skip to Main Content
کارت‌خوان در مدارس دولتی: آموزشگاه یا بنگاه؟
اقتصاد سیاست

کارت‌خوان در مدارس دولتی: آموزشگاه یا بنگاه؟

نصب دستگاه کارت‌خوان در برخی مدارس دولتی٬ نمود عینی تبدیل مدرسه به یک بنگاه اقتصادی است. کالایی شدن آموزش منطقش را گسترش می‌دهد٬ بی‌آنکه مقاومت جدی در برابر آن شکل گیرد. 

رویه کالایی شدن آموزش پس از فتح تمام عرصه‌های آموزش عالی در دو دهه گذشته به مدد همراهی دولت‌های مختلف، اینک قصد دارد عرصه آموزش عمومی را تسخیر کند. این روند کالایی‌سازی فراتر از بحث خصوصی‌سازی آموزش است٬ اینک آنچه اهمیت دارد مسیری است که در مدارس دولتی برای کالایی شدن آموزش طی می‌شود. مسیری که به بی آینده شدن کودکان طبقه فرودست منجر خواهد شد٬ مسیری که دولت فعلی با دولت‌های قبل در آن همسو و هم‌صدا است و اگر تفاوتی هست٬ صرفا در تاکتیک‌های عملی شدن این رویه است.

کارت‌خوانی شدن مدارس دولتی حکایت از آن دارد که پرداخت پول در ازای دریافت خدمات آموزشی باید عادی‌سازی شود. در این صورت می‌توان سیاست بنگاهی کردن مدارس را با چالش کمتری پیش برد. وجود یک کارت‌خوان‌ در دفتر مدارس پرداخت پول را برای خدماتی که طبق قانون رایگان و اجباری است٬ عادی می‌کند. دانش‌آموز٬ معلم و والدین دانش‌آموزان دیگر می‌دانند که هر خدمتی هزینه‌ای دارد که شخصاً و در چند نوبت باید پرداخت کنند.

نوبت اول پرداخت هنگام ثبت‌نام است. به‌جز هزینه کتاب برای برخی پایه‌ها، دانش آموزان باید مبالغی به‌عنوان کمک به مدرسه به‌صورت اختیاری! به‌حساب مندرج در بالای کارت‌خوان واریز کنند. اگر این مرحله سپری نشود پروسه ثبت‌نام اصلاً شروع نمی‌شود٬ پس این کارت‌خوان است که به دانش‌آموز اجازه ورود به مدرسه می‌دهد. طبیعی است مدرسه کارت‌خوانی، منطق خود را به اشکال مختلف در طی سال تحصیلی تعمیق بخشد.

نوبت دوم زمانی است که امتحانات میان‌ترم اول برگزار می‌شود و یک کارنامه با ارزشیابی نه‌چندان دقیق به کمک کارت‌خوان می‌آید تا دانش آموزان فراموش نکنند آموزش بها دارد و باید ممنون فرادستان آموزشی باشند که شرایط تحصیل برای کودکان را فراهم کرده‌اند. در این مرحله حداقل (اجباری) کمک به مدرسه  تعیین می‌شود و مبلغ حداکثر بدون سقف است و ممکن است برخی از مبالغ به جیب مدیر یا معاون سرازیر شود.

کارت‌خوانی شدن مدرسه یکی از عناصر اساسی گفتمان مسلط در آموزش عمومی امروز است که طبقاتی شدن آموزش بیشتر از گذشته در آن مشهود است. حامیان خصوصی سازی آموزش عمومی با دور زدن آموزش رایگان می‌کوشند با سیطره این منطق پولی در مقابل کیفیت پایین در مدارس دولتی زمینه‌های گسترش مدارس خصوصی را فراهم کنند

در این مرحله به‌جز بهانه دادنِ کارنامه، در پیش رو بودن فصل سرما در آذرماه موضوع خوبی برای روضه‌خوانی مدیر است تا کارت‌خوان‌ها جانی دوباره بگیرند٬ چراکه دولت در قبال پرداخت سرانه مدرسه مسئولیتی ندارد و پیش‌تر از این حوزه عقب‌نشینی کرده است. این مسئله گروگان‌گیری کارنامه در ازای پرداخت پول در برخی مدارس در دو نوبت و در برخی مدارس در چهار نوبت می‌تواند وجود کارت‌خوان در مدرسه را توجیه کند.

بعد از امتحانات دی‌ماه، میان‌ترم دوم در اواسط اردیبهشت و امتحانات خردادماه است که باز اولیای کارت به دست را به پای دستگاه کوچک کارت‌خوان به صف می‌کند.

