آغازی بر پایان صنعت نفت و گاز؟
عمق بحرانی که صنعت نفت و گاز در سالهای پیش رو با آن مواجه خواهد شد، در هفته اخیر در سه رویداد متفاوت تجلی یافت.
در ایالت تگزاس آمریکا، سهامداران شرکت نفتی «اکسانموبیل» با وجود مخالفت جدی مدیریت این شرکت، دو عضو جدید هیات مدیره تعیین کردند تا برای رها کردن صنعت نفت و گاز اعمال فشار کنند. در پرخرج ترین جدال تاریخ، هیات مدیره کمپانیهای آمریکایی، مدیریت اکسانموبیل که بزرگترین شرکت خصوصی نفت و گاز دنیاست در برابر یکی از سهامداران کوچک اکیتیوست خود شکست خورد. اکسانموبیل تا پیش از این رای با اعلام اینکه دنیا تا سالها به سوخت فسیلی نیازمند خواهد بود، دهها میلیارد دلار سالانه در پروژههای نفت و گاز در اقصی نقاط دنیا سرمایهگذاری میکرد.
بر اساس برنامه دایرکتورهای جدید هیات مدیره اکسانموبیل، این شرکت باید به طور فعال از سرمایهگذاری در پروژههای نفتی و گازی پرهیز و به سمت منابع کمکربن انرژی حرکت کند.
در لاهه هلند دومین ضربه هفته به پیکر صنعت نفت و گاز با رای دادگاه علیه کمپانی نفتی شل وارد شد. دادگاه محلی لاهه در رای تاریخی خود اعلام کرد؛ شل به لحاظ قانونی در برابر اثرات سوزاندن محصولات خود بر گرمایش زمین مسئول است. بر اساس رای دادگاه، شل باید تا سال ۲۰۳۰، تولید گازهای گلخانهای خود را ۴۵ درصد کاهش دهد. رقمی که بسیار بیشتر از تعهدات امروز شل است. رای دادگاه لاهه راه را برای طرح دعوا علیه شرکتهای بزرگ دیگری که در صنعت نفت و گاز و دیگر صنایع آلودهکننده فعال اند، باز میکند و نتایجی جدی برای این صنایع خواهد داشت.
در آخرین رویداد هفته، سهامداران در گردهمایی سالانه شرکت نفت و گاز شورون که پس از اکسانموبیل دومین شرکت نفتی بزرگ آمریکا است، این شرکت را به حرکت سریعتر به سمت انرژیهای تجدیدپذیر و اعلام برنامهای جدی برای خروج از صنعت نفت و گاز مجبور کردند.
با واضح شدن اثرات مخرب گرمایش زمین و سرمایهگذاریهای قابل توجه در کشورهای غربی و چین برای کربنزدایی از اقتصاد، سهامداران کمپانیهای متکی به سوختهای فسیلی بیش از پیش نگران از میان رفتن سرمایه خود هستند. این اضطراب و فشارهای فعالان زیست محیطی به سهامداران، سبب اتفاقاتی بیسابقه همانند درگیری میان سهامداران و مدیریت در شرکتهای مهمی همانند اکسانموبیل شده است.
کربنزدایی از اقتصادهای بزرگی همانند چین، آمریکا و اروپا اثراتی جدی بر تقاضا برای سوخت نفت و گاز خواهد داشت. با اعلام هدف تولید گازهای گلخانهای صفر تا سال ۲۰۵۰ از سوی بسیاری از این کشورها، کشورهایی همانند ایران که ساختار اقتصادیشان بر اساس صادرات سوختهای فسیلی بنا شده ضربههای سختی خواهند دید و بسیار فقیرتر خواهند شد. تا ۲۰۵۰ کشورهایی همانند ایران کمتر از سه دهه وقت دارند تا از مدل اقتصادی خود کربنزدایی کرده و صنایع و تکنولوژیهای جدید برای جبران درآمد از دست رفته به وجود آورند. سه دههای که زود سپری خواهد شد.