واکسنها کار میکنند
ایران آمار بسیاری بالایی در مرگ و میر جهانی بر اثر کرونا دارد، در این حین تعداد بیسابقهی ابتلا به دلتا موجی از نگرانی را به دنبال داشتهاست. بخشی از این نگرانیها مربوط به مشاهده مواردیست که پس از واکسیناسیون مبتلا شدهاند. ابتلا پس از تزریق واکسن کرونا به چه معناست؟
بحث کار کردن یا نکردن واکسن در برابر گونه دلتا این روزها در ایران و جهان بالا گرفته است. پوریا ناظمی در این یادداشت با ذکر منابع نشان میدهد که چرا واکسنها هنوز بهترین ابزار جوامع برای مقابله با ویروس کرونا هستند.
«دیگر واکسن هم کاری از دستش بر نمیآید»
«سویه دلتا از سد واکسنها عبور میکند»
«حالا که دیگر واکسنها هم فایدهای ندارد و این ویروس هم اینجا هست که باقی بماند ما هم به زندگی عادی خودمون بپردازیم.»
«اصلا چرا واکسن بزنیم و شانس ابتلا به عوارض جنبیاش را داشته باشیم وقتی انگار خود واکسنهای حتی خوب هم کارایی ندارند.»
شما هم این حرفها را در روزهای اخیر از دوستان یا شبکههای اطلاع رسانی که به آن دسترسی دارید شنیده و خواندهاید. اما آیا واقعیتی درپشت این سخنان وجود دارد؟
عمده این سخنها هم خود را مستند و مبتنی بر اطلاعات تازهای میدانند که از موارد ابتلاهای سدشکن یا «breakthrough infections» منتشر شدهاند.
اخبار این ابتلاها در شبکههای خبری و اجتماعی گاهی با بزرگنمای و بدون قرار دادن داستان در بافتاری منطقی و درست پخش میشود و بر شک و تردید در واکسیناسیون و اثربخشی آن میافزایند.
ابتلاهای سدشکن به ابتلای افرادی به بیماری (به همراه ظهور نشانگان بیماری) گفته میشود که هر دو دز واکسن خود را دریافت کردهاند و قاعدتا باید ایمنی قابل قبولی دربرابر ویروس داشته باشند.
بازنمایی غیر دقیق دادههای مربوط به این ابتلاها این تصور را برای بسیاری ایجاد کرده است که اولا، واکسنها کارآیی ندارند و دوم اینکه به دلیل قابلیت انتقال ویروس از سوی کسانی که واکسینه شدند و در نظر گرفتن اینکه برخی از محدودیتها برای این افراد کمتر شده است، حالا این افراد خطر اصلی برای منتقل کردن بیماری به دیگران به خصوص افرادی هستند که هنوز واکسینه نشدهاند.
این موضوع تازهای نیست. افرادی که واکسنهای مختلف از واکسن آنفلونزا گرفته تا سرخک و … را زدهاند، ممکن است پس از دریافت واکسن باز هم به بیماری مبتلا شوند.
فرق مهم درباره کووید – ۱۹ شاید این باشد که این همهگیری باعث شده است تا پرونده واکسیناسیون با دقت بیشتری مورد بررسی قرار بگیرد و اطلاعات عمومی ما از فرآیند همهگیری افزایش یابد. واژههایی مانند ابتلاهای سدشکن یا ایمنی عمومی (گلهای) واژههایی است که در یک سال و نیم گذشته به سرعت از فرهنگ لغات تخصصی همهگیری شناسی به زبان عامه مردم راه یافته است و مردم با دقت فوقالعاده بالایی هر خبری در این حوزه را مورد بررسی و دقت قرار میدهند.
اتفاقی که فوق العاده مثبت است اما اگر این اطلاعات در بافتار خودش قرار نگیرد منجر به بدفهمی میشود.
ویروسشناسان و دانشمندان واکسنسازی بارها و بارها به ما یادآور شدهاند که واکسنها و هیچ واکسنی صد در صد ایمنی به همراه ندارد.
