کالاهای حسرتساز برای اهالی
منصوره بلخاری، امیر خراسانی و کاوه مظفری پژوهشگران اجتماعی با مطالعه موردی در منطقه نظام آباد و راهاندازی یک مرکز بزرگ خرید سعی کردند به این پرسشها تا حدی پاسخ دهند که آیا اجرای پروژههای عمرانی و کلان در محلات فرسوده، بیش از آنکه در خدمت محله باشد، محله را به خدمت خود در میآورد یا نه؟
شاید شما هم در محلهای زندگی میکنید که بافتی فرسوده و قدیمی دارد. با ساختمانهای درب و داغان و تصویری که همیشه توی ذوقتان زده. شاید گاهی برای خودتان رویا بافتهاید و فکر کردهاید که کاش میشد بافت منطقه را یک شبه تغییر داد. حالا یک شبه تغییر دادن ظاهر یک محله شاید رؤیایی بیش نباشد، اما شاید ساخت یک پاساژ یا مجموعهای فرهنگی بتواند این کار را بکند. حتی ممکن است از خودتان بپرسید آیا این تغییر و تحول ناگهانی میتواند روی زندگی شما هم تأثیر بگذارد؟ نه روی زندگی شما تنها که بر زندگی همه اهالی محلهتان. شهرداری تهران در سالهای اخیر به رویای بعضیها جامه عمل پوشاند اما اینکه واقعاً نتیجهای که در ذهن اهالی بوده محقق شده یا نه را کمتر کسی میداند.
منصوره بلخاری، امیر خراسانی و کاوه مظفری پژوهشگران اجتماعی با اجرای پروژهای در این باره و با مطالعه موردی در منطقه نظام آباد و راهاندازی یک مرکز بزرگ خرید سعی کردند به این پرسشها تا حدی پاسخ دهند اینکه آیا اجرای پروژههای عمرانی و کلان در محلات فرسوده، بیش از آنکه در خدمت محله باشد، محله را به خدمت خود در میآورد؟ یا نه؟
آنها نتیجه پژوهششان را برای نخستین بار در اختیار ما (روزنامه ایران) قرار دادهاند، این پژوهش حاکی از آن است که اجرای پروژههای عمرانی در محدودههای بافت فرسوده خالی از پیامدها و تبعات ناخواسته نیست. یعنی صرف اجرای چنین پروژههایی نه تنها موجب نوسازی نمیشود، بلکه ممکن است مسائل و معضلات اجتماعی جدیدی به بار آورد.
دگرگونیهایی که این گونه پروژهها میتواند به بار بیاورد نه تنها برای اجتماع محلی و مدیریت شهری چندان خوشایند نیست که منافع اجتماع را هم تحت تأثیر قرار میدهد.
به گفته پژوهشگران طرح راهاندازی این مرکز بزرگ خرید از آنجایی که تناسب و موازنه سرمایههای موجود در بافت محلی را تغییر داده، ایجاد الگوی جدیدی از منفعت و ضرر را هم به دنبال داشته است. تا جایی که ممکن است برخی گروهها و اقشار اجتماعی از راهاندازی این مرکز منافع بیشتری به دست آورده و دیگران متضرر شوند.
آنها تأکید میکنند دگرگونیهایی که این گونه پروژهها میتواند به بار بیاورد نه تنها برای اجتماع محلی و مدیریت شهری چندان خوشایند نیست که منافع اجتماع را هم تحت تأثیر قرار میدهد. پژوهشگران این طرح میپرسند آیا تمرکز سرمایه در مرکز بزرگ خرید، روند تأمین خدمات شهری را در جهت سودآوری بیشتر، جذب و هدایت میکند؟ آیا مدیریت شهری به شکلی عادلانه میان ذینفعان توزیع میشود؟ در این میان چه تعاملات و بده و بستانهایی میان مرکز خرید، مدیریت شهری و اجتماع محلی شکل خواهد گرفت؟
در این تحقیق از مبانی نظری «حق بر شهر» و رویکرد روششناختی «تحلیل ذینفعان» استفاده شده. همچنین گردآوری و تحلیل دادهها با توجه به مشارکت گروههای مختلف ذینفع اجرا شده است.
