نیشخند شهر به کودک
«شهر با لبخند کودکان زیباتر میشود». این شعار تبلیغاتی شهرداری تهران است. اما لبخند کودکان در شهر کجاست؟
کودکی واژهای بیش نیست
برای کودکانی که در پارک هرندی خرید و فروش میشوند، برای کودکانی که در لب خط اجاره داده میشوند، برای کودکان کاری که بر اثر تجاوز، جمعآوری زبالههایی که در میانشان سرنگهای آلوده وجود دارد یا بازی در محیطهایی که سرنگهای آلوده بسترِ زمین را پوشاندهاند، به ایدز مبتلا شدهاند، برای دختر ۱۱ سالهای که زیر یکی از پلهای بزرگراههای تهران مورد تجاوز شش معتاد قرار میگیرد، برای کودکان کاری که با یونیفورم شهرداری تهران در شرکتهای پیمانکاری زباله جمع میکنند یا در پروژههای عمرانی شهرداری (از جدولکاری تا کار در ساخت ایستگاههای مترو) مشغول به کارند، برای ابوالفضل چراغی و صدها کودکی که دستهای کوچکشان را میفروشند و در هراس گریز از دستِ ماموران سدمعبر شهرداری هستند، کودکی واژهای بیش نیست.
شهر امن بری کودکان؟
۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۱ در پارک شهر، شش یار دبستانی در مقابل چشمان خفته شهرداری تهران و شورای اسلامی شهر تهران، نجاتی از غرقابه ناامنی شهری برای کودکان نیافتند.
برای کودکانی که در پارک هرندی خرید و فروش میشوند، برای کودکانی که در لب خط اجاره داده میشوند، برای کودکان کاری که بر اثر تجاوز، جمعآوری زبالههایی که در میانشان سرنگهای آلوده وجود دارد یا بازی در محیطهایی که سرنگهای آلوده بسترِ زمین را پوشاندهاند، کودکی واژهای بیش نیست.تعدد سوانح مختلف در فضاهای تفریحی و ویژه کودکان نظیر شهربازیها و دریاچههای مصنوعی پارکها نشانگر عمقِ ناامنی فضاهای شهری برای کودکان است؛۲۱ مرداد ۱۳۹۰ شیراز، ۳۰ شهریور ۱۳۹۰ شهربازی قم، ۲۰ فروردین ۱۳۹۱ شهربازی ایلام، ۱۵ خرداد ۱۳۹۱ شهربازی ورامین، اول آبان ۱۳۹۱ شهربازی ائلگلی تبریز، ۲۶ فروردین ۱۳۹۲ ائل گلی تبریز، ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ شهربازی اهواز، ۵ اردیبهشت ۱۳۹۳ کاخک گناباد، ۱۹اردیبهشت ۱۳۹۳ شهربازی ارم.
علاوه بر فضاهای تفریحی و ویژه کودکان، فضاهای شهری نیز برای کودکان ناامن است. شکلگیری فضاهای ناامنی تحت عنوان پلهای عابر که با جدارههای تبلیغاتی به تونل وحشت تبدیل شدهاند از نمودهای بارز فقدان امنیت برای کودکان است.
امنیت در شهر برای کودکان شامل امنیت فضایی و کالبدی، امنیت اجتماعی، امنیت روانی، امنیت جنسی و جنسیتی است. در امنیت کودکان در شهر باید به سه مقوله توجه ویژه کرد: آسیبپذیری کودکان، یادگیرندگی و آموزشپذیری آنان (۶۰ درصد رشد مغزی انسان تا ۳ سالگی و ۹۰ درصد آن تا ۶ سالگی صورت میگیرد)، و رویاپردازی و خلاقیت کودکان (در این خصوص باید توجه داشت که منطق ذهنی کودکان متفاوت از منطق ذهنی بزرگسالان است و براساس قواعد قدرت، محاسبه هزینه و فایده و چارچوبهای مسلط اجتماعی عمل نمیکند).
