skip to Main Content
سایه سنگین کرونا بر سیستان‌و‌بلوچستان
جامعه زیراسلایدر

سایه سنگین کرونا بر سیستان‌و‌بلوچستان

سایه کرونا بر سر سیستان‌وبلوچستان هر‌ روز بیشتر سنگینی می‌کند و آمارها نشان می‌دهد که تا هفته‌های آینده نیز باید شاهد شرایط بحرانی باشیم. این گزارش نگاهی به وضعیت امکانات بهداشتی و درمانی در این منطقه انداخته و سیاست‌های مدیریتی مرتبط را بررسی می‌کند.

رودخانه کاجو دوباره با سیلاب فصلی طغیان کرد. درپی آن راه ارتباطی ۳۳ روستای شهرستان قصرقند مسدود شده است. هر بار که در قصرقند باران ببارد، کاجو طغیان می‌کند و راه ارتباطی روستاهای اطراف آن قطع می‌شود. بعد از هر طغیان، همه به یاد می‌آورند باید کاری کرد. کارهای کوچک و کوتاه‌مدت، راه گریز از سیل و التیام زخم‌های مردم حاشیه کاجو نیست. سیل فروکش می‌کند، همه‌چیز فراموش می‌شود و باز مردم می‌مانند و مشکلاتشان.

کاجو نماد تمام محرومیت‌های سیستان‌وبلوچستان است. زیرساخت‌هایی که بحران‌ها نبودنشان را به تلخ‌ترین شکل ممکن نشان می‌دهد. چهره مرگ‌بار سویه دلتای ویروس کرونا هم آن سیل سهمگین است که آمده تا کمبودها را با قیمت جان مردم جنوب شرق به رخ بکشد.

روزهای پس از انتخابات خرداد، کرونای هندی که قبلا نامش را فقط در اخبار می‌شنیدیم، شهرهای سیستان‌وبلوچستان را فراگرفت. حالا دلتا نام گرفته است. قرمزی رنگ نقشه از نوار جنوبی استان آغاز و در زاهدان به سیاه نزدیک شد؛ استانی که تا قبل از خرداد، آمار تعداد مبتلایانش زیر میانگین کشوری بود، با جهش چند‌برابری در ابتلا به ویروس کرونا مواجه شد. برای مثال مطابق آمار چند روز قبل، نزدیک به ۲۴ درصد مرگ‌ومیر ناشی از کرونا در کشور مربوط به استان سیستان‌وبلوچستان بود، درحالی‌که این استان کمتر از ۳.۵ درصد جمعیت کشور را در خود جای داده است. البته باید به این آمار، مرگ‌ومیرهای در خانه و افرادی که در بیمارستان یا اورژانس بستری شده‌اند و پیش از مشخص‌شدن نتیجه تست جان خود را از دست داده‌اند، اضافه کرد. خیلی‌ بی‌شناسنامه‌ها هم نه می‌توانند به بیمارستان مراجعه کنند و نه مرگشان در جایی ثبت می‌شود. شاید با این نگاه تصویری درست‌تر از وضعیت فاجعه‌بار این استان به دست آید.

برای مقابله با این فاجعه چقدر زیرساخت بهداشت و درمان وجود دارد؟ به گفته رئیس دانشگاه علوم‌پزشکی زاهدان، این استان ضعیف‌ترین زیرساخت‌های بهداشتی در سطح کشور را دارد. در پژوهشی با عنوان «رتبه‌بندی سلامت استان‌های کشور» سیستان‌وبلوچستان در کنار دو استان دیگر در وضعیت «وخیم» سلامت قرار گرفته‌اند. در مقایسه ‌با استان‌های هم‌جوار (کرمان، هرمزگان و خراسان جنوبی) با اختلاف فاحشی سیستان‌وبلوچستان در رتبه آخر تعداد مراکز مراقبت‌های اولیه، منابع فیزیکی و منابع انسانی بخش بهداشت و درمان قرار دارد. نماینده چابهار نیز در پاسخ به وزیر بهداشت که تعداد تخت‌های خالی استان را ۴۰۰ تخت اعلام کرده بود، گفت: «از پهنه جاسک تا راسک، جمعیتی بالغ بر یک میلیون نفر زندگی می‌کنند. بر اساس استانداردهای وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی باید هزار و ۷۰۰ تخت بیمارستانی می‌داشتیم اما تنها ۲۰۰ تا ۳۰۰ تخت داریم».

