دریاچه خزر گرفتار فاضلاب و پسماند
دریای خزر به شدت با پسماندهای شهری، نفتی و بیمارستانی آلوده شده و فاضلاب شهرها هم به این دریاچه میریزد. اکوسیستم این دریاچه در سالهای اخیر به شدت تخریب شده و برخی از گونههای جانوری آن مانند فوک خزر در معرض انقراض قرار گرفتهاند این در حالی است که به گفته نمایندگان مجلس همت ملی برای رفع این آلودگیها وجود ندارد.
دریای خزر و سواحلش دیگر حسی از آرامش به مسافرانش هدیه نمی کند و این اکوسیستم زیبا در زیر خرواری از زباله و فاضلاب مدفون شده به نحوی که به سختی میتوان قطعه ای از سواحل خزر را پیدا کرد که بتوان با آرامش و بدون نگرانی از تیزی زبالههای خانگی و بیمارستانی بر روی شنها قدم زد و از این طبیعت زیبا لذت برد.
جاذبههای تاریخی و طبیعی فراوان خزر باعث شده سالانه گردشگران فراوانی از آن دیدن و خاطراتی به یادماندنی را ثبت کنند اما این اکوسیستم زیبا امروزه حال و روز خوشی ندارد و درگیر بحران و معضل پسماند، فاضلاب و آلودگی نفتی است.
آلودگی ساحل دریای خزر
دریای خزر به عنوان بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی با نام دریاچه دریافتکننده آلودگی از کشورهای اطراف خود معروف شده که ایران نیز نقش عمده و بسزایی در این آلودگیها ایفا میکند.
علاوه بر معضل ورود فاضلاب به دریا با انباشت و دپوی زباله در سواحل دریای خزر نیز مواجهایم به گونهای که شیرابههای حاصل از این زبالهها به دریای خزر وارد و سواحل و دریا را آلوده و از سویی سلامت مسافران و شهروندان را در معرض تهدید قرار داده است.
این دریا بزرگترین پهنه آبی محصور در خشکی با وسعتی حدود ۴۳۶هزار کیلومتر مربع، ۱۲۰۰ کیلومتر طول و ۲۲۰ تا ۵۵۰ کیلومتر پهنا داشته و حجم آب آن افزون بر ۷۷هزار کیلومتر مکعب است؛ گودی این دریا در بخش شمالی، ۱۰ تا ۱۲ متر و در بخش میانی، تا ۷۷۰ متر بوده و گودترین نقطه آن در بخش جنوبی، تا هزار متر هم میرسد. علاوه بر معضل ورود فاضلاب به دریا با انباشت و دپوی زباله در سواحل دریای خزر نیز مواجهایم به گونهای که شیرابههای حاصل از این زبالهها به دریای خزر وارد و سواحل و دریا را آلوده و از سویی سلامت مسافران و شهروندان را در معرض تهدید قرار داده است.
بیدقتی در مکانیابی دپوی زباله
رامین نورقلی پور، عضو هیات رئیسه مجمع نمایندگان استان گلستان تاکید دارد که دفع غیراصولی و غیربهداشتی زباله نه تنها در استانهای شمالی بلکه در کشور به دلیل کمبود یا نبود مکان و فضای مناسب نیست بلکه نسبت به مطالعه کاربردی برای مکانیابی مناسب برای انباشت و دپوی زباله غفلت شده، هر چند در این ارتباط اطلاعاتی وجود داشته و حتی مطالعات دانشگاهی نیز انجام شده اما به صورت کاربردی به آن پرداخته نشده است.
نورقلی پور بر این باور است که در جانمایی مکان های دپوی زباله به پارامتر و دادههای مکانی مانند فاصله این مکانها از مناطق مسکونی، جنگل، منابع آب سطحی و زیرزمینی، مناطق حساس زیست محیطی باید توجه شود.
ورود زبالههای عفونی به دریاچه
هر چند آلودگیهای نفتی، فاضلابهای خانگی و صنعتی اکوسیستم خزر را تهدید میکند اما تخلیه زبالههای عفونی بیمارستانها و مراکز درمانی به رودهای منتهی به دریای خزر و سواحل آن فاجعهای بزرگ را رقم زده است.
