
چرا صداوسیما نمیتواند سانسور کند؟
صدا و سیما نوروز پرحاشیهای را پشت سر گذاشت؛ خطوط قرمزی را شکست، خطوط قرمز عجیب و غریب جدیدی کشید و در نهایت نشان داد که در تنها توانایی چهل سالهاش که اعمال سانسور بود هم شکستخورده است. گردانندگان پرمخاطبترین برنامههای نوروزی در شبکههای اجتماعیشان به انتقاد از سانسورهای اعمال شده پرداختند و از صداوسیما خواهش و التماس کردند که اجازه دهد کارهایشان دستنخورده به دست مخاطبان برسد. اما این همه ماجرا نبود.
صدا و سیما نوروز پرحاشیهای را پشت سر گذاشت؛ خطوط قرمزی را شکست، خطوط قرمز عجیب و غریب جدیدی کشید و در نهایت نشان داد که در تنها توانایی چهل سالهاش که اعمال سانسور بود هم شکستخورده است. گردانندگان پرمخاطبترین برنامههای نوروزی در شبکههای اجتماعیشان به انتقاد از سانسورهای اعمال شده پرداختند و از صداوسیما خواهش و التماس کردند که اجازه دهد کارهایشان دستنخورده به دست مخاطبان برسد. اما این همه ماجرا نبود.
صدای ابراهیم تاتلیسس، رقص، جوینت؛ همه هزینههایی که برای داعش شد
پخش صدای ابراهیم تاتلیسس در سریال پایتخت کمی سؤالبرانگیز شد. ابراهیم تاتلیسس چند روز قبل به همراه تنی چند از سلبریتیهای ترک به جبهه جنگ ترکیه در عفرین رفت تا حمایتش از سیاستهای اردوغان را نشان دهد و به نوعی الان در جناح دوست و برادر است و انتخاب صدا و سیما شاید زیاد هم نباید تعجب برانگیز باشد. بیشتر تعجبها از پخش صدای کسی چون او و عدم پخش صدای خوانندههای ایرانی مجاز بود. اما حواشی پایتخت به اینجا ختم نشد و پخش رقص و حذف آن در بازپخش و تصویرهایی از جوینت کشیدن یکی از شخصیتهای داستان نشان داد که استاندارد دوگانه به صداوسیما اجازه میدهد هر آنچه که غیرمجاز است را مجاز کند تا پیامی در رابطه با سیاستهای خارجی کشور بدهد.
با آ.اس.رم جهانی شدیم
صداوسیما توانست در پخش یک برنامه فوتبالی هم شاهکاری خلق کند عالمگیر؛ در نمایی از استودیوی داخلی برنامه فوتبال در خلال دیدار بارسلونا و آ.اس.رم سانسور لوگوی این باشگاه به سرعت مورد تمسخر بینندگان در شبکههای اجتماعی قرار گرفت و آنقدر دست به دست شد که به دست گردانندگان توئیتر این باشگاه رسید و آنها هم این ماجرا را بازتاب دادند.
if you don’t then you
love me can still love me
at my at my pic.twitter.com/stSi78N8yJ— AS Roma English (@ASRomaEN) April 5, 2018
عدم استفاده از لوگوی این باشگاه در پسزمینه استودیو احتمالاً توجه کمتری را برمیانگیخت اما سانسور سادهدلانه آن باعث شد غیرفوتبالیترین مخاطبان این شبکه هم با لوگوی آن آشنا شوند و تحت تأثیر اندام این گرگ به گناه بیفتند.
فردوسیپور در دورهمی سانسور میشود
برنامه دورهمی با اجرای مهران مدیری از برنامههای پرمخاطب صداوسیمای این سالهاست و عادل فردوسیپور گزارشگر فوتبال و تهیهکننده و مجری برنامه نود هم بدون شک شناختهشدهترین چهرهای است که تلویزیون ایران دارد. حضور فردوسیپور در دورهمی یعنی یک دوپینگ رسانهای بزرگ که ختم به یک افتضاح دیگر شد. صحبتهای فردوسیپور در این برنامه درباره حضور زنان در ورزشگاهها به بدترین شکل ممکن سانسور شد و با تقطیع جملات تلاش شد اینطور به مخاطب القاء شود که او مخالف حضور زنان در ورزشگاههاست. کسانی که سالهاست مخاطب برنامههای فردوسیپور هستند میدانند که موضع او چیست و سانسور حرفهای او تنها حرف او را برجسته کرد و سانسور را در چشمهای مخاطب تلویزیون بزرگ کرد.
زنده باد سانسور، مرگ بر آزادی اطلاعات
برای سالهای متمادی تلویزیون توانست به لطف عدم دسترسی مخاطبان به رسانههای جایگزین انحصار رسانهایش را حفظ کند اما حالا به لطف گستردگی وسائل ارتباطی دیگر چنین امری ممکن نیست؛ کما اینکه دیگر سانسور مطبوعات نکتهای ندارد. هرآنچه که قرار بود مطبوعات از آن خبر بدهند پیش از انتشار روزنامه به دست مخاطب رسیده است. حالا واقعاً سانسور کارکردی چه بسا وارونه پیدا کرده است؛ همگان را متوجه آنچه نباید ببینند، بشنوند و بخوانند کرده است. در همه این سالها یکی از تکنیکهای مورد استفاده برای تبلیغ حول یک فیلم سینمایی یا کتاب در ایران اشاره به ممنوعیتش بوده است. فیلمهایی که توقیفی کوتاهمدت را پشتسر میگذاشتند یا کتابهای افراد ممنوعه با اقبال بیشتری مواجه میشدند. حالا صداوسیما همین کار را در رابطه با موضوعات ممنوعه میکند؛ غیاب این موضوعات در برنامهها و حرفهای مجریان و مشارکتکنندگان در برنامههای تلویزیونی و حذف و جرح و تعدیلشان خدمتی است به مطرح شدنشان.نگاهی به کارنامه دو هفته گذشته صداوسیما نشان میدهد که انگار تصمیمسازانش از ناکارآمدی سانسور مطلعند برای همین هرگاه که لازم میبینند از روی خطوط قرمزشان به راحتی عبور میکنند و همزمان از آن به عنوان ابزاری برجستهساز استفاده میکنند. استفادهای که میتواند برخلاف ظاهر احمقانهاش، خلاقانه در خدمت جهتدهی به اذهان مردم قرار گیرد.