ترکیه بعد از انفجار آنکارا؛ راه دشوار سیاست
انتخابات زودهنگام مجلس ترکیه در حالی برگزار میشود که ترکیه پس از انتخابات ژوئن گذشته، روزهای خونینی را پشت سر گذاشته است. انتخاباتی که در آن حزب حاکم عدالت و توسعه (AKP ) موفق به کسب کرسیهای لازم برای تشکیل دولتی غیرائتلافی نشد و حزب دموکراتیک خلقها با کسب حدود ۱۳ درصد آرا توانست برای اولینبار به مجلس ترکیه راه پیدا کند. بسیاری، این تحولات خونین را به شکست AKP در انتخابات مربوط میدانند و برآنند که داوود اوغلو و اردوغان با ایجاد فضای امنیتی در ترکیه، قصد دارند فضا را بر کردها تنگ کرده و بدین ترتیب آنها را از رسیدن به قدرت در مجلس باز دارند. فضایی که در آن صدها شهروند عادی کشته شده و شیوه مواجه دولت ترکیه نیز، نشانی از برخورد جدی با عوامل انفجارها ندارد و همین امر به شائبه دست داشتن دولت در این وقایع دامن زده است. یادداشت زیر نگاهی انداخته است به سیر تحولات مابین دو انتخابات و روزهای پیش رو در ترکیه.
ترکیه به سبب سیاستهای داخلی و خاورمیانهای خود و تغییر فضای سیاسی جهان، این روزها در بحران سیاسی- اجتماعی به سر میبرد. فضای سیاسی جهان آکنده از تنشهای بسیار است؛ اتحادیه اروپا در آستانه فروپاشی است، آمریکا به لحاظ سیاسی در حال دگرگونی است، قدرت اقتصادی چین در حال کاهش است، روسیه بهدنبال ساختن چهره جدید از خود است و ایران وارد چرخه سیاسی- اقتصادی جدیدی شده است. همه این تغییرات جهانی با دگرگونیهای آغاز شده در خاورمیانه از سال ۲۰۱۱، همزمان شده است.
خونبارترین وقایع یک سال گذشته، بمبگذاریهایی بودهاند که در آستانه انتخابات بهوقوع پیوستند. در ماههای اخیر، سه انفجار در ترکیه روی داده و در مجموع بیش از ۱۳۰ نفر در این وقایع جان خود را از دست دادهاند.
ترکیه نیز پابهپای این تغییرات، سیاستهای داخلی و خارجی خود را تغییر داد و برای مثال در سیاست خارجی خود بر آرای احمد داوود اوغلو تکیه زد. (۱) اما امروز کشتی سیاستهای وی، که در آغاز ترکیه را به شادمانی در آورده بود، به گل نشسته است؛ این روزها نزدیک به دو میلیون مهاجر سوری در ترکیه به سر میبرند. ترکیه در داخل و در منطقه جنوبی خود با مسئله کردهای خود، کردهای عراق و سوریه دست و پنجه نرم میکند. با پیمان دفاعی که با عربستان و قطر بسته است، لاجرم محلی شده است برای وصول حمایتهای آنها به داعش. پایگاه هواییاش هم داعش و هم پ.ک.ک را در سوریه و عراق هدف قرار داده است. در حالی که شعار داوود اوغلو داشتن «هیچ» مشکلی با همسایگان بود.
داوود اوغلو همچنین بر آن بود که برای داشتن یک سیاست خارجی سالم، باید سیاست داخلی را تغییر داد. وی پس از نخستوزیر شدن و در راستای این هدف، متن چشمانداز حزبش را نیز تغییر داد و مدل دموکراسی محافظهکار را برای AKP و حتی برای فردای ترکیه، بهترین مدل دانست. اما با شروع نخستوزیری وی (۲۰۱۴) و آغاز ریاستجمهوری اردوغان، در ترکیه همه چیز تغییر کرد و این کشور شاهد روزهای خونینی شد.
قانون امنیت کشور در این مدت تنها در مورد روزنامهنگاران و اندیشمندان کشور روا داشته شده است. هنوز بیشتر عناصر تروریستی به گفته خود دولت در شهرها آزادانه در حال گشتوگذارند.
