بازگشت به آنها که برنگشتند
بلاهای انسانی و طبیعی چیزی ورای تجربهی روزمره و عادی مردماند. وقتی نازل میشوند تجربهی زیستهی مردم آن منطقه را نسبت به تمام آدمهای دیگری که در آن موقعیت نیستند متفاوت میکنند. میخواهد جنگ باشد یا سیل و زلزله. هرقدر هم که به عنوان مشاهدهگر از بیرون با دقت همهچیز را دنبال کنیم، باز هم در دلِ ماجرا بودن زاویهی انحصاری دیگری ست برای دیدن و نوشتن. همان روایت شاهد عینی که در اخبار میشناسیم. میتوان با دنبالکردن دقیق جزئیاتِ بلاهای انسانی و طبیعی، تصویری کامل از واقعه پیدا کرد. میتوانیم با بهرهگیری از قدرت تخیل، برویم در بطن ماجرا و فکر کنیم اگر در آن موقعیت بودیم چه میکردیم؟ خب، بهنظر میرسد هر قدر هم هنرمندانه و دقیق از پس این مأموریت بر بیاییم، باز هم در جزئیاتی مهم و تاثیرگذار از شاهد عینی عقب میمانیم.
بلای نازلشده بر مردم خوزستان و زندگی آنان طی هشت سال جنگ ایران و عراق را هم از این زاویه میتوان نگاه کرد. از هشت سال جنگ و حاشیههایش در تمام سالهای طولانی پس از جنگ تا اکنون زیاد شنیدهایم و زیاد خواندهایم. چه در اخبار، چه در اسرار، چه در داستانها. قصههای سفارشی و پرآب و تاب هم از حواشی و بطن جنگ و جبهه کم نوشته نشده است. اما انگار کمکم شاهدانِ عینی آن روزهای خوزستان به حرف آمدهاند. داستانهایی چاپ میشوند اغلب با مضمونی ضدجنگ، از نویسندههای کار اوّلی و راویان رنج و عذاب عریانی که زیر سایهی شوم جنگ بر مردم آفتابدیدهی خوزستان رفت. پشت پردهی عکسهایی که در نمایشگاههای ضدجنگ دیدهایم.
داستانی که در رمان «بعضیها برنمیگردند» نوشتهی مریم منوچهری میخوانیم همین رسالت را به دوش دارد. شش پرده از زندگی افرادی را از نسلهای مختلف روایت میکند: از نطفه تا مرگ، در جدال با جنگ.
این رمان ۱۲۸ صفحهای به نام شش نفر فصلبندی شده. افرادی که کمکم وقتی در داستان پیش میرویم خط و ربطشان به همدیگر را میفهمیم. خواننده فصل اول را تمام نکرده، شاید کمی دیر، ولی بالأخره میفهمد که نویسنده برایش چه نقشهای کشیده. آنجا که دست راوی فصل اول و موقعیت خاص او برای خواننده باز میشود نقشهی رمان هم روشن. هر فصل این رمان، تکهای از کلاژی ست که خلق آن در انتهای رمان تمام میشود و تصویری که پیش رویمان میماند، و معجون درد و لذتی که در دستانمان میگذارد، تصویری کامل است از اثری که جنگ بر زندگی سعید، ستاره، شاهین، بیبی سبو، محبوبه و نوید گذاشته است. و نیز شخصیتهای فرعی دیگری که در خلق این تصویر دردناک و شفاف از رنج و عذابِ بیتقصیر بیتأثیر نیستند.
اتفاقات داستان برای خواننده تازگی ندارند، اما آنچه این روایتها را متمایز و برجسته میکند، دستاول بودنشان است. به این معنا که دست هر واسطهی انسانی و سیاسی از آن کوتاه بوده است. حسها و رنجها و ماجراهایی که سفارشی روایت نشدهاند و آنقدر تکاندهنده هستند که حتا میتوانند تکانهای ناخوشایند ناشی از بازیهای فرمی و زمانی نویسنده را هم خنثا کنند.
نویسندهی خوزستانی رمان، در نخستین کتابش با شناخت دقیق از فضا و فرهنگ و زبان مردماش، خوزستان را با مهارت میگذارد لابهلای صفحات کتاب. نویسنده انگار سیر دیده، سیر شنیده، و بیشتاب برای نوشتن، تجربهها و دیدهها و خاطرات رسوبکرده را جاندار، دقیق و داغ میگذارد کف دست خواننده. فضاسازی صحنهها فقط به بوی شط و کارون و نخلها خلاصه نمیشود. مریم منوچهری دست خواننده را میگیرد و به نرمی در خوزستانِ سالهای جنگ میچرخد، پردهی خانهها را کنار میزند، در خیابانها میگردد، به عالم ماورا سرک میکشد، به تهران میرود، به خوزستان برمیگردد و بعد در پایان، وقتی تمام تکههای کلاژ را برای خواننده باز کرده و در صحنههایی گاه سینمایی نشان داده، رها میکند در سوز مویههای بیبی سبو، در ضربان قلبی که بالا میرود وقت حرف زدنِ علی و در بغضی که از گلوی پونه در داستان میجوشد و خواننده را میسوزاند.
از پایان جنگ ایران و عراق بیست و هفت سال میگذرد، اما اگر این روزها گذرتان به شبکههای خبری تلویزیونی بیفتد، حتماً تصاویری از سیل مهاجرت جنگزدههای سوری به اروپا میبینید. بحرانِ چندین و چندماه اخیرِ جهان. شاید وقت تماشای این فیلمها و تصاویر فکر کرده باشید که ما انگار درست وسط یکی از بزنگاههای تاریخی ایستادهایم. شاهد یکی از اتفاقات تاریخی هستیم که بعدها و به وقت تبعات خوب و بدش مدام ارجاع داده میشویم به همین روزها. وقت تماشای یکی از همین فیلمهای هولناکِ آوارگی خانوادههای جنگزده با پای پیاده، فکر کردم کاش از دل این سیل انسانیِ آدمهایی که پیاده راه میروند تا رسیدن به نقطهی امنیت، داستاننویسی بعدها بیرون بیاید و روایت این روزهای تاریخیاش را از بطن ماجرا بنویسد. ادبیات به این روایات دستِاول نیاز دارد. «بعضیها بر نمیگردند» یکی از همین داستانها ست، از دل جنگ با عراق و جنگزدگی و آوارگی خانوادهها در خوزستان.
رمان اول مریم منوچهری پیشنهاد خوبی ست برای آنهایی که دوست دارند بیتوجه به آنچه حکومت در تبلیغ آن به عنوان فرهنگ و هنر و ادبیات جنگ میکوشد، یک داستانِ خوبِ دستاول از جنگ و مافیها بخوانند.
بعضیها برنمیگردند، مریم منوچهری، نشر روزنه، پاییز ۱۳۹۴، ۹۵۰۰ تومان