کلیشههای جنسیتی در سریالهای مناسبتی تلویزیون
تلویزیون به مناسبت ماهرمضان هر سال سریالهای ویژهای تولید و پخش میکند. این مطلب به یکی از این سریالهای مناسبتی به نام یاور میپردازد که بازتولید کلیشههای مردسالارانهاش واکنش زیادی در فضای مجازی برانگیخته است.
امسال هم به سیاق هر سال ماه رمضان محملی را برای تهیهکنندگان شبکههای تلویزیون فراهم آورده است تا تولیدات متنوعی را تدارک ببینند. البته این مساله منحصر به ایران هم نیست و در دیگر کشورهای مسلمان همین روال دیده میشود. یکی از این سریالهای مناسبتی سریال یاور است که به نویسندگی سعید مطلبی و کارگردانی مشترک سعید سلطانی و اصغر نعیمی روی آنتن شبکه سه رفته است.این سریال داستان خانوادهای را روایت میکند که گرفتار ماجراهای گوناگون میشوند.تاکید نویسنده داستان بر اخلاقمداری، حفظ حرمتها و خصلتهای جوانمردی است. آنچه واکنش بسیاری از کاربران دنیای مجازی را علیه این سریال برانگیخته است بازتولید کلیشههای مردسالارانه توسط نویسنده داستان است. آنچه که برای مثال امیرمحمد سلیمانی از وبسایت ویجیاتو آن را “چندشآورترین سطح مردانگی”[۱] خوانده است.
خفه کردن زنی که خیانت دیده بود
یکی از معروفترین سکانسهای این سریال که واکنشهای بسیاری درباره آن در فضای مجازی به چشم میخورد، در قسمت چهارم سریال اتفاق میافتد که پدرشوهر و مادرشوهر از خیانت پسرشان با عروسشان حرف میزنند و سپس به مشورت با یکدیگر مینشینند که اگر او اینطور ساده و بدلباس نبود پسرمان دنبال زن دیگری نمیرفت و از آن بدتر اینکه کمی بعد در خلال صحبتها میفهمیم که همین سادگی را هم خودشان به او دیکته کرده بودند. در ادامه او را به خرید لباس و آرایشگاه میبرند و این جمله را از مادرشوهر میشنویم که “آراستگی زن برای شوهرش یک جور صواب است.” در باره این قسمت همانطور که گفته شد، واکنشهای فراوانی دیده میشود من باب اینکه چرا خیانت یک مرد گناه او نیست و تقصیر آن را همیشه در کوتاهی زن جستجو میکنند و… .
سریال یاور کلیشههای مردسالارانه زیادی را به تصویر میکشد و به طور خاص پدرسالاری شدید را در خانواده شخصیت یاور شاهد هستیم، شخصیتی خودمحور که توضیحی برای رفتارهای از بالا به پایین و تحقیرآمیزش نمیدهد و همسرش هم به طور کامل از او پشتیبانی کرده و سرپیچی فرزندان را از نفهمی و نادانی آنان میداند.
کلیشه هایی که برای مردان هم ادامه دارد
بسیاری از جملاتی که از زبان شخصیت یاور شنیده میشود به شدت مردسالارانه است و بر کلیشههایی دامن میزند که روشنفکران جامعه سالهاست که با آنها در ستیز بودهاند برای مثال در جایی میگوید: “تو مرام ما زن یه بار شوهر میکنه واسه تموم عمر…” یا به طور کلی نگاهی که به تربیت نوهاش دارد که باید “مرد” بار بیاید و نگران است که یک وقت رقصیدن یاد نگیرد یا با عروسک بازی نکند… نگاهی که در دنیای امروز تا حد زیادی منسوخ شده است.
تو مرام ما زن یه بار شوهر میکنه واسه تموم عمر…
از اینها گذشته زمینه مردسالارانه داستان حتی بخشهایی از مردسالاری را که ستم به خود مردان است، نیز به تصویر کشیده و با پیرنگی از تقدسگرایی آن را به مخاطب دیکته میکند. از این جمله میتوان نگاهی به مقوله مردانگی را مثال زد که در آن مرد باید دردهایش را درون خود ریخته و حتی با نزدیکترین کسانش بازگو نکند. یکی دیگر از کلیشههایی که در سالهای اخیر سعی بسیاری در تغییر آن شده است، این که یک مرد هم میتواند خسته شود، بترسد یا گریه کند و باید بتواند با شریک زندگیاش دردهایش را در میان گذارد.
کلیشه جنسیتی عجیب دیگری که در این سریال شاهد هستیم: مکر زنانه، استفاده از گریه به عنوان سلاح زنانه و طمع زنان برای به دست آوردن پول بیشتر و توقعات بیش از حد آنان از همسرانشان است که آنها را به راه خلاف میکشاند. مردانی که عموما ساده انگاشته میشوند و زنانشان آنها را به راههای خلاف کسب درآمد رهنمون میشوند. اینجا هم همانند مبحث خیانت، قصور همه از زنانی طماع است که راهنمای همسرانشان در راه خلاف هستند. در این باره البته کلیشه بسیار دردآورتری را نیز شاهد هستیم که گرچه مربوط به بحثهای جنسیتی نیست اما شایان توجه است و آن اینکه قشر مستضعف در این سریال مردمانی سودجو تصویر شدهاند که به هر راهی متوسل میشوند تا شرایط زندگی خود را تغییر دهند، از زنی که برای مهریه به عقد مرد متاهلی درمیآید گرفته تا افرادی با مشاغل دونپایه که مترصد اخاذی از افراد ثروتمند هستند.
در انتها به نظر میرسد سریال یاور تلاشی ناموفق در بازیابی نگاه جوانمردانه به دنیا و به اصطلاح لوطیگری بوده است، که در نهایت به نمایشی مضحک از کلیشههای اشتباه فرهنگی بدل شده است. کیشههایی که میتوان گفت تا حد زیادی جایگاه خود را در بستر فکری جامعه از دست دادهاند.