مرکز بزرگ خریدی که بتازگی در شرق تهران راه اندازی شده است شعاع اثرگذاری منطقهای و حتی فرامنطقهای است، اما در درجه نخست محلات نظامآباد، گرگان و شارق را تحت تأثیر قرار میدهد. این محلات به شکل ذوزنقهای در حد فاصل خیابان دماوند و انقلاب در جنوب، خیابان سبلان شمالی در شمال، گرگان در غرب و سبلان در شرق قرار دارند. محله نظام آباد، که بافت مرکزی این محدوده است، قدمتی در حدود ۶ دهه دارد. به طوری که نخستین خانههای مسکونی ساخته شده در این محل در دهه ۱۳۳۰ ساخته شده و از اوایل سالهای دهه ۱۳۴۰ به این سو، شکل امروزی خود را پیدا کرده. در حال حاضر، در این مرکز واحدهای مختلفی دایر است که هر کدام به عرضه کالا و محصولاتی خاص میپردازند. از هایپر مارکت و رستورانهای مشهور گرفته تا فروشگاههای پوشاک، لوازم بهداشتی و وسایل خانگی. برندها و مارکهای مشهور خارجی و مجموعهای از کالاها و تابلوهای لوکس که در همان نگاه نخست، کمتر با بافت و مناسبات محله همخوانی نشان میدهد.
پژوهشگران همچنین بافت جمعیتی ساکن در این محلات را هم تحلیل میکنند: «وضعیت معیشتی اغلب ساکنان ضعیف و کمدرآمد (عمدتاً جزو دهکهای سه و چهار درآمدی)، با میانگین سنی بالا، غالباً مذهبی و با تنوع قومیتی است. بیشتر ساکنان اولیه محلات، سبزواریها، اراکیها و سپس اصفهانیها بودند. از نظر مذهبی نیز به غیر از اکثریت مسلمان، اقلیتی از ارامنه مسیحی نیز در محله سکونت داشتهاند که اکنون در نتیجه مهاجرت، تعدادشان کمتر شده. طبق تحقیقات، مشخص شده نرخ باسوادی در این محلات پایینتر از میانگین منطقه و شهر تهران است.»
افزایش سود برای سهامداران و رونق کم برای گروههای محلی
یکی از نخستین یافتههای این تحقیق افزایش سود و منفعت برای سهامداران این مرکز بزرگ خرید و رونق کم برای گروههای محلی را نشان میدهد. پیامدی که نه تنها در کوتاه مدت که حتی در حال حاضر نیز تاحدودی محقق شده و شواهد حاکی از آن است که موفقیت سرمایهگذاری در میان مدت تضمین شده است. هر چند برای مغازهداران کوچک و خردهفروشان خبری از رونق اقتصادی نیست؛ به طوری که برخی از آنها یا مجبور به تعطیلی یا دچار رکود شدهاند.
یکی از نخستین یافتههای این تحقیق افزایش سود و منفعت برای سهامداران این مرکز بزرگ خرید و رونق کم برای گروههای محلی را نشان میدهد.
تضعیف موقعیت اقتصادی و کاهش امنیت شغلی نیروی کار هم از دیگر یافتههای این تحقیق است. بد نیست بدانید هم اکنون در این فروشگاه ۲۰۰ نفر و در برخی فروشگاههای برند معروف حدود ۵۰ نفر کار میکنند. بیشتر این نیروی انسانی در فروشگاهها به طور مستقیم با کارفرما قرارداد دارند؛ اما اکثر نیرویکار هایپراستار و همچنین خدماتیهای این مرکز خرید بواسطه شرکتهای پیمانکاری قرارداد بستهاند.
یکی از اصلیترین نگرانیهای نیروی کارهمین قراردادهای سه ماهه است که موجب شده امنیت شغلی شاغلان کاهش بیابد. دستمزد و مزایای شغلی نیز در سطح حداقلهای مصوب وزارت کار قرار دارد. یکی از کارگران خدماتی این مرکز خرید در این باره میگوید: «قرارداد ما ساعتی ۴۲۰۰ تومان است و با شرکت خدماتی «…» که پیمانکار هایپر است قرارداد سه ماهه میبندیم. در ماه به اندازه حداقل وزارت کار، حقوق میگیریم و حق بیمه نیز از همین مبلغ کسر میشود. تا جایی که میدانم شرکت پیمانکاری برای یک ماه حدود ۲۵ میلیون از هایپر میگیرد اما میزان پرداختیاش به پرسنل حداکثر ۱۱ میلیون است.»