علی محمد شاعری، سخنگوی کمیسیون کشاورزی و عضو مجمع نمایندگان استان مازندران در این رابطه می گوید: روزانه ۶ هزار تن پسماند خانگی، صنعتی و بیمارستانی در استانهای شمالی تولید و به صورت غیربهداشتی دفع و شیرابههای حاصل از آنها بعد از تجزیه، آبهای سطحی، زیرزمینی و دریای خزر را آلوده میکند.
او با انتقاد از مدیریتنشدن پسماندهای بیمارستانی و ورود شیرابههای ناشی از دفع غیراصولی این پسماندها به آبهای دریای خزر میگوشد برخی مراکز درمانی مجهز به سیستمهای پیشرفته امحای زباله بیمارستانی نیستند به صورت جدی نیاز است وزارت بهداشت نسبت به تامین سیستمهای پیشرفته امحای زباله بیمارستانی در تمامی مراکز درمانی اقدام کند زیرا شیرابههای حاصل از دفع غیراصولی این زبالهها سلامت مردم و حیات دریای خزر را تهدید میکند.
هر چند آلودگیهای نفتی، فاضلابهای خانگی و صنعتی اکوسیستم خزر را تهدید میکند اما تخلیه زبالههای عفونی بیمارستانها و مراکز درمانی به رودهای منتهی به دریای خزر و سواحل آن فاجعهای بزرگ را رقم زده است.
به گفته این نماینده مجلس بیخطرسازی پسماندهای بیمارستانی باید در بیمارستانها و مراکز درمانی انجام و سپس به شهرداریها برای دفع اصولی تحویل داده شود اما متاسفانه برخی بیمارستانها و مراکز درمانی با بیتوجهی به رعایت ضوابط بیخطرسازی زبالههای بیمارستانی آلودگی آبهای زیرزمینی و دریای خزر را فراهم میکند.
ورود پسماند صنعتی و شیرابههای ناشی از زبالههای انباشتی در حاشیه رودخانههای مازندران به نحوی است که در تابستان سال جاری ۵۱ شناگاه در ساحل ۳۳۸ کیلومتری مازندران ساماندهی شده که طبق بررسی زیستمحیطی حدود ۲۵ درصد از این شناگاهها در حاشیه رودخانهها به عنوان مناطق شنا ممنوع اعلام و محل شناگاههای آلوده به استانداری به عنوان متولی طرح سالم سازی دریا ارسال شده تا در اختیار متولیان طرح قرارگیرد.
به تازگی سازمان حفاظت محیط زیست، استفاده از پرچمهای آبی و زرد را برای مشخص شدن مناطق سالم و آلوده ساحلی در خزر به عنوان یکی از راهکارهای جلوگیری از استفاده مردم از نقاط آلوده دریا در نظر گرفته است.
عبدالله رضیان، عضو مجمع نمایندگان استان مازندران در این رابطه معتقد است: ۴۰ درصد از شناگاهها آلوده بوده و نصب پرچمهای زرد و آبی در واقع اقدامی نمادین از سوی سازمان حفاظت محیط زیست بوده و مسئله پایش و کیفیت آلودگی شناگاه ها با این امر محقق نمیشود.
او یادآور میشود: متاسفانه به دلیل آلودگی دریای خزر مشکل جدی در رابطه با شناگاهها وجود داشته و ممکن است سلامتی مردم به دلیل آلودگی میکروبی شناگاهها در معرض خطر قرار گیرد.
رضیان ادامه میدهد: همت ملی برای رفع آلودگی دریای خزر وجود ندارد و مشکل آلودگی میکروبی دریای خزر باید به صورت اساسی حل شده و با نصب پرچم و اقدامات این چنینی هیچ گرهای از معضل آلودگی رفع نمیشود.
