ملوانی بدون آینده
سال ٧٤ بیمه ملوانها طبق تفاهمنامهای اجباری شد. ملوانها در بهترین حالت ماهی ٢٣ روز بیمه میشوند. سه درصد سهم کارفرما از بیمه بیکاری ملوانها وصول نمیشود و آنها خدمات بیمه بیکاری نمیگیرند.
«خونسرد باشید و پشت به طوفان پیش بروید یا در برابر طوفان بایستید» راه نجات ملوانهایی که طوفان آنها را در دریا گیر میاندازد. در شرجی داغ تابستان و سرمای مرطوب زمستان جنوب میزنند به دریا، در قایقها و لنجها، ٢٠، ٣٠سال میروند و برمیگردند، هر بار ۴ روز، ٩ روز در دریا میمانند و روزی ١٢ ساعت، دقیقه به دقیقه کار میکنند، پیر میشوند و هنوز میروند و میآیند و هنوز سالهای زیادی مانده تا بازنشسته شوند. ۶٠ ساله و ٧٠ساله میشوند، یک روز میروند اداره بیمه و سوابق بیمهشان بعد از ٢٠ سال کار، به ١٠ سال هم نمیرسد. لیستها پرینت گرفته میشوند، هر ماه ١٠ روز، ٧ روز، در بهترین حالت ٢٠ روز بیمه برایشان رد شده است. بماند ماههایی که کار نبوده، دریا خراب بوده، لنج در لنگرگاه در حال تعمیر و دریا نرفتهاند و هیچ روزی بیمه نشدند. ملوانها طبق مجوزی که برای ورود و خروجشان در دریا صادر میشود، بیمه میشوند و این قانون براساس تفاهمنامهای است که سال ٧۴ بین سازمان بنادر، شرکت شیلات و سازمان تأمین اجتماعی صورت گرفته.
«ما مثل ماهی هستیم، از آب بگیرندمان تلف میشویم.» میگویند ما ١٠، ٢٠ روز در دریا هستیم، این کار سخت نیست؟ ناخدا حسین بزن میگوید کارگر خشکی هشت ساعت کار میکند. صیاد در طوفان و دریا و موج باید کار کند و ماهی پیدا کند. صدایش خش دارد. چند سالی است که لنجاش را فروخته تا قرضهایش را بدهد: «گفتند همه اینها را در نظر گرفتیم و از نظر قیمتی ارزان میگیریم. ما اگر در دریا صد کیلو ماهی بگیریم، نصفش مال صاحب لنج است و نصفش برای ١٠ تا ملوان. گفتند ما کاری کردیم که ١٠سال بیمهتان را دولت بریزد، ١٠سال هم به عهده خودتان است که بشود ٢٠سال؛ چون شغل شما سنگین و زیانآور است. سال ٧۵ بود که این قول را دادند و از آن موقع پیگیریم ولی قولشان باطل شد. سال ٨٩ از چابهار تا خوزستان با تعاونیهای چهار استان هماهنگ کردیم و طوماری نوشتیم و از طرف اتحادیه به مجلس بردند. متاسفانه تأمین اجتماعی زیر بار نرفت و گفت دولت پول آن ١٠سال را نداده. گفتند هر کسی ٢٠ سال سابقه دارد و پول بیمه ریخته و سنش ۶٠ سال است، میتواند خودش را بازنشست کند ولی ما که آنقدر سابقه بیمه نداریم. گاهی برای تعمیر و به خاطر هوای طوفانی و گرمای زیاد در خشکی میمانیم. صید هم که فصلی است. گاهی حوادثی پیش میآید که از کار افتاده میشوند و میبینند ١٠-۵ سال بیمه برایشان ریختهاند. حقوق از کارافتادگی ناقص است، نصف حقوق ماست. گفتند به هر کسی ١٠سال سابقه دارد و ۶٠سال سنش است، از کار افتادگی میدهند. یک عده زیادی در دریانوردی مشکل داشتند و نمیتوانستند کار کنند، بندگان خدا قبول کردند.»