کمبود تجیهزات پزشکی ویژه این بیماران از قبیل دستگاه‌های اکسیژن‌ساز، دستگاه‌های اسکن ریه و حتی کیت‌های تشخیص کرونا مردم را سرگردان و کادر درمان را فرسوده کرده است. در برخی شهرها مردم برای انجام یک تست پی‌سی‌آر مجبورند مدت‌ها در نوبت بمانند. در رتبه‌بندی شاخص‌های بهداشتی استان از میان ۱۹ شهرستان، سراوان رتبه ششم را دارد، با این حال از دو بیمارستان این شهر، یکی آن‌قدر فرسوده است که جوابگوی نیاز شهروندان نیست. در شهرهای با شاخص‌های پایین‌تر شرایط وخیم‌تر است. حتی در این امکانات کم بهداشتی هم بی‌عدالتی از شمال تا جنوب استان مشهود است. زابل مرکز سیستان رتبه یک شاخص‌ها را به خود اختصاص داده درحالی‌که چابهار، تنها بندر اقیانوسی کشور، در این رتبه‌بندی هشتم است. یکی از مهم‌ترین مواردی که این روزها با جان بیماران بازی می‌کند، افت فشار اکسیژن در بیمارستان‌هاست. با اینکه در یک سال و نیم گذشته فشار اکسیژن بیمارستان‌های استان سه برابر شده باز هم شدت و گستردگی بیماری آنچنان است که گاهی بیماران بر اثر کاهش فشار اکسیژن از دست می‌روند. زیرساخت‌های بیمارستانی هم امکان افزایش بیشتر فشار اکسیژن را نمی‌دهد.

همچنین بخوانید:  حافظی: اولویت اعضای شورای شهر منافع شخصی است

در این شرایط وخیم پزشکان بومی استان کجا هستند؟ سالانه تعداد زیادی از دانشجویان علوم‌پزشکی با استفاده از سهمیه بومی پذیرش می‌شوند و با اخذ تعهد خدمت، در اینجا تحصیل می‌کنند. سال‌هاست مسئولان با تأکید بر بومی‌گزینی سعی می‌کنند نیروهای مراکز بهداشتی استان را تأمین کنند، اما باز هم شاهد کمبود نیرو هستیم. در حوزه جنوب استان با زیرساخت‌های آموزشی بسیار پایین‌تر از میانگین کشوری، دانش‌آموزان امکان رقابت با دانش‌آموزان شمال و مرکز استان را ندارند، در نتیجه، از رقابت در رشته‌های پزشکی باز می‌مانند. مسئولان باید بررسی کنند در حوزه سواحل مکران چند نفر از دانش‌آموزانی که از کم‌ترین امکانات آموزشی هم برخودار نیستند موفق به پذیرش در رشته‌های پزشکی شده‌اند. با وجود چند دانشگاه علوم‌پزشکی در استان، همچنان ۱۰ شهر استان بیمارستان ندارد و به گفته نمایندگان مجلس نیمی از مراکز درمانی بدون نیروی متخصص کار می‌کنند. منطقه مکران بدون بخش ویژه عفونی در بیمارستان‌هایش، فقط یک متخصص عفونی دارد.

چند روز پیش فیلمی از نیروهای جهادی مستقر در غسالخانه زاهدان منتشر شد که از غسالخانه به‌عنوان خط مقدم کرونا یاد می‌کردند. اما آیا خط مقدم کرونا در غسالخانه است؟ با توجه به ظرفیت بسیار ناچیز زیرساخت‌های بهداشتی در این استان در همه‌گیری کرونا، تمرکز بر حوزه بهداشت و پیشگیری کرونا راهی بود که اگر جدی گرفته می‌شد، بخش درمان امروز با این مشکلات مواجه نمی‌شد. افزایش غربالگری، ایجاد محدودیت برای تجمعات انتخاباتی، مناسک دینی و مذهبی و حتی سخت‌گیری برای استفاده از ماسک می‌توانست از این فاجعه جلوگیری کند.

