مرگ شاعر آزادی در اسارت
بکتاش آبتین شاعر، فیلمساز و عضو کانون نویسندگان ایران در اثر بیتوجهی به نیاز به درمان توسط مسئولان، درگذشت. آبتین از سال ۹۴، با شکایت وزارت اطلاعات چند بار احضار و بازجویی شد و سرانجام دادگاه او را در دیماه ۹۸ به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور» به ۶ سال زندان محکوم کرد و مهرماه سال ۹۹ برای اجرای حکم به زندان فراخوانده شد.
او در میانهی آذرماه به کرونا مبتلا شده بود و چند بار به علت تب، بدندرد شدید و ضعف عمومی به بهداری زندان مراجعه کرده بود ولی زندان از ارائهی خدمات مناسب حال او خودداری کرده و تنها بعد از گذشت دورهی طلایی درمان با انتقال او به بیمارستان مجهز موافقت شد.
در ۲۲ آذر ماه، خانواده و وکیل او توانستند برای او از زندان مرخصی استعلاجی بگیرند. به این ترتیب آبتین از بیمارستان طالقانی به بیمارستان دیگری منتقل شد تا خانواده بتوانند بر روند درمان او نظارت داشته باشند. او از ۱۱ دی ماه برای ادامهدرمان در وضعیت کمای مصنوعی قرار گرفت و در ۱۸ دی ماه کانون نویسندگان خبر درگذشت او را اعلام کرد.
کانون نویسندگان ایران در این باره بیانیهای صادر کرده و نوشته «ضمن تسلیت به خانوادهی آبتین، یاران او در کانون نویسندگان ایران، جامعهی مستقل فرهنگی کشور و همهی مردم آزادیخواه، ظرف ساعات آتی، بیانیهای به این مناسبت منتشر خواهد کرد و افکار عمومی را در جریان جزئیات ستمی که بر بکتاش آبتین رفت قرار خواهد داد.»
«و پای من که قلم شد نوشت برگردیم»، «مژهها، چشمهایم را بخیه کردهاند»، «شناسنامهی خلوت» و «در میمون خودم پدربزرگم» از مجموعه اشعار او و «کاملا خصوصی برای آگاهی عموم»، «۱۳ اکتبر ۱۹۳۷»، «موریانهای با دندانهای شیری»، «پارک مارک» و «مُری زن میخواد» از ساختههای سینمایی بکتاش آبتین است.
از شواهد اینگونه بر میآید که مرگ بکتاش آبتین در اثر بیتوجهی به درمان او در زندان صورت گرفته و پیش از آبتین چنین مرگهایی نیز در زندان سابقه داشته است. مرگ آبتین یادآور قتلهای زنجیرهای نویسندگان در دهه هفتاد است که بسیاری از نویسندگان و شاعران و منتقدان، قربانی آن شدند و پس از گذشت چند دهه هنوز آمران و عاملانش مجازات نشدهاند.