پیر میشوند و هنوز میروند و میآیند و هنوز سالهای زیادی مانده تا بازنشسته شوند. ۶٠ ساله و ٧٠ساله میشوند، یک روز میروند اداره بیمه و سوابق بیمهشان بعد از ٢٠ سال کار، به ١٠ سال هم نمیرسد.
تا سال ١٣٧۴ هیچگونه قانون و مقررات و بخشنامهای درباره بیمهشدن یا شرایط بیمهپردازی ملوانها وجود نداشت. در شهریور ٧۴ بین تأمین اجتماعی، وزارت تعاون، سازمان بنادر و کشتیرانی و شرکت سهامی شیلات ایران در مرکز یک توافقنامهای تنظیم شد که مقرر شد کارکنان شاغل در شناورهای باری و صیادی تحت پوشش بیمه تأمین اجتماعی قرار بگیرند. آن توافقنامه در شهریور ٧۴ شامل چندین بند است و میزان دستمزد بیمهشدهها حداقل دستمزد مصوب شورایعالی کار است. یکی دیگر از بندهای تفاهمنامه این است که لیستهای بیمهای که کارفرماها یا مالکان شناورها به تأمین اجتماعی تحویل میدهند، باید به تأیید شیلات و سازمان بنادر و کشتیرانی برسد، از آن طرف کارفرماها را ملزم کردند که چنانچه برنامه صید یا دریارویشان را تمدید کردند، از تأمین اجتماعی استعلام گرفته شود که نیروهایشان را بیمه کرده باشند.
نحوه بیمهپردازی به گفته یکی از کارشناسان تأمین اجتماعی استان بوشهر، عباس دیری بسته به تعداد ملوانها متفاوت است. تا ۵نفر از ملوانان مشمول کمک دولت در پرداخت ٢٠درصد سهم کارفرما هستند. اینها مشمول قانون کار نیستند و بنا به ارتباطی که بین ملوان و کارفرما وجود دارد ٣درصد بیمه بیکاری از کارفرما وصول نمیشود و بنابراین خدمات بیمه بیکاری نمیگیرند. «کل حق بیمهای که از آنان میگیریم، جمعا ٢٧درصد است. غیر از ٢٠درصدی که دولت کمک میکند، ٧درصد هم خود ملوان میدهد. برای تعداد بیشتر از ۵ نفر، ٢٠درصد را خود کارفرما و ٧درصد را ملوان میدهد.» در لنجهای باری ١٠ نفر کنار هم مینشینند و گاهی جا را برای دو نفر دیگر هم باز میکنند. لنجهای صیادی ۵ نفرهاند و قایقها کم مسافرتر، ٢ یا ٣ نفر.
هیچکس از حال و روز و بد و خوب دریا خبر ندارد. اسماعیل که ٢٠سال است در دریا کار میکند، میگوید روزهایی که روی آب هستیم ٢۴ساعته کار میکنیم. ١۵٠سال است که خانواده اسماعیل ملوانی و لنجداری میکنند. میگوید ٨٠درصد مردم محلهشان روی لنجها و قایقها کار میکنند و کارشان به دریای بیحسابوکتاب بند است. گاهی طوفان در دریا گیرشان میاندازد. اسماعیل میگوید راه نجات این است که یا پشت به طوفان بروید یا رو به طوفان بایستید؛ اما ملوانها از کارکردن نجات پیدا نمیکنند.
در تفاهمنامه بیشتر کلیات مطرحشده، برای لنجهای صیادی یک بار مجوز صید در ماه دارند، لیست بیمه ١۵روزه تنظیم شده و به سازمان میدهند و برای دو مجوز و بیشتر یک ماه کامل. در مورد قایقهای صیادی تا دو مجوز صید ١۵روز و با ٣ مجوز و بیشتر یک ماه کامل بیمه محاسبه میشود. اما لنجهای باری هر تعداد مجوز در ماه داشته باشند برابر با مدت سفرشان لیست تنظیم میشود؛ یعنی کارفرما میتواند با یک مجوز یکماه کاری بیمه تنظیم کند، مشروط بر اینکه سفرشان کمتر از یکماه کامل نباشد.
