گفتمان حاکم بر سیاست، اندیشه و فرهنگ جامعه ما تلاش میکنند از الگوهای استعماری و اروپایی تبری جویند ولی همین الگوها را سنگ محک برنامهها و سیاستگذاریهای خود قرار میدهند.
تبدیل شدن داستان به «واقعیت» در ذهن آدمها زیاد رخ میدهد. اما هنگامی که چنین تحریفهایی با انگیزههای سیاسی و اجتماعی شکل میگیرند و داستانهایی ساخته و پرداخته و بیاستناد به «حقیقتی تاریخی» بدل میشوند مسئله جدیتر و تاثیرگذار است. مسئلهای که با آن زیاد رو بهروییم و نبایست از کنارش بیتفاوت گذشت.
این که داعش از کجا آمده و چه میخواهد پرسشی است که هر شخص ویا گروهی بر اساس نوع نگاهش به جهان به آن پاسخ میدهد. یکی از پاسخهای معمول به خصوص در رسانههای جریان اصلی اروپا و آمریکا، تعریف داعش به عنوان آنتیتز و دشمن «تمدن غرب» است. این نگاه که کل ارزشهای تمدنی را چیزی منحصر به ذات تمدن غربی میداند ریشهای تاریخی دارد. فهم جهان به صورت دوگانه تمدن و توحش و قرار دادن هر آنچه که در تاریخ تمدن غرب نیست به عنوان بخشی از توحش، روایتی خطی از تاریخ انسان ارایه کرده و همواره دستآویز دیگریستیزی و فاشیسم بوده است. این یادداشت به عوارض فهم داعش به عنوان دشمن تمدن غربی اشاره کرده و تعمیم آن به کلیت خاورمیانه را نقد میکند.
نویسنده: مرتضی حسین | اعطای جایزه صلح نوبل به ملاله یوسفزی از پاکستان موجب انتقادهایی شده است که نه ملاله یوسفزی، که نگاه غربی به مسائل خاورمیانه را نشانه رفته است. سایت میدان با انتشار مطلبی از وبسایت میدلایستریوایز، به برخی از این انتقادها پرداخت. آنچه در پی میآید ترجمه یادداشت دیگری از "الجزیره" است که مشخصا به مسئلهی پاکستان و برخورد دوگانه با قربانیان خشونتهای غرب و طالبان میپردازد.