علاقه خودشان را به هرشکل و شمایلی که میپسندند تولید کنند.
اما شبکههای اجتماعی محتوای تولیدشده توسط کاربران را به این شکلی که ما میبینیم، نمیبینند. چیزی که ما میبینم یک عکس از غذا، یک ویدئو از یک جشن، یک توییت درباره ترافیک و… است و چیزی که این شرکتها میبینند طول و عرض جغرافیایی جایی که ما غذا میخوریم، موزیکهای مورد علاقه یک جمع برای یک مهمانی، میزان عبور و مرور در خیابانها و… است.
درواقع ما با گرفتن هرعکس، انتشار هر ویدئو، ارسال هر ایمیل، فرستادن هر توییت و فالو کردن هرنفر، درحال تولید اطلاعات (Data) بسیار بسیار باارزشی هستیم. ما این اطلاعات را به راحتی در احتیار غولهای اینترنتی قرار میدهیم. اطلاعاتِ یک عکس سالاد خوشمزه که در کافهای در تهران یا نیویورک گرفته شده، به همان میزان برای شرکتهای بزرگ اینترنتی جذاب و زیباست.
شرکتها چه استفادهای از این اطلاعات میکنند؟
به طور خلاصه «کسب درآمد». در دنیای امروزی هرکسی اطلاعات بیشتری داشته باشد، قدرتمندتر و در نهایت ثروتمندتر است. شرکتهای بزرگ اینترنتی با ساخت سرویسهای جذاب و اکثراً رایگان ما به سمت خودشان میکشند. ما از سرویسهای آنها استفاده میکنیم و روزانه اطلاعات مشخصی در اختیارشان قرار میدهیم. آنها این اطلاعات را آنالیز میکنند و با استفاده از آنها تبلیغات هدفمندی را به ما نشان میدهند و روزبهروز ثروتمندتر و بزرگتر میشوند. جادی در این باره میگوید:
«ممکن است کاری با ایدهی خوبی شروع شود و یا در زمان آغاز کار به آن فکر کنند و یا بر اساس آن تبلیغ کنند. یادم میآید در نوکیای ایران جلسهای با حضور همه اعضا بود و میپرسیدند که هدف شرکت چیست؟ هر کس چیزی میگفت و من میگفتم هدف کسب سود است. شرکت درست شده تا سود کند. تعارف که با هم نداریم و دور هم جمع نشدهایم که هنرنمایی کنیم. در نهایت همهی این شرکتها تشکیل شدهاند که سود کنند. حداقل در این مرحله که اینطورند. ممکن است زمانی که گوگل پروژه دو دانشجو بود که در دانشگاه کامپیوترشان به هم متصل کرده بودند تا گوگل را راه بیاندازند ایدهشان این بود که میخواهم اطلاعات جهان را به جهان بدهم تا ببینم علم پیش میرود. ولی الان در یک رقابت عجیبی باید پول بیشتری دربیاورند.»
آیا کاری از دست ما ساخته است؟
در یک کلام خیر. اگر این را میپذیریم که از یک سرویس رایگان (یا حتی غیررایگان) در اینترنت استفاده کنیم، به ناچار باید بپذیریم که اطلاعاتمان را نیز در اختیار سازندگان این سرویسها قرار دهیم. البته راههایی برای محدود کردن دسترسی به این اطلاعات وجود دارد. اما درنهایت ما همه قربانی سوءاستفاده از اطلاعاتمان هستیم. اطلاعاتی که با کمال میل و به دست خودمان در اختیار شرکتها قرار دادهایم. و احتمالاً تنها کاری که دستمان برمیآید، کسب دانش و آگاه بودن از این سوءاستفادههاست. اما یک توصیه را همیشه جدی بگیرید، چیزی که نمیخواهید هیچ کس از آن خبر داشته باشد را هرگز در اینترنت قرار ندهید.
عجب پست بی ارزشی. حتی ادعایی که گفته رو هم به خوبی بررسی نمیکنه
آخه این چه پستیه؟ نه ایدهی خاصی داره، نه اشارهی خاصی، نه اطلاعات خاصی و نه زحمت خاصی براش کشیده شده!