خاکسپاری علیاشرف درویشیان با نوای مرغ سحر
با حضور جمعیت زیادی شامل مردم و دوستان علیاشرف درویشیان، پیکر این نویسنده و پژوهشگر حوزه ادبیات عامه با نوای مرغ سحر در بهشت سکینه به خاک سپرده شد.
فرخنده حاجیزاده (نویسنده) که اجرای این مراسم را نیز برعهده داشت، در آغاز مراسم، علیاشرف درویشیان را این گونه معرفی کرد: علی اشرف درویشیان انسانی آزاده، عدالتخواه و برابری طلب بود و که به راستی نماد تعهد درستی در ادبیات محسوب میشود.
سپس سهراب مهدیپور بیانیه کانون نویسندگان ایران را برای درگذشت این نویسنده خواند. در بخشی از این بیانیه آمده است: قلم درویشیان قلم و زبان کودکان رنج و کار بود. آنچه که از او به عنوان میراث باقی میماند گفتن از تهیدستان و اعتراض به نابرابری و تبعیض است. درویشیان هیچگاه سر سفره صاحبان قدرت ننشست زیرا این سفره را خونین میدانست. او نه تنها از شرافت قلم خود محافظت کرد بلکه در تمام زمانها خواستار آزادی قلم و منتقد سرسخت سانسور بود.
در ادامه محسن حکیمی گفت زندگی او فقط رنج و فقر نبود بلکه سراسر مبارزه با تبعیض و ظلم و آزادیخواهی بود و امیدوارم قضاوت درستی از او در تعاریفمان داشته باشیم.
فریبرز رئیس دانا هم در این مراسم، علیاشرف درویشیان را نویسنده متعهد و نویسنده محرومان خواند و بیان کرد: ما یک نویسنده محرومان داریم و آن هم علیاشرف درویشیان است. هرگز تا زمانی که زنده بود از گفتن از فقر و محرومیت و ستم در آثارش دست نکشید و مطمئنا نمود این مسائل در آثار او بی نتیجه نخواهد بود. تا زمانی که فقر و تبعیض وجود دارد؛ علیاشرف درویشیان و آثارش نیز ضرورت دارد.
در ادامه مراسم ناصر زرافشان هم در سخنانی گفت: اگر از مضامین اجتماعی در ادبیات فاصله بگیریم نوشتن بیهوده خواهد بود. درویشیان با تمام آثارش افشاگر نابرابریها فاصله طبقاتی و ستمی بود که به توده جامعه روا میشد. او در آرزوی عدالت اجتماعی و از بین رفتن نابرابریها بود و آزادی عدالت را لازم و ملزوم یکدیگر میدید. واقعیت هم این است که بدون برابری آزادی مفت نمیارزد و بدون عدالت اجتماعی دموکراسی ارزشی ندارد و عوامفریبانه است.
حسن فرخسرشت هم در این مراسم گفت: علیاشرف هر آنچه را که گفت، زندگی کرده و در داستانهایش از امثال «نیازعلی ندارد» گفته که دهانش را میبندند تا نگوید ندارد. او تصویرگر آنهایی بوده که فقر و ستم چهارسوی زندگیشان را لگدکوب کرده است درحالیکه شایستگی آنها بیش از اینها است. آیا میتوان جهانی را تحمل کرد که بدی در آن قاعده شده و نیکی در آن استثناست؟ برای تغییر چنین جهانی به علیاشرف و آثارش نیاز داریم و امروز آمدیم تا یاد و نامش را فریاد بزنیم. آثارش را نادیده گرفتند، در خیابان تهدیدش کردند و در پایان که درمانده شدند به تطمیعش متوسل شدند اما باز راه به جایی نبردند. درویشیان روایتگر زندگی واقعی مردم بود و نه فقط از رنج و بیعدالتی نسبت به انسان میگفت بلکه آرمان برابری و رهایی را روایت میکرد.
مشایعت پیکر علیاشرف درویشیان که ابتدا با فریادهای «درود درود…» آغاز شده بود، پس از چند تذکر، در سکوت کامل ادامه یافت. این نویسنده با نوای مرغ سحر به خاک سپرده شد.