skip to Main Content
پاورپوینت ما را به موجوداتی کودن بدل می‌کند
دانش

آیا پاورپوینت هنر سخنوری را از بین برده است؟

پاورپوینت ما را به موجوداتی کودن بدل می‌کند

«اگر مطلب را آماده نکرده‌ای مهم نیست، ولی حتماً پاورپوینت درست کن»؛ این توصیه‌ای است که معمولاً برای ارائۀ سخنرانی یا کنفرانس به دیگران می‌کنیم. در سه دهۀ اخیر، فن خطابه تقریباً از بین رفته است. در این شرایط ارائۀ پاورپوینت به‌نظر منطقی‌ترین راه برای سرپوش گذاشتن بر کم‌سوادی و تنبلی است.

سلام بر همگی. امروز می‌خواهم از آسیب‌هایی صحبت کنم که سخنرانی‌های پاورپوینتی به نحوۀ تفکر و حرف‌زدن ما وارد می‌کنند. برای به‌تصویرکشیدن این آسیب‌ها، این نوشته را در قالب سخنرانی‌ای پاورپوینتی سامان داده‌ام.

اسلاید بعدی، لطفاً.

برای نزدیک به دوهزار سال، از ایسوکراتس و سیسرون تا قرن نوزدهم، هنر سخنوری در کانون سنت غربیِ تعلیم و تربیت لیبرال بوده است. شهروندی که به‌طور لیبرال آموزش دیده بود، یاد می‌گرفت که به‌طور منطقی استدلال بیاورد و افکارش را برای آگاه‌سازی دیگران یا درصورت لزوم، برای برانگیختن مخاطب به‌شیوه‌ای سنجیده ابراز کند.

اسلاید بعدی، لطفاً.

رابرت گَسکینز و دِنیس آستین زمانی که روی برنامه‌ای به‌نام پِرِزنتر برای شرکت نرم‌افزار فورتات کار می‌کردند، شاید تصور نمی‌کردند زمانی که مایکروسافت امتیاز پاورپوینت را در سال ۱۹۸۷ خریداری کند، آن‌ها به طور ناخواسته سقوط تمدن غرب را رقم زده‌اند.

اسلاید بعدی، لطفاً.

در سه دهۀ اخیر، فن خطابه تقریباً از بین رفته است. سخنرانی‌های سنتی، به‌جز سخنرانی‌هایی تشریفاتی‌، مانند سخنرانی در جشنِ فراغت از تحصیل یا سخنرانی رئیس‌جمهور دربارۀ وضعیت کشور، منقرض شده‌ است. احتمالاً در آینده زمانی خواهد رسید که این دو سخنرانی هم پاورپوینتی خواهد شد.

اسلاید بعدی، لطفاً.

گفته شده است که «خدا انسان را خلق کرد و ساموئل کُلت (۱) آن‌ها را برابر کرد». سخنرانی پاورپوینتی هم مثل رولورِ ساموئل کلت، تکنولوژی‌ای دمکراتیک و همسان‌کننده دارد؛ چراکه امتیازاتی را که در گذشته بسیار مهم بوده‌اند، ازبین برده است، مانند خوب‌سامان‌دادن به مطالب در سخنرانی یا به‌دست‌آوردن و نگه‌داشتن توجه مخاطب به‌شکلی استادانه. امروزه شما می‌‌‌‌توانید به‌صرفِ داشتنِ توانایی برای سرهم‌کردن نمایشی اسلایدی، حتی اگر غیرمنطقی و نامفهوم هم حرف بزنید، در شرکت‌‌، دانشگاه، دولت و سازمان‌های غیرانتفاعی ترقی کنید.

اسلاید بعدی، لطفاً.

این اسلاید حاوی تصویری از گربه‌ای ملوس است که اگر نمی‌بود، ارائه و سخنرانی جذاب از آب درنمی‌آمد.

اسلاید بعدی، لطفاً.

اولین قربانیِ سخنرانیِ پاورپوینتی، اولین ممیزۀ خطابۀ سنتی، یعنی سازمان‌دهی گفتار بوده است. در سخنوری سنتی، ممکن بود گفتار بر پایۀ تسلسل منطقی سامان یابد. همچنین می‌توانستیم از صورِ خیال یا مشهورات برای جلب‌توجه مخاطبان در ابتدای سخنرانی استفاده کنیم و به‌جای بحثی منطقی و تاریخی، بر اساس اقتضای موضوع، سخن برانیم. اما برای سازمان‌دهی نمایش اسلایدی و پاورپوینتی، استدلالی نیاز نیست. فقط کافی است مشتی اسلاید را کنار هم قرار دهید.

اسلاید بعدی، لطفاً.