خونبارترین وقایع یک سال گذشته، بمبگذاریهایی بودهاند که در آستانه انتخابات بهوقوع پیوستند. در ماههای اخیر، سه انفجار در ترکیه روی داده و در مجموع بیش از ۱۳۰ نفر در این وقایع جان خود را از دست دادهاند. در طول ده ماه اخیر و در جریاناتی که نام آن «تروریستی» نهاده شده، ۱۶۷ غیرنظامی و ۱۲۳ پلیس کشته شده است. بیشترین تعداد کشتهشدگان مربوط به بمبگذاری آنکارا است (۱۰۲ نفر). در راستای مقابله با این فضا، دولت قانون امنیت کشور را چهارده روز قبل از تغییر وزیر امور داخلی تغییر داد (سه ماه بعد از نخستوزیری داوود اوغلو). با توسل به این قانون، پلیس میتواند افرادی را که احتمال ارتکاب به جرم سیاسی دارند را دستگیر کرده و مورد بازجویی قرار دهد. اما این قانون در این مدت تنها در مورد روزنامهنگاران و اندیشمندان کشور روا داشته شده است. هنوز بیشتر عناصر تروریستی به گفته خود دولت در شهرها آزادانه در حال گشتوگذارند.
داوود اوغلو در یکی از بیانات خود بعد از وقایع آنکارا گفت در این کشور لیست کسانی که میتوانند حمله انتحاری انجام دهند وجود دارد. سپس افزود که ترکیه یک دولت حقوقی است و در چارچوب آن تا زمانی که کسی دست به عمل نزده است، نمیتوان او را مؤاخذه کرد. این بیانات انتقادات شدیدی را در داخل کشور بر انگیخت. چرا که این گفته دقیقا در نقطه مقابل قانون امنیتِ تصویب شده بود و مخالف صحنههایی بود که بعد از بمبگذاری آنکارا در شبکههای اجتماعی دستبهدست میشد؛ تصاویری که در آن، پلیس بعد از انفجارها به سمت مردم گاز اشکآور پرتاب میکرد و آنها را با باتوم مورد ضرب قرار میداد.
کیلیچدار اوغلو رئیس حزب جمهوریخواه خلق دو روز بعد از واقعه آنکارا، در پی گفتههای داوود اوغلو پرسید اگر لیستی از افراد مستعد حمله انتحاری وجود دارد، آیا نام بمبگذاران آنکارا در این لیست وجود دارند یا خیر؟ اگر وجود دارند یک مصیبت و اگر نیستند مصیبت بزرگتری است.
این تصاویر در عینحال زمینهساز یکی از جدیترین پلمیکهای اخیر ترکیه میان یکی از رهبران حزب دموکراتیک خلقها با داوود اوغلو شد که این حمله را حملهای به اتحاد مردم دانسته بود؛ دمیرتاش بعد از حمله انتحاری آنکارا آنرا «حمله دولت به ملت» دانست و گفت «چگونه دولتی که در همه حال ما را تعقیب میکند، از این حمله که در ناف کشور اتفاق میافتد بیخبر است؛… فاعل این جنایت هرگز دانسته نخواهد شد و این هدف AKP است برای حکومت بر ملت به واسطه ایجاد بحران». داوود اوغلو این گفتهها را تحریکی علنی دانست و اعلام کرد که ما برای پاسخگویی حاضریم و عنوان کرد که شما با سیاستهایتان در مورد مسئله کردها و اعلان علنی حمایت از گروههای تروریستی، جان انسانها را بیارزش کردید. داوود اوغلو، دمیرتاش را به تشویق برای یک جنگ داخلی متهم کرد و گفت «او میخواهد این آتش را به سراسر مملکت سرایت دهد».
دمیرتاش در جواب به این بیانات عنوان کرد که تا امروز نتوانستهاید مسئول هیچ یک از حملات ماههای اخیر را پیدا کنید؛ مسئول این اتفاق هم پیدا نخواهد شد! این فقط حملهای علیه ما نیست، حملهای است علیه کسانی که به هر شکل با ذهنیت AKP مشکل دارند. اینها حتی میخواهند بگویند که HDP در میتینگ خود بمبگذاری کرد. تا امروز شنیدهاید که یکبار داعش را تهدید کنند؟ اما پیوسته ما را تهدید میکنند. هر روز دارند ما را میکشند، این ماییم که میمیریم. باید بدانید که شما مسئول جان ملت هستید. شمایید که در این میتینگ هیچ اقدام امنیتی نکردید و شمایید که به پلیس دستور دادید به محل بمبگذاری گاز اشکآور پرتاب کنند. دمیرتاش، داوود اوغلو را نخستوزیری آزمایشی خواند و به او هشدار داد: «این حرفها در حد تو نیست؛ تو حتی نخستوزیر هم نیستی». (۲)
نورای مرت: «حزب حاکم، تمام ترکیه را ملک طلق خود میدانند. تنها دردشان این است که به هر بهایی که شده، به اقتدار حاکمشان خدشه وارد نشود. اینها حتی گفتند که مخالفان میخواهند اقتدار را با رای بشکنند. اینها در این کشور دموکراسی را نابود میکنند.»