لنجها در هر ماه نمیتوانند بیشتر از ٢٠ روز فعال باشند. میزان سوختی که شرکت نفت میدهد بیشتر از این نیست. باید بر حسب شرایطی که دارند، استراحتی بگیرند و تا سر برج بسازند. اینها قانونهایی است که زندگی ملوانها و صیادها تحتتأثیر آن است. ملوانهایی که روزها روی شناورهای باری کار میکنند و صیادانی که به امید روزی بیشتر قایق را در آبی بینهایت میرانند. شناورها انواع مختلف دارند؛ لنجهای صیادی، لنجهای باربری و قایقها. قایقها عمدتا صیادیاند. اسامی افراد هنگام ورود به دریا در آن مجوزها قید میشود. طبق مجوزهایی که دارند یا برای صید به دریا میروند یا برای باربری به کشورهای حاشیه خلیجفارس و به اندازه همین روزها بیمه میشوند. دریاروی که تمام شد کارفرما، مجوزها را به تأمین اجتماعی میبرد و لیست بیمهشان رد میشود.از این سفر تا سفر بعدی گاهی چند ماه فاصله میافتد تا لنج آماده شود. دیری میگوید: «مدتی که در خشکی هستند برای فعالیت دریاروی مجوز ندارند و کارفرما لیست بیمه تنظیم نمیکند. میگوید برایم مقرون به صرفه نیست و ما هم در سازمان اجازه دریافت لیست بیمه را نداریم. این قانون باعث شده که در لیستهای بیمهشان ماههای خالی زیاد باشد. زمان بسیار زیادی طول میکشد که بخواهند از خدمات بازنشستگی استفاده کنند. در مورد قایق صیادی اگر در ماه لیست ١۵روزه رد کنند، هر ملوان به جای ٣٠سال باید ۶٠سال حق بیمهاش پرداخت شود تا بتواند بازنشسته شود. باید طرح و مقررات جدیدی برایشان درنظر گرفته شود.»
تعهدات بیمه را شفاف نگفتند
«١٠دقیقه روی یک لنج پهلو گرفته کنار اسکله بایستید و تکانهایش را با باد تحمل کنید.» در اسکله بندرگاه، فرصت یکماهه صید میگو تمام شده و لنجها در اسکلهاند. گرمای هوا اجازه صید ماهی را نمیدهد. ناخدا بزن میگوید وقتی آب دریا گرم باشد، ماهی داخل تور خراب میشود. میزان صید کم شده است. قبلا مدت زمان صید میگو ۵٠ روز بود اما بهخاطر تخمریزی و ضربه نخوردن به آبزیان الان زمان استراحت دریاست. میگویند میزان صید کم شده هر چند قیمت بالاست و جبران میکند. اسکله یک کیلومتر با نیروگاه بوشهر فاصله دارد و ١٨ کیلومتر با مرکز بوشهر.
لنجها در هر ماه نمیتوانند بیشتر از ٢٠ روز فعال باشند. میزان سوختی که شرکت نفت میدهد بیشتر از این نیست. باید بر حسب شرایطی که دارند، استراحتی بگیرند و تا سر برج بسازند.