همچنین تعدادی از شاغلان در این مرکز خرید در گفتوگو با پژوهشگران این طرح به طولانی بودن شیفتهای کاری پرسنل، تعداد کم نیروها و برخوردار نبودن از مرخصی اشاره میکنند. در مورد بیمه نیز برخی از کارکنان پیمانی میگویند چند ماهی است بیمهای برایشان رد نشده. فضای کار در این مجموعه هم بدون هر گونه فضای استراحت و رفاهی برای پرسنل است. یک کارگر خدماتی هایپراستار در این زمینه میگوید: «اتاق استراحت و رختکن پرسنل در پارکینگ است، در کنار در خروجی هم یک کانکس ۲ در ۲ هست که آنجا ناهارمان را میخوریم.»
پرستیژ و کلاس منطقه یا افزایش سرمایه نمادین
اما این طورهم نیست که پژوهشگران این طرح به پیامدهای مثبت آن اصلاً توجه نکرده باشند. آنها میگویند: «در کوتاه مدت، راهاندازی این مرکز بزرگ خرید پیامدهای مثبتی برای برخی از گروههای محلی داشته. نخست اینکه راهاندازی آن باعث شده امنیت در معابر اطراف افزایش پیدا کند. به گفته کسبه و اهالی محله، کوچههای اطراف و پشت آن در گذشته چندان امن نبوده و دزدیهایی در این منطقه گزارش میشده. دومین پیامد مثبت این مرکز خرید برای اهالی محل را میتوان با عنوان «افزایش سرمایه نمادین» توصیف کرد. اگرچه اهالی از سود مالی این مرکز خرید بهره نمیگیرند، اما به گفته برخی از اهالی «پرستیژ» و «کلاس» محله افزایش یافته. افزایش قیمت زمین و املاک اطراف هم از دیگر پیامدهای مثبت است.»
خوانینزاده، دبیرشورایاری محله گرگان در این باره میگوید: «به غیر از تهدیدهایی که این مرکز بزرگ خرید داشته، دو فرصت نیز برای محله ایجاد کرده؛ اول اینکه باعث افزایش ارزش املاک شده و دوم اینکه زمینه تبدیل شدن محدوده خیابان مدنی به بورس تجاری را ایجاد کرده.»
کاهش خدمات شهری مورد نیاز اهالی
بررسی سرانه خدمات شهری محدوده احداث این مرکز بزرگ خرید حاکی از آن است که سرانه بسیاری از خدمات شهری نه تنها برای جمعیت حال حاضر محدوده کافی نیست، بلکه طبق برنامههای موجود تأمین این خدمات در آینده نیز دچار مشکل اساسی است. در چنین شرایطی، بخشی از مساحت محله که به عنوان «خدمات شهری» قرار بوده به همه شهروندان منفعت برساند، با راهاندازی این مرکز خرید به کاربری غالباً تجاری تغییر یافته تا سودش مختص عدهای خاص شود.
پژوهشگران به سه دسته از این خدمات همچون فضای سبز، ورزشی و پارکینگ اشاره میکنند که در واقع، تأسیس این مرکز برگ خرید موجب شده این فضاها نه مختص اهالی که صرف تأمین منافعِ گروههای خاص شود. در نتیجه، با افزایش تراکم جمعیت در میان مدت، کمبود خدمات شهری و رفاهی در محله بیشتر احساس شود و به تدریج ممکن است موجب نارضایتی عمومی شود.
تشدید بار ترافیک، تعارض در منطقه و طرد گروههای فرودست
افزایش بار ترافیکی در منطقه یکی از پیامدهای قابل توجه ساخت این مرکز بزرگ خرید در محله نظام آباد است و در میان مدت به دلیل تداخل بار ترافیکی، مشتریان این مجموعه با مراجعهکنندگان به بیمارستان امام حسین، ترافیک سنگینی در حدفاصل این دو مجموعه ایجاد میشود. همچنین پژوهشی که در این زمینه انجام شده نشان میدهد: «با تشدید اختلاف طبقاتی میان برخی مشتریان این مرکز بزرگ خرید، کالاها و خدمات این مجموعه و سطح زندگی اهالی، پیشبینی میشود که در میان مدت تعارضی میان این مجموعه و جامعه محلی ایجاد شود.»
