«بیکاری منتظر ما و سرنوشت ماست»
صیادان استانهای شمالی میگویند در صورت ادامه روند کنونی تعاونیهای آنها ورشکسته خواهند شد و سرنوشتی جز بیکاری نخواهند داشت؛ آنها در گفتگو با روزنامه همشهری از مشکلات معیشتی روزافزون خود گفتهاند؛ یکی از این صیادان به اسم عباس که در منطقه میانکاله به کار صید مشغول است گفته «اگر ماهی نباشد، چیزی هم برای خوردن پیدا نمیشود. این را حتما بنویسید که همه اینجا در فقر زندگی میکنند و درآمد ما از دریای بیبرکت هیچ است».
مظاهر یکی دیگر از صیادان میانکاله درباره افزایش هزینههای صید توضیح داده «تا ۵ سال قبل هزینه یک تور لاکش ۱۵۰ میلیون تومان میشد که امروز به یکمیلیارد تومان رسیده است. این هزینه را از کجا بیاوریم؟ فقط تور بدون ریسمان و سرب کیلویی ۴۰۰ هزار تومان است. حساب کنید ببینید چقدر سرمایه باید برای تجهیز ابزارمان داشته باشیم؟ تعمیر موتور قایق، تراکتور، بازسازی تور، هزینه خورد و خوراک و.. هم هست و به همین دلیل است که دخلمان به خرجمان نمیرسد». محمدنظری، رئیس اتحادیه شهیدرجایی در صیدگاه میانکاله درباره هزینههای ماهیگیری گفته «هنوز و بعد از گذشت چند سال از وعده تخصیص بنزین سهمیهبندی، بنزینی اختصاص نیافته است؛ هزینههای صید بالاست که با این هزینهها صید صرفه ندارد، اما این شغل پدری ماست و چارهای جز آن نداریم».
صیاد دیگری به اسم کاکا میگوید شرایط زندگی آنقدر دشوار شده که ماهیهای صید شده راهی به سفره خانوادهاش هم پیدا نمیکنند؛ «در گذشته زندگی از راه صیادی بهتر بود. دریا، ماهی بهتری داشت و زندگی هم آنقدر سخت نشده بود. ما در حقیقت با درآمد صید زندگی نمیکنیم و تمام فصل غیرصید را مشغول کارگری هستیم. سال گذشته برای خانه خودمان فقط ۸ کیلوگرم ماهی خورشتی بردم؛ یعنی از ماهیای که صید میکنیم هم چیزی نصیب خودمان و زن و بچهمان نمیشود. دریا مثل قبل ماهی ندارد».
اوضاع صیادان در مازندران و گیلان نیز مشابه میانکاله است؛ مجید کاظمزاده از صیدگاه ساری گفته «مهمترین هزینه صیادها بنزین است که قیمت سرسامآوری دارد. شاید کسی قبول نکند که سود عاید از ۶ ماه کار صیادی در سال گذشته فقط ۲۰۰ هزار تومان شده باشد. خیلیها میگویند ماهی کم شده اما از آن طرف صیاد هم کم شده است. کمتر کسی حاضر است دوباره به سمت صید بیاید. کارگری بکنیم و بیل بزنیم درآمد بهتری داریم و حداقل در خرج اجارهخانه و خورد و خوراک نمیمانیم».
او درباره تغییر شرایط کار صیادی توضیح داده «حدود ۲۰ سال قبل نهتنها صیادی شغل پررونقی بود بلکه مشاغل زیادی مثل ساخت قایق، توربافی و مانند آن هم در یک زنجیره با آن فعال بودند. امروز قایقها همه وارداتی است و هزینههای بافت تور هم آنقدر بالاست که همه صیادها تورشان را وصله و پینه میکنند. ما تا مجبور نباشیم سراغ خرید ادوات جدید نمیرویم، زیرا هزینهها بسیار بالاست».
گلایه صیادان از گرانی بنزین و عدم تخصیص بنزین سهمیهای در شرایطیست که مدیرکل دفتر صید و صیادی سازمان شیلات ادعا کرده «تعاونیهای صیادی پره بنزین یارانهای دریافت میکنند و از سال گذشته که پرداخت بنزین سهمیهای ابلاغ شده تاکنون هیچ استانی گزارشی از مشکل به ما منعکس نکرده است».
مصطفی یکی از ماهیگیران آستارا نگران از آینده میگوید «بیکاری ما را تهدید میکند، در حالیکه همه ما کاری جز صیادی بلد نیستیم و اصلا کار دیگری انجام ندادهایم. به تعاونیهای پره سر بزنید. شرکتی که تا ۴ سال قبل ۱۰۰ صیاد داشت، اکنون با ۲۰ صیاد هم کار نمیکند. ۲ برادرم امسال برای صید نمیآیند و میگویند کارگری مطمئنتر از دریاست، اما مگر برای کارگر روزمزد هم هر روز کار پیدا میشود؟ بیکاری منتظر ما و سرنوشت ماست. اگر برای گرانی و هزینههای کار فکری نکنند ما هم مثل بسیاری از تعاونیهای دیگر ورشکسته میشویم».
بر اساس آمارهای سازمان شیلات در استان مازندران ۵۴ شرکت تعاونی پره با ۴۳۰۰ ماهیگیر، در گیلان ۴۹ تعاونی پره با بیش از ۴ هزار ماهیگیر و در گلستان ۲۸ تعاونی با ۱۷۰۰ ماهیگیر فعالیت میکنند. سازمان شیلات کشور آمار صیادان در ۳ استان شمالی را بیش از ۱۰ هزارنفر اعلام کرده است اما مشاهدات میدانی حکایت از آن دارد که تعداد قابلتوجهی از آنها طی ۵ سال اخیر شغلشان را رها کردهاند.
براساس آمارهای موجود، ۳۰ درصد از کل شرکتهای تعاونی هزینه و درآمد سربه سر یعنی سود صفر درصد دارند و این در شرایطی است که عمده صیادان خود، سهامدار این شرکتهای بدون سود و زیانده هستند.