حاشیهای بر هشدارهای اخیر وزیر بهداشت
وزیر بهداشت در جلسه ستاده مبارزه با کرونا در تهران انتقادها و هشدارهایی را درباره توسعه کرونا مطرح کرد، پوریا ناظمی در این یادداشت به بررسی انتقادی این صحبتها پرداخته است.
خطرناکتر از مساله اقتصادی، آنچه مهار کوید-۱۹ در ایران را با بحران مواجه کرده است، انکار صورت مساله و دادههای غلط است.
وزیر بهداشت در جلسه ستاده مبارزه با کرونا در تهران انتقادها و هشدارهایی را درباره توسعه کرونا مطرح کرده است.
شرحهایی از این سخنان را میتوانید در اینجا (بیبیسی فارسی) و اینجا (سایت وزارت بهداشت ایران) مطالعه کنید.
او در این سخنان به نکاتی اشاره میکند که به گفته او دلایل رشددوباره بیماری است. از جمله میگوید:
«دلیل توقف محدودیتها “جهل ما نبود بلکه ضعف ما و زانو زدن ما در مقابل اقتصادی بود که بیش از این پتانسیل و کشش نداشت.»
او همچنین در بخشهای دیگر این گفتگو بیان میکند:
« اینکه ما در بحران کرونا دچار خسران شدیم، نه اینکه ندانیم این بازگشایی آمار را افزایش خواهد داد نه اینکه نفهمیم وقتی مترو و اتوبوس یک سوم توان نقل و انتقال جمعیت را دارد با چنین پدیدهای مواجه نخواهیم شد، اینها جهل ما نبود بلکه ضعف ما و زانو زدن ما در مقابل اقتصادی بود که بیش از این پتانسیل و کشش نداشت.»
«ما نمیتوانیم مردمان خسته و وامانده را برگردانیم به شعار در خانه بمانید… این واقعیتی است که باید پذیرفته شود. نه میشود مردم را با شعار در خانه نگه داشت و نه میشود کسبه را مجبور کرد که کسب و کار را تعطیل کنند.»
او همچنین در توجیه عدم پاسخگویی و عدم گفتگو با مردم میگوید:
« من مدتها جلوی دوربین نیامدم، چون هم قهر بودم، هم دلشکسته بودم و هم عصبانی.»
وی در این جلسه همچنین برخی از ادعاهای جالب توجه را بیان میکند او میگوید:
« ایران اولین کشوری بود که پروازهای خود را از مبدأ چین به ایران و برعکس، لغو کرد و روز هفتم بهمن ماه سال گذشته برای قطع پروازهای چین، جلسه داشتیم و بسیاری آن روز، این اقدام را شوخی می پنداشتند و باورشان نمی شد.»
وی ادعا میکند که ایران بهترین برنامه دفاعی دربرابر کرونا را داشته است و میگوید:
« اینکه در فاز اول کرونا توانستیم به خوبی دفاع کنیم و در فاز دوم به ویروس حمله کنیم، نشان از مدیریت منسجم برنامه ریزی شده بود و معتقدیم که موفق ترین برنامه جهانی برای مقابله با کرونا مربوط به ایران بوده است.»
او همچنین ضمن تشکر از روحانیون و نیروهای مسلح نمره صدا و سیما در اطلاعرسانی و مقابله با کرونا را ۲۰ ارزیابی کرده است.
این سخنان را میتوان در دو لایه بررسی کرد. یکی استدلال اصلی پشت صحبتهای وزیر و دیگر توجه به جزییات سخنان او.
استدلال اصلی وزیر بهداشت در توجیه عملکرد این وزارتخانه و دولت در مقابله با کرونا، این است که مشکلات اقتصادی و عدم همراهی بخشهای اقتصادی یا عدم توانایی آنها دلیل اصلی بازگشاییهای زودهنگام و اوج گیری کرونا بوده است.
در اینکه شرایط اقتصادی یکی از مهمترین بازیگران این همهگیری است شکی نیست. در اینکه این همهگیری در سراسر جهان بحرانی اقتصادی را رقم زده و این بحران اقتصادی ادامهدار خواهد بود نیز شکی نیست. همچنین هیچکس نمیتواند حتی به این ادعا فکر کند که تحریمهای ایران بحران اقتصادی ناشی از کرونا را در ایران تقویت نکرده است.
همه این حرفها درست است. تقابل در میان سیاستها و تصمیمها نیز حرف درستی است و بار دیگر مختص ایران نیست و در همه جای جهان اتفاق میافتد.
اما این واقعیت دلیل سلب مسئولیت از مقامهای بهداشتی ایران نیست. فارغ از اینکه چه کسی مسئول وضع بد اقتصادی ایران امروز (از تحریم گرفته تا سایر موارد) است، وظیفه وزیر بهداشت دولت و هر مدیر ارشدی قاعدتا مدیریت شرایط موجود است.
