در اواخر دهه شصت موجودات و فیگورهایی در سینمای ایران سربرآوردند که تا پیش از آن به ندرت اثری از آنها به چشم میخورد: غولها، هیولاها...دیوار واقعیت در فضای اجتماعی آن سالها به حدی استوار و مستحکم است که برای شکستن و عبور از آن باید از متحدان فراواقعی کمک گرفت.
این یادداشت به فیلم «طبل» اثر کیوان کریمی میپردازد، نویسنده مهمترین ویژگی فیلم را نحوه مواجههاش با شهر و بازنمایی آن میداند. به زعم نویسنده، کریمی در فیلمهایش به دنبال مرئیکردن شهر «مطرودین» است.