کارمندان زن این گزارش را بخوانند
شهردار تهران در ابتدای سالی که گذشت، وعده واگذاری بعضی مدیریتهای شهری را به زنان در حوزه کاری خود داد. اما آمارها و واقعیت عینی موجود در ساختار عرض و طویل شهرداری تهران همچنان نشانگر برخورد تبعیضآمیز جنسیتی و عدم واگذاری سمتهای مدیریتی به زنان شاغل در این نهاد است.
شاید صحبت از حقوق زنان در مشاغل مختلف از جمله در زیرمجموعههای شهرداری تهران درست نباشد، وقتی بدانیم تعداد زنان مدیرکل در آخرین رتبه سازمانی که همان ١۶ است، پنج نفر، در رده ١۵ به عنوان معاونان مناطق و مدیران اداره کل، ٣٠ تا ۴٠ نفر و در رده ١۴ که شهرداران نواحی هم در آن رده قرار دارند، حدود ١٠٠ نفر هستند. اگر این تعداد را در مقابل ٣۶ هزار و ۶٨٠ کارگر و کارمند رسمی و پیمانی و قراردادی شهرداری تهران تا سال ٩٢ که بیش از پنج هزار نفر آنها را زنان تشکیل میدهند، قرار دهیم، چطور شعارهای مختلف شهردار تهران درباره تلاش برای دادن سهم ١٠درصدی به زنان در مدیریت شهرداری تهران محقق شده است؟
اگرچه آمار سال ٩٢ کارکنان شهرداری تهران در تابستان سال ٩٣، یکباره جهش زیادی دارد و طبق اعلام معاونت منابع انسانی، مجموع کارکنان شهرداری از ٣۶ هزار نفر به ۵٩ هزار نفر و تعداد زنان شاغل نیز از ۵ هزار و ٢٠٠ به ٩ هزار و ٧٠٠ نفر میرسد اما در همین آمار هم همان تضاد قبلی مشهود است.
محمدباقر قالیباف – شهردار تهران، ابتدای سال ٩۴ برای چندمینبار متوالی شعار خود درباره دادن فرصت برای مدیریت زنان را مطرح کرد و از واگذاری ١٠ درصد از مدیریتهای شهرداری به زنان خبر داد. او در حالی این صحبتها را بیان کرد که در تمام این سالها که شانس و فرصت تداوم مدیریت و تربیت نیرو را داشت، حتی یک معاون یا شهردار منطقه زن انتخاب نکرد تا حتی با ریسک ناتوانی و اشتباه، نقطه امیدی را در دل چند هزار نیروی زن خود ایجاد کند. در عین حال هیچگاه اعلام نشد که سهم ١٠درصدی از مدیریت، شامل چه بخشهایی از ستاد در شهرداری میشود و آیا انتخاب مدیرکل زن در یک ناحیه شهرداری با انتخاب یک مدیرکل در سازمان یا معاونتها یا حتی شهرداری منطقه فرقی ندارد.
فراوانی نیروی انسانی سازمانها و شرکتهای تابعه شهرداری تهران بر اساس نوع قرارداد و رابطه کاری آنها تا پایان سال ٩٢ نشان میدهد ١٣ هزار و ١۴۵ نفر کارمند و کارگر رسمی و قراردادی و پیمانی در سازمانها و ٢٣ هزار و ۵٣٨ نفر در شرکتها حضور دارند و از میان این ٣۶ هزار و ٣٨۶ نفر تا همان زمان، ١٨ هزار و ٧٨ نفر از این کارمندان و کارگران شهرداری تهران رسمی و مابقی قراردادی و پیمانی هستند و از این تعداد فقط پنج هزار و ١۵٧ کارمند و کارگر زن هستند. بیشترین تعداد کارگران و کارمندان رسمی مربوط به سازمان آتشنشانی، و سازمان ورزش، سازمان فرهنگی و هنری و سازمان پسماند بوده و باز هم بیشترین تعداد کارمندان و کارگران زن در سازمان فرهنگی و هنری و سازمان ورزش حضور دارند که تعدادشان با تفاوت قابلتوجه چندصدنفری از سازمانهای دیگر است.
همچنین فراوانی نیروی انسانی سازمانها و شرکتهای تابعه شهرداری تهران بر اساس تحصیلات در سال ٩٢ حاکی از آن است که سطح تحصیلات در میان کارگران رسمی، قراردادی و پیمانی بسیار پایینتر است و در میان آنها ٧٣ نفر بیسواد، سه هزار و ١١٣ نفر در مقطع ابتدایی، دو هزار و ٩۶٢ نفر در مقطع راهنمایی، دو هزار و ٢١۴ نفر در مقطع متوسطه و سه هزار و ٣٩١ نفر در مقطع دیپلم و بالاتر هستند. البته این اوضاع در میان کارمندان زن و مرد هم چندان بهتر نیست و در میان آنها هم هزار و ۵۶٢ نفر زیر دیپلم، ١٠ هزار و ۴٧٩ نفر دیپلمه، چهار هزار و ۴۵١ نفر فوقدیپلم و هشت هزار و ۴٣٨ نفر هم در مقاطع لیسانس تا دکترا قرار دارند. نکته دیگر اینکه تعداد کل کارمندان و کارگرانی که در شرکتها و سازمانهای شهرداری در مقطع دکترا قرار داشتهاند، تا سال موردبررسی تنها ١٣٧ نفر زن و مرد بوده است. همچنین بیشترین تعداد کارمندان و کارگران با تحصیلات دکترا در میان سازمانهای شهرداری تهران در سازمان میادین میوه و ترهبار با ٢٢ نفر بوده است و این تعداد در سازمانهای دیگر همچون سازمان املاک و مستغلات، سازمان بهشت زهرا، سازمان پارکها و فضای سبز، سازمان عمران مناطق، سازمان فناوری اطلاعات و ارتباطات، سازمان مشاور فنی و مهندسی و سازمان مهندسی و عمران صفر است. این سازمانها جزء سازمانهای تخصصی شهرداری تهران محسوب میشوند.