یکی از مشتریان این مرکز بزرگ خرید در این باره میگوید: «از معایب این مجموعه ایجاد حسرت مدام برای اهالی است که توان خرید و مصرف خدمات و امکانات این فضا را ندارند.»
یکی از مشتریان این مرکز بزرگ خرید در این باره میگوید: «از معایب این مجموعه ایجاد حسرت مدام برای اهالی است که توان خرید و مصرف خدمات و امکانات این فضا را ندارند.» این مسأله از آن جهت میتواند مشکلساز باشد که درحال حاضر سهامداران و مدیریت این مرکز خرید هیچ نوع راهبرد مشخصی برای برقراری ارتباط با جامعه محلی ندارند. در واقع، مدیران آن برقراری ارتباط و تعامل با اهالی محل را در سطحیترین شکل آن تصور کردهاند.
هاشمی مدیر اجرایی این مرکز بزرگ خرید در پاسخ به اینکه برنامه آن برای تعامل با اهالی محله چیست؟ میگوید: «ما در اعیاد مذهبی مراسم داریم و شرایط اجتماعی و مذهبی محله را لحاظ میکنیم. مثلاً در روزهای سوگواری موسیقی مجموعه قطع میشود.»
بررسی روند و تناوب منطقی تحقیق همچنین حکایت از این دارد که اقشار فرودست به دلیل ناتوانی برای تأمین نیازهای معیشتی و همچنین تشدید نابرابری در توزیع منابع و خدمات در سطح محله به تدریج از محله طرد میشوند. به طوری که در بلندمدت ترکیب جمعیتی محل بویژه از نظر طبقاتی تغییر میکند. این موضوع به طور خاص در مورد مستأجران فعلی محله مصداق دارد. به طوری که پیشبینی میشود در آینده، مستأجران فعلی دیگر قادر نخواهند بود متناسب با شرایط اقتصادی و اجتماعی که در آینده در بافت محل غالب میشود، همچنان در این محله سکونت داشته باشند.
اعیاننشینسازی مراکز بزرگ خرید و شکاف اقتصادی
پژوهشگران این طرح پیشنهادهایی برای کاهش این عوارض دارند که جبران کسری خدمات شهری از محل دریافت عوارض تغییر کاربریها یکی از آنهاست. همچنین جلب مشورت و نظارت هیأت امنای محلات در امور مربوط به این مرکز خرید، نظارت و بهبود شرایط شغلی نیروی کار مجموعه و راهاندازی بازارچه خوداشتغالی محلی از جمله آنهاست.
پژوهشگران این طرح تأکید میکنند: «یکی از مشکلات بارز محله نظام آباد، بیکاری است که علاوه بر فقر به برجسته شدن «شکاف اقتصادی» منجر میشود. به عبارت دیگر، راهاندازی این مرکز خرید بزرگ نه تنها بیکاری و مشکلات اقتصادی اهالی را در پیداشته، بلکه فرصت و قدرت رقابت سرمایههای خرد محلی را پایین آورده.
از این رو، نیاز است تا تسهیلات و یارانههای ویژهای جهت تقویت «کسب و کارهای کوچک محلی» فراهم شود تا هم به رونق اقتصادی محله کمک کند، هم از طرد و به حاشیه رانده شدن سرمایههای خرد محلی اجتناب شود.
همچنین از آنجایی که به موجب راهاندازی این مجموعه، امکان «اعیان نشین سازی» محله وجود دارد و ممکن است به موجب آن بخشی از جمعیت ساکن محله که توان باقی ماندن در متن محله را ندارند، به حاشیه رانده شوند، توجه به برنامههایی جهت ادغام و دربرگیرندگی اقشار فرودست ضرورت دارد. در این باره میتوان از طریق جلب مشارکت «مرکزخدمات رفاهی شهرداری» تسهیلات و امکاناتی ویژه برای توجه به اقشار آسیب پذیر فراهم کرد.
ممنون از مقاله خوبتون. نگاه آسیب شناسانه جالبی بود اما یه سوال: رشد و توسعه این قسم فضاها در شبکه ای از ارتباطات هست که تلویحا در متن به اونها اشاره شده. سیاست اون شبکه ها هم موضوع هست . یعنی به چالش کشیدن اون سیاستها، جای خالیش در متن حس میشد.
جانا سخن از زبان ما میگویی!!
مرسی از سایت بی نظیرتون