هدف آمریکا از دستگیری رضا ضراب چیست؟
آیا آمریکا با بازداشت رضا ضراب میخواهد پس از لغو تحریمها از او علیه ایران استفاده کند؟ یا اینکه هدف تاثیر گذاشتن بر روابط ایران و ترکیه است؟ محمدعلی گولر، نویسنده ترکیهای در این مطلب به این پرسشها پرداخته است.
مقدمه مترجم: مقاله حاضر حدود دو هفته پیش نوشته و در همان روز هم ترجمه شده است، اما به دلایلی تا امروز جایی منتشر نشده است. ادعای اصلی مقاله آن است که رضا ضراب با توافق قبلی برای محاکمه به آمریکا رفته و آمریکا از این امر برای باج گیری از دولت اردوغان سود خواهد جست. گذشت این دو هفته به یک معنا مهر تاییدی است بر مقاله زیر.
حدود یک هفته بعد از دستگیری ضراب، اردوغان به بهانه یک نشست امنیتی به آمریکا رفت و در حدود ۵۰ دقیقه با اوباما دیدار کرد. بعد از این سفر که در ترکیه جنجال آفرید، سیاست داخلی ترکیه کمی متزلزل شد و سخن از آزادی و دموکراسی بار دیگر نقل مطبوعات گردید، هرچند پیشبینیها بر آن است که این ظاهر چندان نخواهد پایید. اما سیاست خارجی ترکیه بعد از این سفر تغییری اساسی از خود نشان میدهد؛ بهعنوانمثال تغییر مواضع دولت در مورد مسئله پ.ی.د و همچنین چشمانداز بهتر شدن روابط ترکیه و اسرائیل. فشاری که جامعه مدنی بر اساس اسناد «پاناما» به دولت وارد میکند را نیز دراینبین نباید نادیده انگاشت که این مسئله فعلاً در روزنامههای ترکیه بحثی است که کمتر از مسئله رضا ضراب به آن پرداخته میشود. شاید علت این امر آن باشد که رخداد رضا ضراب (از زمان مطرحشدنش در سال ۲۰۱۳)، مستقیماً مسئولین سیاسی و خانواده اردوغان را مورد خطاب قرار میدهد.
روند جالب در قضیه ضراب آن است که احزاب و گروههای مخالف دولت ترکیه و اصلاحطلبان ایران از وجود این دادگاهها و محکوم شدن آنها حمایت کرده و شادمانند. اما آیا قربانی کردن رضا ضراب و بابک زنجانی به منزه کردن ساختارهای فسادبرانگیز منجر نمیشود؟
***
دستگیری رضا ضراب در آمریکا، مردی که درست در مرکز فساد مالی حکومت حزب عدالت و توسعه قرار دارد، اتفاق مهمی است. اما این ذهنیت که مخالفان در ترکیه از این امر بهره جسته و چاره از آمریکا میجویند ذهنیتی مسئله دار است. انتظار مبارزه با فساد از سوی آمریکای امپریالیست – سرمایهدار که خود منبع فساد است، سادهانگاری هولناکی است… بماند که سرمنشا این اتفاق نیز خود آمریکا است.
فرق ایران و ترکیه
مسئله اصلی برای آمریکا تحت فشار قرار دادن ترکیه با استفاده از ضراب و سازگار ساختن ترکیه با هدفهای خود است
سالیان درازی است که آمریکا علیه رقیب سیاسی خود ایران، تحریمهایی روا داشته و متفقین خود را نیز به اعمال این تحریمها ترغیب کرده است. ایرانِ گرفتارِ تحریمها به دنبال راههایی برای عبور از این مانع بوده است. همکاری مشترک بابک زنجانی و رضا ضراب یکی از شیوههای فرار از تحریم بود. اما در میانه امر، این دو تهران را فریب داده و پول مردم ایران را در جیب خود میگذارند. زمانی که این مسئله آشکار شد، تهران زنجانی را دستگیر و محاکمه کرد. اما همدست او ضراب، با گرفتن شهروندی ترکیه و تقسیم کردن پول مردم ایران بین مسئولان دولت عدالت و توسعه (آکپ) از مهلکه گریخت. عملیاتیی که در دسامبر ۲۰۱۳ انجام گرفت، عملیاتی بود که این تقسیم پول را برملا کرد (۱).
به طور خلاصه، ایران توانست معضل خود را چنانکه بایسته یک دولت است حل و فصل کند اما ترکیه با دست گذاشتن بر پولی که برای رها شدن از تحریمها بود، قضیه را لاپوشانی کرد.