نور مستقیم آفتاب و آب شور دریا سوی چشمهای ملوانهای سالخورده را میبرد. نابینایی و دیسک کمر از ایستادن مدام در قایق از شایعترین مشکلاتشان است. ساعت پنج صبح قایقها از بندرگاه خارج میشوند و با غروب آفتاب به ساحل برمیگردند. قایقهایی با یک سایهبان کوچک که کمی زهر آفتاب را بگیرد و مقداری نان و آب برای یک سفر ١٢ساعته. لنجها سفرهای چند روزه میروند و حمام و غذاخوری و خوابگاه دارند. برای صید ماهی ٩ روز در سفرند و برای صید میگو ۴ روز. تورهای انتظار ماهیها را هر روز قبل از غروب پهن میکنند و ساعت یک صبح روز بعد عملیات جمعکردن تور شروع میشود. ۵ ساعت بدون وقفه برای تور ۵ کیلومتری کافی است. ٧ روز ادامه دارد. صید میگو کوتاهتر است و مکررتر. سه ساعت به سه ساعت تورها را بیرون میآورند، صید را جدا میکنند و در یخ میگذارند و دوباره تکرار میکنند. ۴ روز، شبانهروزی. ایستاده روی موجها، مثل بچهای که در گهواره تکان میخورد، شناورند: «وقتی از دریا برمیگردند آنقدر عصبی هستند که نمیشود با آنها صحبت کرد. از نظر روحی خستهاند. گاهی با هم بحثشان میشود. تازه اینجا در جنوب، ٧ماه سال گرمای شدید داریم و بیشترمان زود ازکارافتاده میشویم. ١٠دقیقه روی یک لنج پهلوگرفته بایستید تا ببینید آنها چطور صبح تا شب را در امواج می گذرانند .»
ناخدا بزن ۶۵ساله است و بیشتر از ۵٠ سال در دریا کار کرده: «هم ملوان بودم هم لنج داشتم هم صیادی و هم کار تجاری کردم. قبلا صیادی بیمه نداشت. سال ٧۶ -٧۵ بیمه صیادی شدیم. اما هیچوقت نیامدند شفاف بگویند که وقتی بیمه بشویم چه تعهداتی دارند. آن سال مخالفت کردم گفتم یک آییننامهای کتاب راهنمایی بدهید که بدانیم چه تعهداتی دارید. شفاها آمدند خانه ما، با مدیرکل بیمه تأمین اجتماعی بوشهر و تعدادی از کارشناسان که چرا نمیگذاری مردم بیمه شوند. گفتیم ما مخالف نیستیم ولی نمیدانیم که کار شما چطور است و شما چه تعهداتی دارید. قرار شد که چاپ کنند و شرایط بیمه را بگویند، اما خبری نشد.»
٢۵ سال کار بدون مستمری
رئیس اتحادیه تعاونی های صیادی استان بوشهر میگوید که مشکل بیمه باید بین شیلات و تأمین اجتماعی حل شود. به گفته محمد آبخو، تا پیش از اجباری شدن بیمه ملوانها و صیادها این مشکل وجود نداشت و کارفرما برای تمام روزهای ماه بیمه رد میکرد، اما درحالحاضر آنها اگر سفرهایشان پشت سر هم باشد، در بهترین حالت ٢٣روز بیمه میشوند: «اگر در طول ماه خروج و ورود داشته باشند و استپهایشان یکی، دو روز در ماه باشد، یکماه کامل رد میشود. اما اکثرا این اتفاق نمیافتد و فاصلهها بیشتر میشود. در مواقعی که شیلات به لحاظ بازپروری ذخیره، «دریابست» میگذارد ( ٢٠ روز در تیر و مرداد) همچنین وقتهایی که شناورها به مشکل برمیخورند، تعمیر دورهای دارند و به لحاظ هواخرابی ممکن است ٢٠ روز به دریا نروند، نمیتوانند لیست بیمه رد کنند؛ با وجود قولهایی که تأمین اجتماعی و شیلات دادند که مجوز را کامل بدهند. کارفرما دستمزد را میدهد ولی بیمهاش رد نمیشود. شیلات میگوید بحثی نداریم ولی این مشکلی بین شیلات و تأمین اجتماعی است که باعث میشود صیاد ٧٠ساله ما بعد از ۵٠سال دریانوردی ١٠سال بیمه داشته باشد. بعضی سالها بوده که تمام طول سال هم دریا بودهاند ولی ۴ ماه بیمه دارند. کمکاری و ضعف مدیریتی کارفرما هم باعث این مشکل میشود ولی بخش اعظم آن مشکل تفاهمنامه است. بهتر است تأیید لیست را به عهده اتحادیه بگذارند و تأمین اجتماعی هم هر زمان خواست سرزده بازرس بفرستد. الان لیست بیمه را در صورتی تحویل میگیرند که اسامی ملوانها در مجوز صید پیوست باشد. ممکن است یک ملوان در یک ماه ٢٠ روز صیادی کند و ١٠روز را به دلیل تعمیرات شناور و تعمیر تور از دست بدهد. حتی شده در ماه ۵ روز بیمه شدهاند.»
