سال به سال دریغ از پارسال؛ این ضربالمثل بهترین توصیف برای روندِ برگزاری جشنواره موسیقی فجر است. این نوشتار به فراخور وضعیت موجود نکات مثبت جشنواره را پوشش نمیدهد؛ بلکه تلاش میکند آشفتگیها را کنار هم جمع کند و نوری بر آن بتاباند تا اگر نادیده مانده جدی گرفته و برطرف شود.
در جامعهشناسی هنر، ادعای بحثبرانگیز این است که بازار تا چه اندازه در شکلگیری فضاها و رویکردهای هنرمندان موثر بوده؟ آیا بازار را هم میبایست در کنار هنرمندان به عنوان خالق آثار در نظر بگیریم؟
نه به معرفی نیاز دارد و نه معرفی او به مثابه مقدمه کوتاه این مصاحبه میتواند «حسین علیزاده» را آنگونه که هست، معرفی کند. اهالی موسیقی او را استاد مکتب نوگرایان تار در کنار سنتگرایانی چون استاد «محمدرضا لطفی» میشناسند. تار را به چیرهدستی تمام مینوازد، برای اجرای کنسرت موسیقی به شهرستانها میرود و نگران تغییر ذایقه موسیقایی مردم است. موسیقی ایرانی را میشناسد و میگوید موسیقی کردی را الهامبخش بسیاری از آثار خود میداند. هنرمند 63ساله برای اجرای کنسرت دو روزه دونوازی و سه نوازی به همراه فرزندش (صبا) و «پژمان حدادی» به سنندج آمد و فرصتی پیش آمد تا با او گفتوگو کنیم. سوالها با موسیقی نواحی آغاز شد و در نهایت به کنسرتهای او رسیدم.