سخنرانی پاورپوینتی از طریق گفتاری مشخص برای مخاطبانی مشخص، سخن‌پردازی را از وجود سخنور، رهایی بخشیده است. همین که مجموعۀ اسلایدهای شخصی‌تان را گردآوری کردید، می‌توانید برای سخنرانی دربارۀ هر موضوعی با ترکیب مجدد و دلبخواه، اسلایدها را کنار هم قرار دهید. کسی شما را برای نمایش اسلایدهای معیارتان ملامت نمی‌کند؛ چراکه سخنرانان دیگر نیز همین کار را می‌کنند. بالأخره هرچه باشد، در میان کودن‌ها هم چیزهایی برای تفاخر وجود دارد.

همچنین بخوانید:  ماشین‌ها می‌آیند

اسلاید بعدی، لطفاً.

این اسلاید حاویِ آن دسته کارتون‌هایی است که برای جذابیت اسلایدهای پاورپوینتی به کار می‌رود.

اسلاید بعدی، لطفاً.

یکی دیگر از تأثیرات مهلک پاورپوینت تقویت این فرضیه است که گوش‌دادن به دیگران در قیاس با دیدن چیزها، هرچیزی، روی صفحۀ نمایش، کسالت‌بار است. اگر به موزه‌های هنر رفته باشید که صفحۀ نمایش تلویزیونی دارند، متوجه خواهید شد که بسیاری از بازدیدکنندگان، اگر نه تمام آن‌ها، دور تلویزیون جمع شده‌اند و از آثار هنری اصلی‌ای که روی دیوار نصب شده‌اند، غافل‌اند. حال چندین نسل بشر از نورگرایی (۲) رنج خواهند برد. از نورگرایی با عبارت «اعتیاد به ویدئو» (۳) هم یاد می‌شود: فشار و وسواس غیرقابل‌اجتناب برای توجه به صفحه‌های روشن. تکنولوژی درواقع در حال تبدیل‌کردن ما به نوعی بید یا سوسک است.

اسلاید بعدی، لطفاً.

از دیگر آثار سوءِ پاورپوینت، تشویق ناخواسته به چندکارگی (۴) است که همان مفهوم مدرن‌شدۀ «بی‌توجهی‌کردن» است. علت این موضوع از ضعف خودِ پاورپوینت نشئت می‌گیرد. تقریباً تمام ارائه‌دهندگان، سخنرانی خود را در اسلایدهای پاورپوینت می‌نویسند. این ضعف مربوط به اختلافی زمانی است که بین مخاطب و سخنران برای خواندن کلمات روی پرده وجود دارد. همچنین ازآنجاکه ارائۀ آهسته‌وپیوسته، بخشی از فرهنگ پاورپوینت است، در اغلب موارد افراد می‌توانند همۀ مطالب اسلاید را بخوانند و دوباره به آیفون یا کامپیوترشان برای وارسیِ ایمیل‌ یا آب‌وهوا یا بازار سهام مشغول شوند؛ پیش‌ازاینکه سخنران بالأخره درنهایت بگوید:

اسلاید بعدی، لطفاً.

مسئلۀ زمان در سخنرانی پاورپوینتی از مصائب دیگر است. تجربۀ نگارنده این است که در سخنرانیِ معمولیِ آکادمیک، مقامات دولتی یا فعالان اجتماعی که پنج دقیقه زمان دارند، حداقل پنجاه اسلاید پاورپوینت از پیش حاضر می‌کنند. این به آن معنی است که به‌طور متوسط ده اسلاید در دقیقه یا ‌یک اسلاید در هر شش ثانیه به نمایش درمی‌آید. اگر اسلاید صرفاً حاویِ همان مطالب سخنران باشدکه اکثراً همین‌طور است و نیز سخنران به رسم آهستگی‌و‌پیوستگیِ پاورپوینت پایبند باشد، دبیر پَنِل به سخنران اشاره خواهد که پنج دقیقۀ شما تمام شده است و در این زمان سخنران ناله خواهد زد: «اما بسیاری از اسلایدهای من باقی مانده است!»

اسلاید بعدی، لطفاً.

این اسلایدْ گراف نوسانات قیمت گاز طبیعی است که ضمناً هیچ ارتباطی به سخنرانی من ندارد؛ امّا احساس کردم بدون گراف سخنرانی‌ام چیزی کم خواهد داشت.

همچنین بخوانید:  مغز به تنهایی نمی‌اندیشد

اسلاید بعدی، لطفاً.

۱) برخی اوقات مطالب اسلایدهای پاورپوینت شماره‌گذاری شده‌اند.
۲) مثل همین که ملاحظه می‌فرمایید.
۳) شماره‌ها ابداً معنایی ندارد.
۴) امّا آکادمیک و مهم به نظر می‌رسند.
۵) به این معنی که نشان‌دهندۀ نکات عدیده‌ای هستند.