کوثر طلعت، دانشیار دانشگاه جانز هاپکینز در گفتگوی با ساینتفیک آمریکن بار دیگر بر این موضوع تاکید میکند که هیچ واکسنی همه افراد را صد در صد ایمن نمیسازد و با وجودی که کارایی برخی از واکسنها (در برابر هر عفونتی که مد نظرتان باشد) ممکن است بهتر یا ضعیفتر باشد، اما همیشه مواردی از ابتلا به ویروس پس از واکسینه شدن مشاهده میشود.
فریب اسم غریب این ابتلا را نخورید. ابتلای سدشکن یا Breakthrough به این معنی است که نتیجه آزمایش وجود ویروس در بدن فردی که واکسینه شده است، مثبت شود. این به معنی این نیست که آن شخص حتما بیمار شده یا بیماری را به افراد دیگری انتقال داده است.
کسانی که دچار چنین ابتلایی میشوند در اکثر موارد نشانگانی از بیماری بروز نمیدهند و اگر هم چنین نشانگانی بروز کند به طور قابل توجهی از افراد غیر واکسینه خفیفتر است. حتی با وجود سویهای مانند دلتا نتایج بررسیها نشان از آن دارد که واکسنها محافظت قابل قبولی در مقابل بروز نشانگان و انتقال از خود نشان دادهاند.
برای مثال به آمار منتشر شده از سوی مراکز پیشگیری از بیماریهای عفونی آمریکا (CDC) توجه کنید. بر اساس این آمار، تا روز دوم اگوست/ ۱۱ مرداد ماه، ۱۶۴ میلیون نفر (حدودا نیمی از جمعیت این کشور) به طور کامل واکسینه شدهاند. تا همین تاریخ ۹۷ درصد بستریهای ناشی از کووید در این کشور در مورد افرادی بوده است که واکسینه نبودهاند.
مرور این اعداد نشان میدهد که چرا این نگرانی از ناکارآمدی واکسنها اغراق شده است.
اما نگرانی دیگری که به طور مکرر تکرار میشود این مساله است که این افراد با وجودی که خودشان نشانگان بیماری را بروز نمیدهند اما ویروس را به دیگران منتقل میکنند.
پاسخ ویروسشناسان این است که تقریبا در همه مواردی از بیماریهای عفونی که مشاهده کردهاند افرادی که در بدنشان پادتن ایجاد شده است – چه به واسطه واکسن و چه به واسطه ابتلا – عمدتا تمایل کمتری به انتقال بیماری به دیگران دارند.
برای همین هم مفهومی به نام ایجاد پیله در اطراف کسانی که نمیتوانند واکسینه شوند، مثل کودکان زیر دو ماه، مطرح است. بر این اساس افرادی که در اطراف فرد مورد نظر هستند واکسینه میشوند تا دیوار حفاظتی به دور او ایجاد کنند و مانع از بروز بیماری و عفونت در او شوند.
اگر انتقال بیماری از سوی افراد واکسینه شده با همان نسبت افراد غیر واکسینه رخ میداد اصولا چنین ساختار و مفهومی کارایی نداشت.
نیک گرسلی، استاد دپارتمان بیماریهای عفونی ایمپریال کالج لندن به ساینتفیک آمریکا گفته است: «ما انتظار داریم انتقال ویروس از سوی کسانی که بدون ظهور نشانگان دچار ابتلای سدشکن شدهاند به مراتب پایین تر از دیگران است.»
یکی از دلایلی که امکان انتقال از سوی افراد واکسینه شدن پایینتر است به این بر میگردد که در موارد ابتلای ایشان میزان و حجم ویروس در بدن (Viral load) پایینتر از فرد مبتلای غیر واکسینه است. البته این موردی است که صادق بودن آن در مورد سویه دلتا هنوز قطعی نیست. یک مطالعه که از سوی CDC منتشر شده بود این حدس را مطرح میکرد که میزان ذخیره ویروس در مورد سویه دلتا بین افراد واکسینه و غیر واکسینه مبتلا یکسان باشد . البته به این نتیجه نقدهای زیادی وارد بود ازجمله اینکه، محققان آزمایش تایید میزان دقیق حجم ویروس را انجام نداده بودند و همچنین اطلاعاتی درباره میزان انتقال بین گروه واکسینه و غیر واکسینه پیگیری و منتشر نشده بود و از آن مهمتر اینکه در بین گروه غیر واکسینه، بخش بزرگی را کسانی تشکیل میدادند که یک دوز واکسن را دریافت کرده بودند.
