امین بزرگیان با اشاره به این نکته که در فقدان یک چپ پویا و سازماندهی شده که به آرمانهای اندیشه انتقادی معتقد باشد، آنچه که رخ داده هضم چپ در معده راست است، او میگوید: در فرانسه کسی وجود ندارد که اعتراضات را نمایندگی کند در چنین شرایطی، شکاف موجود را کسانی پر میکنند که از نارضایتیها سوءاستفاده میکنند. در نهایت ممکن است جریاناتی حاکم شوند که هم به شکاف طبقاتی بیشتری دامن بزنند و هم حداقل ارزشهای دموکراتیک حامی حقوق و آزادی انسانها را از بین ببرند.
دیوید هاروی، جغرافیدان مارکسیست و فیلسوف معاصر، معتقد است به راحتی نمیتوان گفت پیروزی یا شکست سیریزا در چیست. هر چه هست، به اعتقاد او سیریزا و پودموس توانستهاند فضای سیاسی جدیدی را در خلق سیاست مبتنی بر زندگی روزمره بگشایند. اینکه آیا این گشایش به شکلگیری چیزی جدید میانجامد یا نه، از نظر او تا حد زیادی بستگی دارد به توانایی چپ در ایجاد بدیلهای ملموس و پاسخهای روشن و نیز جهتدهی به نارضاییهای موجود در سرتاسر جهان. او که در سن٧٩سالگی بهتازگی کتاب جدیدش با عنوان «هفدهتناقض و پایان سرمایهداری» را منتشر کرده همچنان برای خوانش تغییر اجتماعی یک چشمش به مارکس و چشم دیگرش به جنبشهای اجتماعی است. آنچه میخوانید گفتوگوی دو هفته پیش هاروی است با روزنامه ایتالیایی il manifesto به نقل از سایت ورسو درباره تناقضات ذاتی سرمایهداری، امکانهای خنثیسازی آن و اینکه سیریزا و پودموس کجای مخالفت با نظم سرمایه قرار میگیرند.