در این میان کیلیچدار اوغلو رئیس حزب جمهوریخواه خلق دو روز بعد از واقعه آنکارا، در پی گفتههای داوود اوغلو پرسید اگر لیستی از افراد مستعد حمله انتحاری وجود دارد، آیا نام بمبگذاران آنکارا در این لیست وجود دارند یا خیر؟ اگر وجود دارند یک مصیبت و اگر نیستند مصیبت بزرگتری است که در هر دو صورت وزیر امور داخلی باید استعفا دهد. در پی تحقیقات آشکار شد که نام بمبگذار (یونوس امره آلاگوز) در لیست افراد تحت تعقیب دولت قرار داشته و حتی تلفنهای وی شنود شده است. کیلیچدار اوغلو پس از اعلان این خبر در موضعی نزدیک به حزب دموکراتیک خلقها ایستاد و ادعای همدستی حزب حاکم با داعش را مطرح کرد.
نورای مرت، استاد دانشگاه استانبول وضعیت فعلی ترکیه را با ترمهای معمول سیاسی مانند بحران مدیریت یا بحران سیاسی غیرقابل توصیف میداند. وی با اشاره به خون پاشیده بر هر سو گفت: «عدهای بر آنند که اقتدار را منزه از هر چیز نمایش دهند. حزب حاکم، تمام ترکیه را ملک طلق خود میدانند. تنها دردشان این است که به هر بهایی که شده، به اقتدار حاکمشان خدشه وارد نشود. اینها حتی گفتند که مخالفان میخواهند اقتدار را با رای بشکنند. اینها در این کشور دموکراسی را نابود میکنند.»
از این جنس سخنها امروز در میان مخالفان بسیار است و همه به نوعی بر چیزی فراتر از بحران در این روزها اشاره میکنند و برآنند که دولت، از این فضای پرتنش برای منفعت خود سود میجوید. البته صحت این پندارها را میتوان در گفتههای اخیر داوود اغلو نیز پی گرفت که گفت: «بعد از حمله آنکارا، رایهای ما افزایش یافته است.»
فضای سیاسی امروز ترکیه بیش از همه تاریخش، قطببندی شده است. AKP میکوشد تا از فضای بعد از بمبگذاری که قطببندیها را سختتر کرد، با سوار شدن بر گفتمان اسلامی و ملیگرایانه، راهی برای بقای یکه خود در اقتدار بیابد.
بهتر است اتفاقات اخیر را با در افکندن چند پرسش به نظاره بایستیم. چه کسانی در داخل و خارج ترکیه از فضای متشنج این کشور سود میبرند؟ چرا داعش این انفجار را در زمانی نزدیک به انتخابات ترکیه انجام میدهد؟ چرا دولت ترکیه به بهانه مرگ دو پلیس به PKK حمله میبرد و در چندین شهر خود قوانین منع آمد و شد وضع میکند، اما برای مرگ ۱۰۲ نفر، حتی یک عملیات نیز انجام نمیدهد؟ چرا در این حمله که گفته میشود از طریق اعضای داعش شکل گرفته و به مرگ مخالفان دولت انجامیده تنها کسی که سود برده حزب حاکم است (با توجه به گفته داوود اوغلو)؟ آیا آمریکا در تغییرات اخیر ترکیه نقش دارد؟ آمریکایی که در به قدرت رسیدن اردوغان بهصورت علنی از وی حمایت کرد. در ۲۰ اکتبر ۱۹۹۶، تیتر روزنامه آیدینلیک چنین بود: «آبراموویچ اردوغان را برای نخستوزیری حاضر میکند» (۶ سال بعد از این تیتر اردوغان نخستوزیر شد).
فضای سیاسی امروز ترکیه بیش از همه تاریخش، قطببندی شده است. اسلامگرایان، ملیتگرایان، کردها، چپ سکولار و جمهوریتخواهان قطبهای مهم موجود هستند که اگرچه در برخی وجوه همپوشانیهای سیاسی دارند، اما در اکثر مواقع فواصل عظیمی میان آنها وجود دارد. رادیکالیزهشدهترین این قطبها، اسلامگرایان و ملیتگرایان هستند. افراد موجود در این دو قطب با توجه به شمار بالایشان، میتوانند حزبی را به تنهایی به اقتدار رسانند و امروز AKP دقیقاً در این میدان بازی میکند. AKP میکوشد تا از فضای بعد از بمبگذاری که قطببندیها را سختتر کرد، با سوار شدن بر گفتمان اسلامی و ملیگرایانه، راهی برای بقای یکه خود در اقتدار بیابد.
