زیر میز یا داخل خودروی پرندهفروشهای فریدونکنار، پرندههای زندهای وجود دارند که قرار است به دست مشتریهای خاص برسند یکی از شکارچیان روزی ١٠میلیون تومان از شکار پرندگان مهاجر درآمد داشته، درحالی که بسیاری از مردم کشور درآمد ماهیانه یکمیلیون تومان هم ندارند
فاجعه بلعیده شدن در کمین شهرها و روستاهای کشور نشسته؛ فاجعهای که هم پایتختنشینان و هم ساکنان جنوب، مرکز و شرق کشور را تهدید میکند. چند سالی میشود، دشتهای ایران یکی پس از دیگری فرو میروند؛ نشستی چند سانتیمتری دارند یا فرونشستی چند متری.
یکی به جای دو چشم، یک چشم در میان پیشانی دارد و بدون بینی نفس میکشد. دیگری صورتش کوچک و جمع شده است، با پیشانی بزرگی به اندازه تمامی سرش. یکی دیگر اعضا و جوارحش، جایی درون بدنش ندارد و بیرون از تن نحیفش آویزان است و آن یکی، همچون جنینی سوخته به دنیا آمده. اینها بخشی از واقعیت تلخ این روزهای نوزادانی است که در فلوجه، بصره، هویجه و سایر شهرهای عراق به دنیا میآیند. نوزادانی که شاید، جنگ را نبینند و آن را لمس نکنند، اما با درد جنگ به دنیا میآیند و پس از چند ساعت زندگی روی کره خاکی، نام قربانی جنگ به خود میگیرند و میمیرند. نوزادانی که اگر قرار باشد، چند سالی هم زندگی کنند با درد و رنج زندگی خواهند کرد، با بیماریهای تنفسی و پوستی. یک تحقیق که توسط یکی از فارغالتحصیلان دانشگاه میشیگان آمریکا انجام شده، نشان میدهد که این کودکان، آلوده به سرب، تیتانیوم و جیوه هستند.
سرنوشت آشوراده تغییر میکند. جزیره آرام، بیسروصدا و کمحاشیه خزر روزهای شلوغ و پرحاشیهای را در مقابل خود میبیند. دولتیها برایش رویای تبدیل شدن به مرکز گردشگری را دیدهاند. همان خوابی که در دولت گذشته برای تنها جزیره ایرانی خزر دیده شد و حالا قرار است در دولت فعلي تعبیر شود و دنیای آرام آشوراده را به شلوغي گره بزند. تنها جزیره ایرانی دریای خزر قرار است به مرکز گردشگری تبدیل شود و اقتصاد گلستان را متحول کند. تحولی که به گفته فعالان محیطزیست به معنای از دست رفتن طبیعت بکر آشوراده و خداحافظی با پرندگان مهاجری است که هر سال با آغاز فصل سرما، این جزیره را بهعنوان پناهگاه انتخاب میکنند و آشوراده میشود خانه زمستانیشان.