نور مستقیم آفتاب و آب شور دریا سوی چشمهای ملوانهای سالخورده را میبرد. نابینایی و دیسک کمر از ایستادن مدام در قایق از شایعترین مشکلاتشان است.
ملوانهای پیر از دریا، گاه نگهبان کارگاهها میشوند یا به بخشهای خدماتی و رفتگری میروند تا هزینه زندگیشان را تأمین کنند. شغلی که از شغل قبلیشان هم برای سنوسالشان سختتر است. آبخو هر روز در اتحادیه ملوان ٧٢ سالهای را میبیند که در آفتاب ۶٠ درجه فضای باز باغبانی میکند. میگوید شبیه او زیادند: «در ۶٠سالگی اگر ٢٠سال بیمه داشته باشند بازنشسته میشوند و اگر ناقص باشد، کارفرما باید مابهالتفاوت را واریز کند. توپ را به زمین کارفرما انداختهاند. اگر نکند عملا از مستمری محروم میشوند. شاید در کل مشاغل صید و صیادی و دریانوردی کمترین بازنشستهها را پوشش بدهد به حد لازم نمیرسند. ۶٠سال میشود و ٢٠سال بیمه نشدهاند. ٨٠ساله شدهاند و به تمام معنا دچار ازکارافتادگی هستند. ٢۵سال هم تلاش کرده و در دریا بودهاند و یک ریال هم بازنشستگی و مستمری ندارند. ما رفاه نداریم فقط کار میکنیم.»
فرانشیز بیمه شناورها، ۶٠ درصد
ما از گرما و حرارت کم آوردهایم. ناخدا عباس ماهینی میگوید که پیگیر بیمه شناورها هم هست. در بوشهر، خوزستان، هرمزگان و سیستانوبلوچستان میزان حرارت کلافهشان کرده. از شرجی صددرصدی میگوید که ناراحتیهای استخوانی و کمردرد و پادرد و چشم درد برایشان آورده. میگویند کسی که در دریا کار میکند بعد از ١۵سال دیگر از کارافتاده میشود. نمیتواند کار کند. فشار روحی و روانی و فشار کاری دریا سخت است. در گرمای بالای ۵٠درجه، فصل میگو میرسد که حتی فرصت یک دقیقه هم برایشان یک دقیقه است و تماموقت کار میکنند.
بزن میگوید که تأمین اجتماعی گفته چون شرکت و شناور زیاد است شما بیکار نمیشوید. بیمه بیکاری به صیادها نمیدهند: «راست میگوید شناور زیاد است. حالا یا اینجا در بوشهر یا خوزستان و هرمز و چابهار. میگویند اگر هم شرکتی مجبور شد اخراجتان کند بروید در لنجهای دیگر. حالا شاید کسی نخواهد برود شهر دیگری.»