قرارگرفتن فوک خزر در معرض انقراض
آلودگی دریای خزر نه تنها سلامت انسان ها بلکه نسل آبزیان به ویژه فوک خزر را نیز در معرض انقراض و تهدید قرار داده است در این رابطه هر ساله هزاران قلاده از فوک خزر که یکی از کوچکترین اعضای خانواده فوکها به شمار میرود به دست شکارچیان کشته شده و صدها قلاده دیگر در تور ماهیگیران گرفتار و از سویی آلودگی روز افزون دریای خزر نیز نسل این گونه در معرض انقراض را در معرض تهدید قرار داده است به طوری که در آخرین ردهبندی جانوران در خطر نابودی اتحادیه جهانی حفاظت از طبیعت (IUCN) این گونه به عنوان یک گونه در خطر انقراض جهانی معرفی شده و بر اساس اعلام آی یو سی ان، جمعیت فوکهای خزری از زمان فروپاشی شوروی سابق در سال ۱۹۹۱ از یک میلیون به کمتر از ۱۰۰ هزار تا در سال ۲۰۰۸ کاهش یافته و شکار و صید بیرویه و آلودگیهای دریایی آخرین بازماندگان این جمعیت را همچنان تهدید میکند.
مدیر مرکز درمانی و تحقیقاتی فوک هلند نیز در سفری که به ایران داشت هشدار داده که «اگر وضعیت به همین شکل پیش رود و کشورهای همسایه خزر نتوانند به یک ساز و کار مناسب و همکاری منطقهای برای نجات فوکها دست یابند چندان دور از انتظار نیست که همین جمعیت باقیمانده نیز تا ۱۰ سال آینده کاملاً از بین برود.»
منوچهر جمالی، عضو مجمع نمایندگان استان گیلان نیز با هشدار نسبت به انقراض نسل فوک خزر می گوید: افزایش آلودگی دریای خزر، ورود فاضلاب صنعتی و خانگی، آلودگی نفتی، سموم کشاورزی، برداشت و صید بیرویه منابع آبزیان مورد تغذیه فکها از جمله صید بیرویه ماهی کیلکا و کاهش ذخایر از جمله عوامل موثر در کاهش جمعیت فوک های خزر و سایر آبزیان است.
او اضافه می کند: احیای نسل فوک خزر ضروری بوده و برای جلوگیری از به خطر افتادن تنوع زیستی دریای خزر، باید برای تغذیه فکهای دریای خزر چاره اندیشی کرد.
سهم ایران در آلودگی دریای خزر ۱۲ درصد است
بر اساس آمار مسئولان محیط زیست، سهم ایران در آلودگی دریای خزر ۱۲ درصد و بیشترین سهم در آلودگیهای این دریای بسته مربوط به جمهوری آذربایجان و روسیه بوده که این آلودگیها شامل آلودگیهای نفتی، خانگی، صنعتی و کشاورزی است.
مدیر مرکز درمانی و تحقیقاتی فوک هلند نیز در سفری که به ایران داشت هشدار داده که «اگر وضعیت به همین شکل پیش رود و کشورهای همسایه خزر نتوانند به یک ساز و کار مناسب و همکاری منطقهای برای نجات فوکها دست یابند چندان دور از انتظار نیست که همین جمعیت باقیمانده نیز تا ۱۰ سال آینده کاملاً از بین برود.»
هر چند ایران نقش زیادی در آلودگی دریای خزر دارد اما نقش کشورهای همسایه در این آلودگیها به ویژه آلودگیهای نفتی بسیار تاثیر گذار است به گونهای که طبق اطلاعات مندرج در گزارش مرکز پژوهشهای مجلس؛ دریای خزر به عنوان بزرگترین دریاچه دنیا دریافتکننده آلودگیهای بسیار زیادی از پنج کشور اطراف است و به ویژه با گسترش برداشت نفت از این پهنه آبی مشکلات آن روز به روز در حال افزایش است.
مدیر مرکز درمانی و تحقیقاتی فوک هلند نیز در سفری که به ایران داشت هشدار داده که «اگر وضعیت به همین شکل پیش رود و کشورهای همسایه خزر نتوانند به یک ساز و کار مناسب و همکاری منطقهای برای نجات فوکها دست یابند چندان دور از انتظار نیست که همین جمعیت باقیمانده نیز تا ۱۰ سال آینده کاملاً از بین برود.»