اسلاید بعدی، لطفاً.

باز هم یک گراف بی ارتباط دیگر. این یکی را که دربارۀ میزان برقراری تماس تلفنی از راه دور ‌در زمان تعطیلات است، باید به هر زوروضربی شده، نمایش می‌دادم. من خیلی نگرانِ این شده بودم که از جذابیت‌های بصری استفاده نکرده باشم.

اسلاید بعدی، لطفاً.

داشت یادم می‌رفت دربارۀ لیزر مخصوصِ اشاره به مطالب صحبت کنم. افراد می‌توانند زمانی که از روی اسلایدهای پاورپوینت می‌خوانند، با لیزر به آن اشاره کنند. با این فن شما می‌توانید همراه با مخاطبتان متن را بخوانید؛ هرچند امکان دارد شما آن‌قدر آهسته بخوانید که مخاطب پیش از شما کل متن را اسکن کرده و مشغول بررسی ایمیل‌هایش شده باشد.

اسلاید بعدی، لطفاً.

این عکسی از معلم کلاس دومم در دهۀ ۱۹۶۰ است. او ریاضیات پایه را با استفاده از ویدئوپروژکتور به ما یاد می‌داد؛ اگرچه تصور می‌کنم که اگر او از گچ و تخته‌سیاه هم استفاده می‌کرد، به همین میزان تأثیرگذار می‌بود. اما گچ‌ و تخته‌سیاه دیگر تکنولوژیِ پیشرفته‌ای در زمانۀ سفر به ماه و مدل موهای کلاه‌کاسکتی (۵) محسوب نمی‌شد.

اسلاید بعدی، لطفاً.

این دیاگرامی از یک بالاتاب (۶) است که همان کارایی پاورپوینت را در دهۀ ۱۹۵۰ داشته است.

چی؟ زمانم تمام شده؟ اما من سی اسلاید دیگر برای نمایش داشتم!

پی‌نوشت‌ها:
* این مطلب در تاریخ ۲۳ ژوئن ۲۰۱۶ با عنوان PowerPoint Makes Us Stupid در وبسایت اسمارت ست منتشر شده است.
*‌ مایکل لیند (Michael Lind) نویسندۀ سایت اسمارت سِت و همکار نیو امِریکا در واشینگتن‌.دی.‌سی است. او همچنین مؤلف کتاب ارض موعود؛ تاریخ اقتصادیِ ایالات متحدۀ امریکاست.
[۱] samuel colt
ساموئل کلت مخترع امریکایی هفت‌تیر است.
[۲] Phototropism
در زیست‌شناسی حرکت یا رشد یک ارگانیسم در واکنش به نور را نورگرایی یا فوتوتراپیسم می‌گویند.[ویکی پدیا] [۳] vidiocy
[۴] multitasking
[۵] helmet hair
[۶] Overhead projector
پروژکتور آموزشی یا بالاتاب (برابر فرهنگستان زبان) دستگاهی است که تصاویر و نوشته‌هایی را که روی صفحه‌ای از طلق شفاف چاپ شده است، بر پرده‌ای عمودی به نمایش درمی‌آورد. آموزگار یا ارائه‌دهندۀ گزارش می‌تواند حین نمایشِ این صفحات روی پرده، با ماژیکی مخصوص توضیحات اضافی دیگری را نیز روی صفحات طلقی بنویسد تا حاضران آن‌ها را روی پرده ببینند.[ ویکی پدیا]

 

2 نظر
  1. استفاده از پاورپوینت هم آدابی دارد که متاسفانه غالبا رعایت نمی شود. بله! اگر ارائه پاورپوینت با اهداف و شیوه ای که در مقاله ذکر شده باشد مسلما آفت است اما واقعیت این است که هدف اصلی استفاده از پاورپوینت چیز دیگری است و اگر درست استفاده شود نه تنها به درک بهتر سخن توسط مخاطب کمک می کند بلکه باعث صرفه جویی بسیار در وقت می شود. اولین قانون استفاده از پاورپوینت این است که خواندن متن صفحه توسط سخنران ممنوع است زیرا صفحات پاورپوینت یادداشتهای سخنران نیستند بلکه مواردی را می بایست نشان دهند (از جمله پلان و روند استدلال، تیترهای مهم، مثالهای مهم، جداول و نمودارها و سایر تصاویر مهم و اجتناب ناپذیر در ارائه استدلال…) که مخاطب را در همراهی بیشتر با سخنران و درک بهتر سخنان وی یاری رساند. بیایید به جای نفی این ابزار به شیوه های صحیح استفاده از آن بپردازیم.

  2. استادهای بی‌سواد ما هم با همین تکنولوژی از افشای کاملِ بی‌سوادی‌شون جلوگیری می‌کردند؛ و هم‌چنین دانشجویان.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