ماهینی که در اسکله جلالی کار میکند، میگوید که کاشکی موضوع سوالتان را عوض کنید و از بیمه شناورها هم بپرسید: «آنطور که به تصویب هیأت وزیران هم رسیده، شناورهای صیادی و مالکان و آنهایی که دارای پروانه صید هستند باید بیمه کنند. از یکطرف شرکتهای بیمه موظفند علاوه بر اینکه خود شناورهای صیادی را بیمه میکنند، محصولات صید و ادوات صید را هم بیمه کنند. بیشتر از ٢۵سال است که در اتحادیه صیادی این موضوع را دنبال کردم اما تا به امروز هیچکدام از شرکتهای بیمه حاضر نشدند آنچه در قانون گفته شده انجام دهند. میگویند شاید آنچنان نفع نکنیم و فقط بدنه شناورها را بیمه میکنند.» در دریا و اسکله ممکن است شناورها آسیب ببینند، به شیء ثابتی مثل سکوی نفتی یا شیء متحرکی مثل کشتی برخورد کند یا بر اثر طوفان، رعد و برق، گردباد و آتشسوزی دچار مشکل شود، اما شرکتها میگویند بگذارید شناور به گل بنشیند بعد ما مقداری که توافق کردیم، بدهیم: «بعد چطور بیاید ساحل؟» شناورها قبلا چوب بودند و الان فایبرگلاس هستند، ایمنیشان بالاست. جزو سیستم ناوبری هستند و در روزهایی که هوا مساعد نباشد نیروی انتظامی اجازه خروج به آنها نمیدهد. آسیبدیدنشان نادر است: «فرانشیز بیمهای که برای ما درنظر گرفتند ۴٠ تا ۶٠درصد است. شیلات موظف کرده به بیمه اما بیمهنامهها صوریاند. ممکن است یک موتور لنج ۴٠٠میلیون باشد ولی ارزش آن را ١٠میلیون تومان با فرانشیز ۶٠درصد میدهند.» بهگفته آبخو، حتی پیش آمده که چون شناور در اسکله بوده شرکت بیمه خسارت را نداده و گفته بیمه مال زمانی است که لنج روی دریاست.
در ۶٠سالگی اگر ٢٠سال بیمه داشته باشند بازنشسته میشوند و اگر ناقص باشد، کارفرما باید مابهالتفاوت را واریز کند. توپ را به زمین کارفرما انداختهاند. اگر نکند عملا از مستمری محروم میشوند.
مسأله بیمه ملوانها سالهای زیادی است که مشکل استانهای ساحلی است. دیری میگوید شاید به همین دلیل که موضوع کشوری نیست به آن توجه نمیشود و کسی درباره آن نمیداند: «انعکاس این مسأله نیاز به تبیین فرآیند و شفافکردن روش کار این ملوانها دارد. یک راه حل همهجانبه که هم کارفرماها متضرر نشوند و هم ملوانها بتوانند از این خدمات استفاده کنند، است. یک مرحله بیان مسأله برای مسئولان کشوری در مجلس یا هیأت دولت یا جاهای دیگر است. سال گذشته مدیریت جدید تأمین استان قول داد که این موضوع را پیگیری کند. در بعضی از جلسات و نشستهایی که با سازمان بنادر و شرکت شیلات داشتیم این موضوع مطرح میشود ولی هنوز اقدامات خاصی ندیدهایم و به نتیجه نرسیده است.» ملوانها غیر از موضوع بازنشستگی با خدمات کوتاهمدت بیمه هم دچار مشکل میشوند؛ وقتی برای خدمات درمانی مراجعه میکنند و سابقهشان آنقدر کم است، دفترچه به آنها تعلق نمیگیرد. او خیلیها را میشناسد که میآیند سراغ سابقهشان و انتظار ٣٠-٢٠سال را دارند اما فقط ١٠سال برایشان رد شده است.
اسماعیل که راه نجات از طوفان را بلد است، میگوید فکر کنم ٢٠سال سابقه بیمه دارم. ٣۶ساله است. یکی از اهالی اتحادیه میگوید آنها خودشان هم نمیدانند چقدر برایشان بیمه رد شده است؛ در بهترین حالت، ماهی ٢٣ روز.
روز کاریشان تمام میشود و سالهای کارشان تمام نمیشود. میگویند اینطوری تا ١٠٠سال دیگر هم بازنشسته نمیشویم. باغبان اتحادیه شاهد است که هنوز در ٧٢ سالگی دارد کار میکند؛ هنوز در برابر طوفان پیش میروند.