تعدد سوانح مختلف در فضاهای تفریحی و ویژه کودکان نظیر شهربازیها و دریاچههای مصنوعی پارکها نشانگر عمقِ ناامنی فضاهای شهری برای کودکان است.برای تأمین امنیت کودکان در شهر، بایستی فضاهای شهری را هم به لحاظ کالبدی و قواعد ایمنی امن کرد و هم از طریق ابزارهای نظارتی-حمایتی، امنیت را برقرار کرد. بایستی فضاهای اجتماعی به سامان شود و به ویژه اجتماعات محلی را تقویت کرد، چراکه فروپاشی اجتماعات محلی تهدیدی برای امنیت کودکان است. بایستی امکان رفت و آمد آزادانه و مستقل را هرچه بیشتر برای کودکان فراهم کرد، امری که لازمه آن تجدیدنظر در ساختار تردد شهری برمبنای پیادهپذیری، تغییر نظام کاربری اراضی برمبنای محلهمحوری، و تأمین خدمات خرد در مقیاس واحد همسایگی است.
بایستی امکان رفت و آمد آزادانه و مستقل را هرچه بیشتر برای کودکان فراهم کرد، امری که لازمه آن تجدیدنظر در ساختار تردد شهری برمبنای پیادهپذیری، تغییر نظام کاربری اراضی برمبنای محلهمحوری، و تأمین خدمات خرد در مقیاس واحد همسایگی است.برای آنکه فضاهای اجتماعی در مقیاس شهری برای کودکان به سامان شود بایستی روند جداییگزینی و انفکاک اجتماعی و طبقاتی معکوس شود؛ در گذشته محلات اعیاننشین و فقیرنشین کنار هم بودند و کودکان اغنیاء و فقرا با هم به مدرسه میرفتند و بازی میکردند، اما اکنون با گتویی شدن فضاهای شهری، آسیبهای اجتماعی افزایش یافته و آسیبپذیری کودکان نیز بیشتر شده است. میبایست کلیه تبعیضهای اجتماعی براساس جنسیت، قومیت، تابعیت، مذهب، و قشر اجتماعی را برچید، زیرا یکی از مهمترین عوامل مخل امنیت اجتماعی و روانی کودکان، تبعیض اجتماعی است؛ ما به وضوح شاهد دو نمود بارز شهری از این تبعیضها یعنی تبعیض مبتنی بر جنسیت و تبعیض مبتنی بر تابعیت (مهاجران افغان) هستیم.
شهر دوستدار کودک؟
شورای اسلامی شهر تهران در سال ۸۸ طرحی مصوب کرد تحت عنوان «تهران، شهر دوستدار کودک». این طرح در تدوین، مفهوم «شهر دوستدار کودک» را که مبتنی بر ۲ اصل بنیادینِ «تحقق فضایی-شهریِ پیمان جهانی حقوق کودک» و «مشارکت کودکان در شکلگیری شهر» است به «طرح مناسبسازی فضایی شهر برای کودکان و برنامههای فرهنگی برای کودکان» تقلیل داد که آن هم در عمل به چند نقاشی دیواری و بیلبورد تبلیغاتی فروکاسته شد. اعضای شورای شهر نیز به به این موضوع اذعان داشته و عملکرد شهرداری در خصوص آن را نقد میکنند.
مصوبه «تهران، شهر دوستدار کودک» از یک کودک عام صحبت میکند. در این مصوبه کودکان گم شدهاند؛ کودکان کار و خیابان، کودکان معلول، کودکان مهاجر، کودکانی که به علت سوءتغذیه شدید دچار ضایعات جسمی و ذهنی جبرانناپذیر میشوند.مصوبه «تهران، شهر دوستدار کودک» از یک کودک عام صحبت میکند. در این مصوبه کودکان گم شدهاند؛ کودکان کار و خیابان، کودکان معلول، کودکان مهاجر، کودکانی که به علت سوءتغذیه شدید دچار ضایعات جسمی و ذهنی جبرانناپذیر میشوند و برایشان طرح«هم سفره» تدارک دیده میشود، کودکانی که خرید و فروش میشوند. این مصوبه کودکان واقعی و مسائل کودکان واقعی را نمیبیند و برای همین مفهوم کودک در آن در حد یک نام باقی میماند.
راه رسیدن به شهر دوستدار کودک از مسیر کنش جمعی و با مشارکت کودکان میگذرد؛ راهی که در تجاربی نظیر مشارکت کودکان در شکلدهی به «کوچه بهتر»، تصویر خواستهها از شهر امن در برنامههای «روز شهر امن برای کودکان» و برنامه «این زمین من نیست»، نشان داده شد و با مشارکت سازمانهای مردمنهاد شهری و کودکان میتواند تداوم یابد.