میبایست یک صندلی خیالی، به قدمت حدود نیمقرن را به سودابه فضایلی اختصاص داد؛ صندلیای که هیچوقت نداشت، صندلیای از آنِ یک نویسنده متون ادبی.
وقتی یک کشوری کولونی میشود چه اتفاقی میافتد؟ یکی این است که با کشتی و توپ و تفنگ میآیند و مقاومت مردم را تسخیر میکنند. این اتفاق برای ما نیفتاده ولی اتفاق بعدی پیش آمده. قدم بعدی در چنین موقعیتی معمولا این است که مردم را از زبانشان محروم میکنند. یکجور کولونیالیسم بومی بر سر ما آمده و پای هیچ موجود غیری هم در میان نیست.
اخیراً خط مورب یا کجخط (/) در نوشتههای فارسی زیاد به چشم میخورد. کاربرد مکرر کجخط در خط فارسی جای بیان سالم را گرفته است و نویسنده، به جای اینکه کمی فکر کند و زحمت بکشد و ارکان جمله را به بهترین وجه ممکن سامان دهد تا منظور به بیان درآید، متصل علامت / را در نوشته میچپاند تا بیان الکن خود را مدرن و نو جلوه دهد.
جواد مجابی سالها است به طنز ایرانی میاندیشد و به پیشینه این طنز و سیر تحولش که حاصل این تاملات کتاب «تاریخ طنز ادبی ایران» است که اکنون جلدهای اول و دوم آن در نشر ثالث به چاپ رسیده است. مجابی در این دو جلد از پیشینههای طنز در ایران و طنز و شوخطبعی ایرانی در روزگار باستان آغاز میکند و تحول طنز ادبی در ایران را تا عصر حافظ پی میگیرد.
آیا رکود و بیمایگی ادبیات ایران را باید به بیمایگی دوران معاصر نسبت داد؟ نقد مولد چیست و چه تفاوتی با انتقاد صرف دارد؟ آیا مطالب تولیدی در رسانههای جمعی همچون فیسبوک را اساسا میتوان قابل اهمیت دانست؟ اینها بخشی از سوالاتیاند که امیر احمدیآریان در این مصاحبه به آنها میپردازد و البته بیش از آن دعوتی است برای دست گرفتن کتاب تازه منتشر شدهی آریان، یعنی «شعارنویسی بر دیوار کاغذی».