اگر ذخایر کشور ما به گونهای بود که اجازه میداد همه کشور را برای مدت نامحدود تعطیل مطلق کنیم و همه را در خانه بنشانیم و صبح به صبح مایحتاج و حقوق آنها را در مقابل منازلشان بگذاریم، که قاعدتا مهار این روند مدیریت چندانی نیاز نداشت و فرد بیتجربه و ناتوانی مانند من هم میتوانست آن را اعمال کند.
اصولا معنی مدیریت مگر غیر از این است که سعی کنیم بر اساس داشتهها و ابتکارات، بهترین مواجهه با مشکل را داشته باشیم و سعی در حل مساله کنیم.
آقای وزیر در جایی میگویند:
« من مدتها جلوی دوربین نیامدم، چون هم قهر بودم، هم دلشکسته بودم و هم عصبانی.»
به یاد داشته باشیم این قهر، دلشکستگی و عصبانیت آقای وزیر در زمانی است که کشور در اوج مصیبت رشد کوید-۱۹ است. در شرایطی که مردم میمیرند، کادر درمانی نحیف میشود وزیر قهر کرده است. آیا در کشوری قانونمند این جمله به تنهایی برای استیضاح وزیر کافی نیست؟
آیا این جمله فرقی با این دارد که کاپیتان کشتی در حال غرق شدن، در میانه بحران بگوید من از مشکلات فنی کشتی، عدم کمکها و بازبینی پیش از حرکت دلخورده، عصبانی و دلشکسته هستم پس قهر میکنم؟ بگذارید مردم غرق شوند؟
اما مشکل این سخنان فقط در این ایراد کلی نیست.
وزیر بهداشت سعی میکند عمده مشکلات را گردن شرایط اقتصادی بیندازد، اما در این بین مسئولیت خویش و همکارانش را فراموش میکند؟
آیا شرایط اقتصادی دلیل این است که از اعلام آمار دقیق و محلی ابتلا، مرگ، بستری خودداری کنید؟ آیا شرایط اقتصادی عامل این است که سخنگوی تازه وزارت بهداشت بدون رعایت فاصله اجتماعی و ماسک در معارفه خود حاضر شود؟ آیا شرایط اقتصادی عامل این است که ایشان در روز اول کار خود آماری را بگوید که کمتر از آمار تنها ۹ استان کشور در همان روز است؟ آیا شرایط اقتصادی است که باعث شده است وزیر در همین جلسه ماسک خود را زیر بینیاش بزند؟
آیا شرایط اقتصادی است که باعث شده است وزیر به سخنگوی خود دستور دهد هر اظهار نظری در شبکههای اجتماعی باید با تایید شخص وی باشد؟ آیا شرایط اقتصادی است که باعث شده است تا با وجود نگرانیهای جهانی از تاثیر منفی دارویی مانند کلروکویین/ هیدروکسی کلرو کویین تا مدتهای طولانی این دارو در پروتکل درمانی باقی بماند و تنها پاسخ رسمی وزارت بهداشت این باشد که «به یافته های خود بیشتر از منابع جهانی اعتماد داریم». آیا همین مشکلات اقتصادی است که باعث میشود سخنگوی وقت وزارت بهداشت پس گرفتن مقاله لنست درباره تاثیرات این دارو – به دلیل تضاد منافع و دادههای ناکامل – را به عنوان سندی بر کارآمدی این دارو به مردم معرفی کند اما زمانی که برآیند تحقیقات خطرات این دارو را یادآور شد و همه کشورها حتی آزمایش آن را منع کردند، سکوت کنند؟
آیا شرایط اقتصادی است که باعث شده است وزارت بهداشت به طور مکرر از موفقیت کشور در مهار کرونا خبر دهد؟
توجه به جزییات سخنان وزیر نشان میدهد مشکل شاید مهمتر از اقتصاد باشد. به نظر میرسد بخش بزرگی از مساله ما و کوید-۱۹ به انکار صورت مساله باز میگردد.
در همین سخنان وزیر بهداشت میگوید، ایران نخستین کشوری بود که پروازهای خود به چین را متوقف کرد. دستور متوقف کردن پروازهای مسافری به چین از سوی معاون اول رییس جمهور در ۱۱ بهمن یا ۳۱ ژانویه صادر شد. با این وجود هواپیمایی ماهان به پروازهای مسافری خود به چین ادامه داد. بر اساس یک گزارش، در فاصله سه هفته از صدور این دستور این هواپیمایی ۱۶ پرواز رفت و برگشت به مقصد چین انجام داده است.
تا روز ۳۰ ژانویه حداقل خطوط هوایی بریتیش ایرویز، KLM، دلتا و آمریکن ایرلاینز، پروازهای خود به چین را متوقف کرده بودند. همچنین بر اساس گزارشی دیگر از آغاز همهگیری تا روز ۳۱ ژانویه حداقل ۱۰ هزار پرواز به مقصد و از مبدا چین لغو شده است و تا این روز کشروهای زیر ممنوعیت پرواز از/به چین (تمام کشور یا بخشی از این کشور) را صادر کردهاند: کانادا، استرالیا، مصر، فنلاند، فرانسه، آلمان، هنگکنگ، اندونزی، هندوستان، اسراییل، ایتالیا، کنیا، مغولستان، مراکش، میانمار، نیوزلند، هلند، عمان، پاکستان، فیلیپین، قطر، روسیه، رواندا، سنگاپور، کره جنوبی، اسپانیا، تانزانیا، انگلستان و ویتنام.