شاید حزب دموکراتیک خلقها بعد از تغییر نامهای فراوان، امروز داعیهدار یک گفتمان نو است. گفتمانی که میخواهد تمام افراد حاشیهای ترکیه در این سالها را مخاطب قرار دهد.
اما حزب عدالت و توسعه که به اقتداری تنها عادت کرده است، برای ادامه راه، چنان که سید حسین نصر نیز به دوست خود اردوغان توصیه کرده است، نیاز به یک اصلاحات داخلی دارد. برای انجام این اصلاحات، انگشتها به سمت عبدالله گل نشانه میرود. گل اخیراً حرکتهایی را در این زمینه آغاز کرده است. اما حتی با انجام این مهم نیز بعید به نظر میرسد که این حزب بتواند اکثریت لازم را برای تنها نشستن در مصدر قدرت بهدست آورد. از سوی دیگر، حزب حاکم در مدت قانونی بعد از انتخابات حاضر به ائتلاف نبود. این مسئله را اردوغان آشکارا بر زبان آورد: «تشکیل یک ائتلاف برای داوود اوغلو، یک انتحار سیاسی است.»
شاید حزب دموکراتیک خلقها بعد از تغییر نامهای فراوان، امروز داعیهدار یک گفتمان نو است. گفتمانی که میخواهد تمام افراد حاشیهای ترکیه در این سالها را مخاطب قرار دهد. اما به واقع این حزب با شائبههای پشت سر خود تا امروز نتوانسته گفتمان فراگیری برای تمام اقشار ترکیه بسازد. در واقع فضای ترکیه هنوز برای تسلط گفتمان شبهچپِ این حزب آماده نیست، علیالخصوص که در خود ملیتگرایی کرد را نیز گنجانده است.
تابلوی روبروی ما برای آینده ترکیه، از روزهایی پر تنش حکایت دارد؛ ترکیهای که با حمایتهای آشکار و پنهان از داعش، پایگاه مناسبی برای آنها در خود پدید آورده است و با پذیرایی از بیش از دو میلیون مهاجر سوری و رشد بیکاری روز افزون، اقتصادی لنگان را پیش میبرد. آنچه در ترکیه اتفاق میافتد، به پایان رسیدن یک گفتمان و جستجویی است برای گفتمانی نو که هنوز به دنیا نیامده است.
تابلوی روبروی ما برای آینده ترکیه، از روزهایی پر تنش حکایت دارد؛ ترکیهای که با حمایتهای آشکار و پنهان از داعش، پایگاه مناسبی برای آنها در خود پدید آورده است و با پذیرایی از بیش از دو میلیون مهاجر سوری و رشد بیکاری روز افزون، اقتصادی لنگان را پیش میبرد.
راهحل آمریکایی برای ترکیه بعد از انتخابات، ائتلاف حزب جمهوریت و حزب دموکراتیک خلقها خواهد بود. اما در واقعیت این امر بعید مینماید و اگر چنین اتفاقی بیفتد، هر دو حزب با رئیسجمهور فعلی و بروکراسیای که در طی این ۱۳ سال پدید آمده روزهای سختی خواهند داشت.
همانگونه که هر راهحلی برای سوریه با بشار اسد ممکن خواهد شد، ترکیه نیز در آینده نزدیک خود جز با AKP تصویری نخواهد داشت. حتی اگر ادامه راه برای این کشور همراه با کودتا و یا انقلاب باشد.
پانویسها
۱. داوود اوغلو نظرات خود را در مورد سیاست خارجی ترکیه اولین بار در کتاب «عمق استراتژیک» بیان کرد و بر آن بود که ترکیه باید با درنگ بر تاریخ خود – که بر اکثر خاک خاورمیانه حکم میراند و بالکانها و شمال آفریقا را مال خود کرده بود- سیاست خارجی خود را ابتدائاً بر مبنای بهبود روابط با کشورهای همجوار قرار دهد. بر همین اساس ترکیه باید سیاست داخلی خود را چنان سامان دهد که الگویی برای این کشورها باشد.
۲. اشاره دمیرتاش مربوط میشود به قانونی نبودن حضور داوود اوغلو در مصدر نخست وزیری در فاصله دو انتخابات، چرا که وی بنا به قانون به عنوان نخست وزیر تنها یکبار میتوانست برای تشکیل دولت ائتلافی اقدام نماید اما وی به دستور اردوغان برای مهلت دوم هم این سمت را تصاحب کرد.