این آمار تفکیکشده که آخرین آمار رسمی روی پرتال شهرداری تهران است و حتما تا امروز تغییراتی دارد، از آن رو میتواند حائز اهمیت باشد که نشان میدهد اوضاع تحصیلات و شرایط کاری کلیه کارکنان در شهرداری و بهخصوص مردان که سهم بسیار بیشتری دارند، چندان مناسب نیست و قاعدتا ارجحیتی هم نمیتواند وجود داشته باشد.
بر اساس گزارش خبرنگار «شرق» در این سالها حدود ٧٠٠ نفر از زنان پیشنهادی و متقاضی به عنوان مدیر در کانونهای ارزیابی شهرداری تهران، ارزیابی شدهاند و از میان آنها بیش از صد زن انتخاب شدهاند تا در موقعیتهای مدیریتی نواحی به کار گرفته شوند و احتمالا زنانی که امروز در ردههای مدیریتی نواحی هستند، از همین تعداد بودهاند. تعداد زنانی که در این ١٠ سال دوره مدیریتی محمدباقر قالیباف در ردههای بالای شهرداری حضور داشتهاند، آنقدر انگشتشمارند که کار را برای ارزیابی سخت نمیکند. زنانی همچون فرزانه صادقزاده در معاونت شهرسازی، نرگس معدنیپور، مدیرکل امور بانوان، زمانی، اداره سلامت، فهیمه فیروزفر، ستاد توانمندسازی و زهرا مشیر مشاور شهردار و رئیس ستاد توانمندسازی زنان شهرداری تهران که برخی از آنها همچون خانم مشیر، سالهاست در همین موقعیت قرار دارند.
ناصر امانی- معاون شهردار تهران با تأیید برخی مشکلات در دادن رتبه به کارکنان شهرداری از جمله خانمها، گفت: با وجود مشکلات بسیار در دادن سهم مدیریتی به زنان درحالحاضر شش یا هفت نفر از ١٣٧ شهردار نواحی ما خانم هستند و تجربههای خوبی در مورد بهکارگیری زنان در این سطوح به دست آمده است.
در این سالها و بهویژه پس از تفکیک جنسیتی که چندی قبل در شهرداری تهران اجرائی شد تعداد زیادی از کارکنان زن رسمی و قراردادی و پیمانی شهرداری تهران نسبت به عدم ارتقای شغلی خود پس از چندین سال متوالی یا اعمال سلیقه نسبت به کارکنان مرد اعتراض داشتند. این موضوع را با الهه راستگو، عضو شورای شهر هم در میان گذاشتم و از قضا او هم به تعداد زیادی از این نوع اعتراضها اشاره کرد که به صورت کتبی یا شفاهی به او اعلام شده بود. اداره کل امور بانوان شهرداری تهران و ستاد توانمندسازی زنان شهرداری تهران سالهاست موازی با هم و بدون ارائه گزارشی رسمی و جامع سرگرم برنامههای خود و رسیدگی به خیریهها و سمنها و… هستند. همچنین مدیران زن آنها علاقهای به تعامل با رسانههای غیر شهرداری ندارند و به همین دلیل دسترسی بیشتری به شرایط زنان در مجموعه مدیریتی شهردار تهران وجود نداشت. به هر روی اعمال سلیقه، حذف زنان به دلایل مختلف از جمله مرخصیهای زایمان یا حتی انگهای اجتماعی و اخلاقی جزء روندهای معمول اما نانوشته در شهرداری تهران است که از گذشتههای دور وجود داشته و شرایط جدید نیز نتوانسته آن را اصلاح کند.
همیشه بین حرف تا عمل فاصلهای وجود دارد که این فاصله را با تلاش و برنامهریزی کم میکنند. آنچه امروز در سطوح بالای مدیریتی شهرداری تهران وجود دارد حاکی از خلأ این تلاش و برنامهریزی یا شاید اشکالی برای کمکردن فاصله حرف تا عمل شهردار تهران است. نمیتوان گفت شهرداری تهران تافته جدابافته است و وضعیت زنان در سایر سازمانها و شرکتهای دولتی و خصوصی بهتر است، اما میتوان این آمار را تنها یک مشت نمونه از خروار رفتار با زنان دانست.