به نوشته امیلی ویلینگهام در ساینتفیک آمریکن، موارد ابتلا پس از واکسیناسیون به دلیل این رخ نمیدهند که واکسنیاسون فایدهای ندارد و ناکارآمد است.
ایمنی ایجاد شده در بدن به مرور زمان ممکن است ضعیف شده و همچنین ممکن است یک واکسن دربرابر یک پاتوژن خاص کارایی کمتری داشته باشد.
برای مثال واکسن سه گانه (سرخک، سرخجه . اوریون) را در نظر بگیرید. این واکسن دربرابر سرخک ایمنی فوق العاده بالایی ایجاد میکند اما در مقایسه ایمنی که دربرابر اوریون ایجاد میکند کمتر است.
در بین واکسنها اثربخشی سرخک افسانهای است اما حتی این واکسن هم در تاریخ خود با مواردی از ابتلای پس از واکسینه شدن روبرو بوده است. برای مثال در دهه ۱۹۸۰ یک شیوع سرخک در بین گروهی گزارش شد که عمده آنها واکسینه شده بودند و این مساله باعث شد تا سیاست یک دز واکسن به دو دُز تغییر کند. دُز اول واکسن برای حدود ۹۰ درصد دریافت کنندگان ایمنی مادام العمر ایجاد می کند دُز دوم نیمی از ده درصد باقی مانده را ایمنی دایم میبخشد و هنوز احتمال اندک ابتلا بعد از دو دُز برای حدود ۵ درصد ممکن است وجود داشته باشد.
این مساله درباره واکسن آنفولنزای فصلی هم وجود دارد. در واقع این واکسنها با وجود به روز رسانی سالانه اما بسته به سویههای در حال گردش کارایی متفاوتی در هر سال دارند. کارشناسان از همین لفظ برای میزان تاثیر آنها استفاده می کنند و به جای استفاده از واژه ابتلاهای سد شکن یا نفوذی، از این حرف میزنند که در فلان فصل مشخص، واکسن آنفلونزا ۵۲ درصد یا ۴۵ درصد کارایی داشته است. حتی در فصلهایی که کارایی واکسن آنفلونزای فصلی پایین است این واکسن دربرابر افزایش تعداد بستریها و مرگ از مردم محافظت میکند.
درباره ابتلاهای سدشکن باید در نظر داشت از یک سو تعداد این موارد در صورتی که جمعیت اندکی واکسینه شده باشند – به دلیل اینکه در معرض جریان ویروس هستند – افزایش خواهد یافت. از سوی دیگر با افزایش واکسیناسیون به این معنی خواهد بود که تعداد بیشتری از افرادی که مبتلا میشوند به گروه واکسینه شدهها تعلق دارند.
حتی اگر فرض کنید همه واکسنها ۹۹ درصد ایمنی ایجاد میکند، میزان ابتلا در بین جمعیت صد نفره با وقتی صد میلیون نفر واکسینه شده باشند به طور چشمگیری تفاوت خواهد داشت.
با افزایش تعداد افراد واکسینه و برداشته شدن فشار حادی که بر نهاد سلامت و درمان وارد است فعالیتها برای افزایش کارایی واکسن فراهم میشود. برخی از تحقیقات ابتدایی پیشنهاد کردهاند شاید لازم باشد دُز سومی برای تکمیل ایمنی در نظر گرفته شود. ممکن است کووید-۱۹ به رویدادی فصلی بدل شود و مانند سایه رشتههای آنفلونزا ما هر سال مجبور باشیم در واکسنهای خود دست کاری ایجاد کنیم اما الان هیچ ابزاری موثرتر از انجام سریع واکسیناسیون (معتبر) در کنار رعایتهای اجتماعی وجود ندارد.
—
این مطلب بر اساس مقاله امیلی ویلینگهام در Scientific American نوشته شده است.