سیستان‌وبلوچستان با ۴۷درصد، در رده آخر رعایت پروتکل‌های بهداشتی است اما مقصر جلوه‌دادن مردم در این ماجرا از سوی مسئولان، ساده‌سازی مسئله است. از آغاز ورود بیماری کرونا جای برنامه‌های جدی و سخت‌گیرانه برای پیشگیری خالی بود. فرهنگ‌سازی فقط با تشویق مردم و پیام‌های بهداشتی اتفاق نمی‌افتد‌ بلکه نیاز به قانون و آموزش دارد. با بی‌عدالتی آموزشی در این استان و فاصله بسیار زیاد سرانه فضای آموزشی و امکانات تحصیلی، چطور می‌توان انتظار داشت مسائل بهداشتی و فرهنگی برای مردم نهادینه شوند و فقط با پیام‌های آموزشی نکات بهداشتی را رعایت کنند. در نقاطی از جنوب استان سرانه فضای آموزشی کمتر از یک‌متر و حدود ۵۲ سانتی‌متر است. فراهم‌نبودن امکانات تحصیل، بسیاری از کودکان را از آموزش جدا می‌کند‌ یا به سمت مکاتب دینی سوق می‌دهد. مکاتبی که آموزش بسیاری از مسائل بهداشتی در آنها جایگاهی ندارند. نرخ مرگ‌و‌میر کودکان و مادران باردار شاخصی برای سنجش کیفیت یک نظام سلامت است. در استانی که بیشترین آمار مرگ‌و‌میر کودکان زیر پنج سال و بالاترین رقم مرگ‌و‌میر مادران باردار در آن ثبت شده است، مردم نیز یاد گرفته‌اند مرگ را به قسمت و تقدیر حواله کنند و نمی‌توان انتظار داشت در این بحران، همگان از ماسک استفاده یا فاصله اجتماعی را رعایت کنند.

عدم مراجعه به پزشک و روی‌آوردن به درمان‌های خانگی، طبیبان سنتی و محلی نیز سبب وخیم‌ترشدن حال بیماران کرونایی شده است. یکی از مشکلات کادر درمان مراجعه دیرهنگام بیماران به مراکز درمانی است؛ بیمارانی که یا راهشان دور است یا درمان در منزل را به پزشک ترجیح داده‌‌اند. گاهی بیماران در حادترین شرایط بیماری به اورژانس مراجعه می‌کنند. به گفته یکی از کارشناسان اورژانس بیشترین مراجعه به اورژانس یکی از بیمارستان‌های زاهدان، نیمه‌شب و اوایل صبح بوده است. بیماران بدحالی که در منزل انواع و اقسام داروهای گیاهی را تجربه کرده‌اند و به نتیجه نرسیده‌اند، با وخیم‌شدن حالشان ناچار به مراکز درمانی مراجعه می‌کنند. آموزش کم، اعتقادات مذهبی که سختی‌ها را به قسمت و تقدیر‌ یا آزمایش الهی ربط می‌دهد، در کنار بی‌اعتمادی مردم به سیستم بهداشت و درمان بر مشکلات امروز استان دامن زده است.