مسئولیت حکومت آ.ک.پ
سالیان درازی است که آمریکا علیه رقیب سیاسی خود ایران، تحریمهایی روا داشته و متفقین خود را نیز به اعمال این تحریمها ترغیب کرده است. ایرانِ گرفتارِ تحریمها به دنبال راههایی برای عبور از این مانع بوده است. همکاری مشترک بابک زنجانی و رضا ضراب یکی از شیوههای فرار از تحریم بودمسئله از اینجا شروع میشود که آمریکا با پرده برداشتن و استفاده از آنچه حزب عدالت و توسعه آن را پوشانده بود، سعی در به دست آوردن منافع خود خواهد کرد. در این وضعیت چارهجویی از آمریکا امری سراسر به خطا است.
به علاوه، دفاع از حزب عدالت و توسعه به خاطر مخالفت با آمریکا نادرست است. چرا که سببساز این وضعیت، آ.ک.پ است. اگر حکومت وارد این منجلاب فساد نمیشد و همانند ایران این معضل را حل و فصل میکرد، امروز چیزی برای سوءاستفاده آمریکا باقی نمیماند. در این وضعیت، بیش از آن کس که از این شرایط بهره میجوید، کسی که پدیدآورنده چنین شرایطی است مسئول است.
عملیات همسوسازیِ آنکارا با احتیاجهای نو
آمریکا از این اتفاق چگونه استفاده خواهد کرد؟ در آغاز باید این را بیان کنیم که چگونگی ویزا گرفتن ضراب برای رفتن به آمریکا و دلیل رفتنش به آنجا در حالی که یک سال قبل، ادعانامهای علیه او تنظیمشده بود و اینکه چرا واشنگتن زنجانی را در لیست سیاه خود جای میدهد اما ضراب در این لیست جایی ندارد؛ همه نشانههایی از وجود یک توافق است! چنانکه روزنامه آیدینلیک قبل از رفتن ضراب به آمریکا از توافق وی با مقامات افبیآی خبر داده بود.
این تصویر حکایت از آن دارد که آمریکا مسئله ضراب را علیه ترکیه به کار خواهد بست. بهزعم ما این ادعا که عملیات مذکور روابط ایران و ترکیه را هدف قرار داده است، ادعای بیاساسی است. اگر دستگیری ضراب میتوانست همکاریهای ایران و ترکیه را بهطور مستقیم هدف قرار دهد، ایران هرگز دست به اعدام همدست ضراب نمیزد. مانع همکاری ایران و ترکیه ضراب نیست. بلکه مانع این همکاری، اقدامات حکومت حزب عدالت و توسعه در منطقه است که به مثابه دست ناتو در حال انجام امور است (سرعت گرفتن آ.ک.پ برای برآورده کردن نیازهای جدید آمریکا، ترکیه را با همسایگانش بیش از پیش دشمن خواهد کرد. البته این موضوع دیگری است…).
مسئله اصلی برای آمریکا تحت فشار قرار دادن ترکیه با استفاده از ضراب و سازگار ساختن ترکیه با هدفهای خود است.
[برای ترکیه] رها شدن از حزب عدالت و توسعه باید اصلیترین هدف باشد. این اقدام آمریکا به وضوح نشانگر آن است که ترکیه باید از آ.ک.پ خلاصی یابد. تا زمانی که حزب عدالت و توسعه بر مصدر امور است، آمریکا از آنکارا به شیوههای گوناگون برای رسیدن به اهدافش استفاده خواهد کرد.
در نهایت باید دانست که حمایت از حزب عدالت و توسعه صرفاً به خاطر مخالفت با آمریکا، یعنی برپا نگاهداشتن حکومتی که زیر سلطه آمریکا است.
نیروهای انقلابی و ملی ترکیه باید بر این مهم دقت کنند!
پانوشت ها:
۱- اشاره به عملیات گسترده پلیس است که در آن بسیاری از ناموران اقتصادی ترکیه و پسران و اعضای حزب عدالت و توسعه به جرم فساد مالی دستگیر میشوند. اما همه آنها بعد از مدتی کوتاه از بازداشت آزاد میشوند. این عملیات را باید نقطه عطفی برای دولت فعلی ترکیه دانست، چراکه بعد از آن جامعه مدنی ترکیه بهشدت سرکوب شد، دولت در امور قضایی دست به مداخله زد و روزنامهنگاران بسیاری را روانه زندان ساخت و از دل این وقایع حوادث گزی سر برآورد و استفاده از زبان دینی برای دفاع از سیاست لیبرالی شایعتر شد. برای نمونه متین کولونوک نماینده مجلس در آن روزها گفت: وقایع ۱۷ دسامبر (آرالیک) مداخلهای است بر آزادی انسان در انجام گناه، مداخلهای است بر حدود خداوند.