البته که تفاوت یکی دو روز چندان اهمیتی ندارد وقتی قرار است دستور و ممنوعیت لغو شود. اما مساله، داده غلط است که برای توجیه خود نه تنها اقدام نیمبند و ناقص را به عنوان دستاورد اعلام میکنیم که خود را پیشگام هم فرض میکنیم. نه ما نخستین کشوری نبودیم که رفت و آمد هوایی به چین را منع کردیم و با در نظر گرفتن پروازهایی که بعد از دستور صدور ممنوعیت پرواز صورت گرفته است، احتمالا در رده آخرین کشورها قرار میگیریم.
تکرار دادههای غلط، آنها را واقعیت نمیبخشد بلکه اعتبار ما را زیر سوال میبرد.
وزیر بهداشت به صراحت میگوید: «اینکه در فاز اول کرونا توانستیم به خوبی دفاع کنیم و در فاز دوم به ویروس حمله کنیم، نشان از مدیریت منسجم برنامهریزی شده بود و معتقدیم که موفقترین برنامه جهانی برای مقابله با کرونا مربوط به ایران بوده است.»
مبنای چنین ادعایی چیست؟
ما در فاز اول دقیقا چطور توانستیم از کرونا در برابر خود دفاع کنیم؟ کدام آمار و عدد این ادعا را ثابت میکند؟ آیا اکنون ما در مرحله حمله به ویروس هستیم که چنین خسارت میدهیم؟ بر اساس چه معیاری برنامه خود را موفقترین برنامه جهانی می دانید؟ آیا توانستید/توانستیم منحنی ابتلا را تخت کنیم؟ آیا توانستیم نرخ مرگ و ابتلا را کاهش دهیم؟ آیا توانستیم با اطلاعرسانی درست به مردم کمک کنیم؟ آیا توانستیم دادههای دقیق را به مردم بدهیم؟ چطور موفقترین برنامه مقابله با کوید-۱۹ در جهان، یکی از معدود نمونههای بازگشت لجام گسیخته بیماری، پیش از مهار خیزش اولیه آن را رقم زده است؟
به این دو نمودار نگاه کنید. اولی تغییرات میانگین هفت روزه ابتلا (بر اساس آمار رسمی) به ازای هر یک میلیون نفر است. خطوط نمودار نشانگر کشورهای ایران، ایالات متحده و کل آسیا، آفریقا، اتحادیه اروپا و جهان است. در هیچ نقطهای از این نمودار وضع ایران از میانگین جهانی، یا میانگین آسیا بهتر نبوده است و از ۷ ماه مه وضع اروپا به سرعت از وضعیت متوسط ایران بهبود یافته است.
منحنی دوم میانگین هفتگی آمار مرگ تایید شده بر هر یک میلیون نفر است. در این مورد نه تنها ایران همواره بالاتر از میانگین جهانی و آسیا بوده است که در هفتههای اخیر از اروپا و ایالات متحده نیز پیشی گرفته است.
چطور این داده میتواند پشتیبان این نظر باشد که ما بهترین الگوی مقابله را داشتهایم؟
شکی در فشار مضاعفی که بحران اقتصادی بر مهار کوید-۱۹ وارد میکند وجود ندارد. اما آیا مشکل اصلی در انکار صورت مساله نیست؟
چطور ما خواهیم توانست مسالهای را حل کنیم که وجودش را انکار میکنیم؟ چطور میخواهیم مدیریتی را بهبود بخشیم که فکر میکنیم بهترین مدیریت جهانی است؟ ما وقتی به صدا و سیمایی نمره بیست میدهیم که خبرنگار پزشکیاش به چشم مردم خیره بیان میکرد مبادا نگران باشید، کرونا مثل سرماخوردگی خفیفی میماند، یا وقتی مجریانش از ماسک به جای شال گردن استفاده میکنند، چطور انتظار بهبود وضعیت داریم؟
مشکل امروز ایران در مواجهه با کوید-۱۹ فراتر از اقتصاد است.
ترکیبی از مساله اقتصادی، مدیریتی، اطلاع رسانی و عدم مسئولیتپذیری و از همه مهمتر عدم توجه به علم، دست به دست هم داده است تا وضع ما چنین باشد.
اولین قدم برای حل این مساله اعتراف به وجود مساله و تلاش برای بهبود به جای مقصر پیدا کردن است.
سخنان آقای وزیر به نظر من بیشتر از هشدار به بحران اقتصادی هشداری به بحران مدیریتی در سطح ساختار و به طور خاص وزارت بهداشت است. کاش تا بیش از این دیر نشده است نسبت به اصلاح این روند قدمی برداریم.