همچنین بخوانید:  چرندیات دوران کرونا

مسائل فرهنگی در واکسیناسیون کرونا نیز به چشم می‌خورد و بسیاری از افراد به‌ویژه در روستاهای جنوب استان از واکسن استقبال نکرده‌اند. فرهنگ‌سازی از طریق معتمدمان محلی نیز وجود نداشت. چند روز بعد از همه‌گیری موج کرونای دلتا، مولوی عبدالحمید در یک ویدئو مردم را به استفاده از ماسک و تزریق واکسن تشویق کرد؛ اقدامی مثبت اما دیر‌هنگام. یکی از پیش‌کسوتان مرکز بهداشت استان، مشکل واکسیناسیون در استان را مشکلی قدیمی می‌داند و می‌گوید در دهه ۶۰ و ۷۰، گاهی خانواده‌های روستایی از واکسیناسیون کودکان امتناع می‌کردند و در مواردی مجبور می‌شدیم با فشار نیروی انتظامی در روستاها کودکان را واکسینه کنیم. اگرچه واکسیناسیون کرونا در کل کشور بسیار کند و بی‌برنامه صورت می‌گیرد اما مسئولان بهداشتی استان برای تزریق همین مقدار اندک نیز باید تلاش بیشتری کنند.

سایه کرونا بر سر سیستان‌وبلوچستان هر‌ روز بیشتر سنگینی می‌کند و آمارها نشان می‌دهد که تا هفته‌های آینده نیز باید شاهد شرایط بحرانی باشیم. در پی هر بحران در این استان، مردم و خیریه‌های زیادی برای کمک‌رسانی اعلام آمادگی می‌کنند. موضوع کمک‌های مردمی و خیریه‌ها، داستانی طولانی است که نیاز به بررسی بیشتری دارد. گاهی این کمک‌ها بدون کارشناسی و توجه به مسائل زیرساختی تنها تسکینی کوتاه‌مدت هستند. از فردی که برای کودکان بلوچ کمپین کنسرو لوبیا راه می‌اندازد یا شومنی که می‌خواهد با آب معدنی مشکل آب سیستان را حل کند. در بحران کنونی نیز اگر کمک‌های مردمی در جهت درست و کارشناسی قرار نگیرند، نتیجه‌بخش نخواهند بود. سازمان‌های مردم‌نهاد می‌توانند با هماهنگی پزشکان و متخصصان و ارزیابی نیازهای درمانی استان، در اسرع وقت اقدام به خرید و توزیع تجهیزات بیمارستانی کنند.

اگرچه نوبخت هم قول اختصاص بودجه صد‌میلیارد‌تومانی برای ساخت بیمارستان در استان را داده است‌ (قرار است ۴۲ میلیاردتومان از این بودجه به علوم پزشکی زاهدان، ۴۰ میلیارد تومان به علوم پزشکی ایرانشهر و ۱۸ میلیاردتومان به دانشگاه علوم پزشکی زابل اختصاص یابد). اما مشخص نیست این بودجه چه زمانی قرار است تبدیل به تجهیزات شود؛ آن‌هم در شرایطی که گذشت هر دقیقه ممکن است به قیمت جان یک بیمار تمام شود. سخت‌گیری‌های کرونایی هم در بسیاری از شهرهای استان انجام نمی‌شود و خبر می‌رسد مراسم مذهبی و نماز جماعت در برخی مناطق همچنان برقرار است. از واکسیناسیون ۵۰‌ساله‌ها در استان نیز که وزارت بهداشت قول آن را داده بود، کماکان خبری نیست. شاید واکسیناسیون جمعیت قابل‌توجهی از این استان از بحرانی که دیر یا زود کل کشور را فراخواهد گرفت، جلوگیری کند. عید قربان و پس از آن سوگواری‌های محرم در راه است. اگر تجمعات این مناسبت‌ها مانند تجمعات انتخاباتی کنترل نشود، معلوم نیست چند جان عزیز دیگر را از دست خواهیم داد.

رودخانه کاجو نماد سوء‌مدیریت در سیستان‌و‌بلوچستان است و سیستان‌و‌بلوچستان نمادی از اشتباهات مدیریتی در کشور. جنوب شرق بحران‌ها را پشت‌سر می‌گذارد، چیزهایی از دست می‌رود و چیزهایی می‌ماند‌ اما آنچه بعد از هر بحران بر جای می‌ماند باید عمیق‌تر بررسی شود تا شاید روزی، عواملی که حوادث را در اینجا دردناک‌تر می‌کنند، برطرف شوند.

 

0 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