محیط زیست در ایران با بحرانهای متعددی مواجه است. اما فعالان این حوزه برای تأثیرگذاری بر سیاستهای محیطزیستی با چه موانعی روبرو هستند؟ این یادداشت با اشاره به وضعیت شبکه تشکلهای محیط زیستی به مسائل سیاستورزی محیط زیستی در ایران میپردازد.
شرایط کنونی خوزستان از سیاستهایی ریشه میگیرد که دههها در این استان اعمال شده است؛ از جنبه تخریب محیطزیست میتوان به پروژههای سدسازی، انتقال آب، خشک کردن هور برای استخراج نفت و.. اشاره کرد که این سرزمین حاصلخیز را بایر کردند و خاک به آسمانش پاشیدند. این متن نگاهی انداخته به آنچه به اسم «توسعه» بر خوزستان رفته است.
سرزمینی که روزگاری با نخلستان، باغهای سرسبز، مزارع خرم، رودهای خروشان و تالابها، هوش از سر هر گردشگری میربود، هماکنون به جهنمی برای خوزستانیها تبدیل شده است که کوچ اجباری از سرزمین مادری را به ماندن در جلگه ترجیح میدهند.
برنامههای توسعه در ایران از ابتدا بر سدسازی تکیه داشتهاند. ظهور بحرانهای متعدد محیط زیستی در سالهای اخیر رویکرد توسعه محور مدرنیزاسیون در ایران را به پرسش کشیدهاند. این یادداشت نقدی بر مستند مادرکشی است و به این بهانه به تاریخ سدسازی در ایران و ارتباط آن با سبک زندگی میپردازد.