بر اساس این گزارش کشور ایران برداشت نفت در دریای خزر ندارد و این درحالی است که بسیاری از چاههای نفت آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان در دریا و دور از ساحل قرار داشته و به دلیل حرکت و جهت جریانهای آب در سواحل جنوبی دریای خزر رسوبات بستر در بخش سواحل جنوبی دریای خزر تجمع دهنده مقادیر بالایی از هیدروکربنهای حاصل هستند.
تحقیقات انجام شده بر روی رسوبات سطحی سواحل جنوب غربی دریای خزر بیانگر آن است که منشا اصلی این ترکیبات با احتمال زیاد مربوط به آلودگی نفتی آذربایجان بوده و میزان هیدروکربنها و آروماتیک این ترکیبات در دریای خزر در سطح پایینی نسبت به استانداردهای جهانی است اما بالاتر از سواحل ترکمنستان و قزاقستان است؛ البته سواحل استان مازندران وگلستان کمتر تحت تاثیر آلایندههای نفتی وارده از کشور آذربایجان قرار میگیرند.
به عبارت دیگر، ایران قربانی آلودگیهای نفتی کشورهای همسایه دریای خزر بوده و از مهم ترین آلودگیهای این پهنه آبی میتوان به نیترات و فسفات و هیدروکربنها اشاره کرد از این رو با توجه به روند افزایشی پسابهای صنعتی و فاضلاب شهری و همچنین افزایش میزان نیترات در سواحل این دریا اقدامهای فوری را میطلبد.
برخی ماهیهای خزر بوی نفت میدهند
جبار کوچکینژاد نماینده مردم رشت با اعلام اینکه برخی ماهیهای دریای خزر بوی نفت می دهند بر این باور است که اکوسیستم این دریا در حال تغییر بوده و همچنین نسل آبزیان به ویژه فوک خزر به دلیل آلودگیهای نفتی و صنعتی و همچنین برداشتهای بیرویه ماهی کیلکا که فک از آن تغذیه میکند در معرض تهدید قرار گرفته است.
او ادامه می دهد: کشورهای همسایه عامل اصلی آلودگی نفتی دریای خزرند اما همکاری و هماهنگی موثری میان کشورهای همسایه برای مدیریت آلودگی این دریا دیده نمی شود؛ به صورت جدی نیاز است وزارت امور خارجه با تدابیری دیپلماتیک و هوشمندانه معضل آلودگی دریای خزر را با همکاری کشورهای همسایه مرتفع کند.
کوچکی نژاد با بیان اینکه کشورهای همسایه دریای خزر در رابطه با آلودگی این دریا هیچ گونه احساس مسئولیتی ندارند، میافزاید: کنوانسیون حفاظت از محیط زیست دریای خزر با حضور نمایندگان محیط زیست پنج کشور حاشیه دریای خزر جلساتی را برگزار می کند اما لازم است که این جلسات بیشتر شده و در این جلسات تمامی کشورها ملزم به منع صید بی رویه آبزیانی که نسل آنها در خطر انقراض قرار دارد مانند فک خزر و همچنین رعایت استانداردهای زیست محیطی در هنگام برداشت نفت شوند.
نماینده مردم رشت در مجلس دهم، اضافه می کند: اگر کشورها نکات زیست محیطی را رعایت نکنند لازم است سازمانهای بینالمللی دخالت کرده و با آنها به صورت جدی برخورد کنند زیرا اگر هر یک از کشورهای همجوار دریای خزر قوانین زیست محیطی این دریاچه بین المللی را رعایت نکنند تمامی کشورهای منطقه متضرر می شوند.
در سال های اخیر کارشناسان، دلسوزان محیط زیست و نمایندگان مجلس نسبت به وضعیت بحرانی دریای خزر به علت ورود فاضلاب و پسماند هشدار دادهاند اما متاسفانه این هشدارها تاکنون راه به جایی نبرده و بزرگترین دریاچه جهان همچنان گرفتار بحران پسماند، فاضلاب و آلودگی نفتی است.