در نوبت سوم، هر بهانه‌ای در مدرسه می‌تواند دانش آموزان را به سمت کارت‌خوان سوق دهد٬ مثلاً اردوهای اجباری که باید پولش را پرداخت کنند٬ یا پیک‌های مبتذل و برخی آزمون‌های اجباری که مدرسه با بنگاه‌های آموزشی خصوصی قرارداد دارد و هزینه‌اش باید از جیب والدین پرداخت شود و …  به این لیست می‌شود. همه این هزینه‌ها با توجه به موقعیت مدرسه و نوع مدرسه دولتی اضافه شود٬ مثلاً وضعیت کارت‌خوان‌ها در مدارس هیئت‌امنایی به‌مراتب بهتر از مدارس عادی است. هزینه ثبت‌نام در مدارس هیئت امنایی گاهی از برخی مدارس خصوصی بیشتر است و طبعا بهای همه خدمات بالا نیز بیشتر خواهد بود.

نوبت چهارم، موسم بهار است و زمان برگزاری کلاس‌های فوق العاده که این مرحله خود یک هجمه تمام‌عیار به کیفیت آموزشی است. این کلاس‌ها در اردیبهشت‌ماه برگزار می‌شوند و در برخی موارد معلمانی از بیرون از مدرسه دعوت می‌شوند تا در کمتر از ۵ جلسه مشکلات دانش آموزان را برای قبولی در امتحانات خردادماه حل و قبولی آنها را تضمین کنند. در این مرحله به میزان نزدیکی دانش‌آموز و پیوندش با کارت‌خوان مدرسه، موفقیت تحصیلی او هم تضمین می‌شود. در رایج‌ترین شیوه برگزاری این کلاس‌ها٬ معلم با همکاری مدیر نمونه سؤالاتی شبیه به سوالات امتحان را در همین کلاس‌های پولی کار می‌کند تا رزومه مدیر در اداره درخشان شود و ادامه حضور کارت‌خوان در مدرسه منطقی و مفید به حال دانش‌آموز، معلم، مدیر و اداره و دولت ارزیابی شود.

به نظر می‌رسد منطق کالایی شدن آموزش به دنبال تسهیل در امر مبادله، آسوده‌تر به مسیر خود در راه منطق پولی جدید ادامه دهد. منطقی که نتیجه مستقیم هژمونی گفتمان موفقیت تحصیلی و عبور از این است

به نظر می‌رسد تولد کارت‌خوان‌ها در مدرسه سیطره گفتمان جدید در آموزش عمومی را نوید می‌دهند. اگر دهه شصت را دهه غلبه گفتمان پرورشی و دهه هفتاد و هشتاد را دهه غلبه گفتمان موفقیت تحصیلی بر مبنای کنکوری شدن آموزش ارزیابی کنیم٬ می‌بینیم روند کالایی شدن آموزش همواره در برنامه دولت‌های بعد از جنگ قرار داشته است٬ اما نزدیک به یک دهه است که با تسخیر کامل آموزش عالی توسط منطق کالایی، شکل گفتمان مسلط در آموزش عمومی نیز در حال تغییر است. وقتی می‌شود با پول وارد بهترین دانشگاه‌ها شد٬ پس کنکور معنای پیشین خود را ازدست‌داده است و گفتمان موفقیت تحصیلی دیگر نمی‌تواند گفتمان غالب در آموزش عمومی باشد.

به نظر می‌رسد منطق کالایی شدن آموزش به دنبال تسهیل در امر مبادله، آسوده‌تر به مسیر خود در راه منطق پولی جدید ادامه دهد. منطقی که نتیجه مستقیم هژمونی گفتمان موفقیت تحصیلی و عبور از این است. گفتمانی که با اعداد و ارقام سروکار دارد و به دنبال تهی کردن آموزش از معنای انسانی آن است. گفتمان جدید در نظام آموزشی را باید بر مبنای معادلات بازار و منطق کالا ارزیابی کرد.

کارت‌خوانی شدن مدرسه یکی از عناصر اساسی گفتمان مسلط در آموزش عمومی امروز است که طبقاتی شدن آموزش بیشتر از گذشته در آن مشهود است. حامیان خصوصی سازی آموزش عمومی با دور زدن آموزش رایگان می‌کوشند با سیطره این منطق پولی در مقابل کیفیت پایین در مدارس دولتی زمینه‌های گسترش مدارس خصوصی را فراهم کنند. حضور ابزار تسهیل مبادله پول در مدارس بیش از هر چیز نوید پیروزی این گروه را می‌دهد.

همچنین بخوانید:  انبساط و انقباض بازار: محدودیت‌های نئولیبرالیسم ایرانی
0 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