کار در زندان با دستمزد ماهانه ۳۰ هزار تومان
خبرگزاری ایلنا در گزارشی به قلم مریم وحیدیان به وضعیت اشتغال زندانیان زن در زندان سپیدار اهواز پرداخته است؛ بنابر دادههای این گزارش، برخی از زنان زندانی برای کارهایی مانند نانوایی و بستهبندی قهوه ماهیانه ۳۰ هزار تومان دستمزد دریافت میکنند.
اشتغال در زندان سپیدار اهواز در بخشهای نانوایی و آشپزخانه، سبزیپاککنی، خیاطخانه، نظافتچی، بستهبندی قند و قهوه و جابهجاییِ بار و.. تعریف میشود. کارگاهها، درون بندِ نسوان قرار دارند و زنان برای کار از زندان خارج نمیشوند؛ فقط جابهجایی بار، بیرون از بند نسوان انجام میشود.
یکی از زنان زندانی به نام سپیده درباره وضعیت کار در این زندان توضیح داده «زنان نانوا از صبح تا بعداز ظهر برای حدود ۳۰ هزار تومان در ماه پای تنور داغ میایستند و چند ساعتی نان میپزند. زندانیان بهصورت کارمزدی کار میکنند. بخش آشپزخانه، کار تهیه فستفود و غذاهای خانگی را به عهده دارد. سرآشپزها زودتر از بقیه میآیند و دیرتر هم کار را ترک می کنند؛ برای آشپزی از صبح تا حدوداً ساعت ۸ شب میتوانند ماهیانه ۲۰۰ هزار تومان بگیرند».
او که در دو زندان قرچک و سپیدار بوده، میگوید «کمکم میفهمی کار در آشپزخانه فقط به یک چیز نیاز دارد؛ زور بازو. چندین ساعت چاقو را برای گرفتن پوست سیبزمینی در دست چرخاندن، باعث درد زیادی میشود. بستهبندی قهوه معمولاً تا بعدازظهر طول میکشد و بسته به تعداد بستهبندیها عمدتاً نزدیک به ۳۰ تا ۴۰ هزار تومان در ماه درآمد دارد. نظافتچیها هم که کار شستن کارگاهها، ظرفها و دیگها گاهی تا شامگاه انجام میدهند، میتوانند نزدیک به ۱۰۰ هزار تومان دستمزد بگیرند».
کارگری در زندان هزار و یک دلیل میتواند داشته باشد؛ از مخارج زندگی و درمانِ اعضای خانواده تا تماس تلفنی به بیرون از زندان، جور کردن پول دیه و جریمه مالی. به گفته سپیده «سمیه یکی از متهمین به قتل یکی از این زندانیان بود؛ کسی که با جور کردنِ پول دیه میخواست زندگیاش را بخرد و نشد. عاقبتِ سمیه مختصر است؛ او اعدام شد».
نساء زندانی دیگریست که بیش از ۳ سال است روزگارِ نامرادش در زندان میگذرد؛ دستمزد کارگریاش را صرف هزینههای درمان پسر کوچک سرطانیاش میکند و دو فرزندش بیرون از دیوارهای محصور، انتظارش را میکشند. اتهام او و همسرش که هر دو در سپیدار هستند، حمل مواد مخدر بوده است. او در سن ۳۱ سالگی در یکی از تاریکترین سالهای زندگیاش به سر میبرد و در زندان از راه اشتغال در خیاطخانهی زندان از صبح تا ۶ عصر تقریباً ماهیانه ۱۰۰ هزار تومان برای پسر و دختر کوچکش میفرستد. آنها بدون مادر، این روزها با مادر بزرگ زندگی میکنند. زنانی همچون نساء که بار زندگی عزیزانشان در بیرون از زندان را هم بر دوش میکشند یا کودکانشان را در بندهای عمومی زندان بزرگ میکنند، حاضر به انجام کارهای سنگینتر نیز هستند.
متولی اشتغال زندانیان بنیاد تعاون و حرفهآموزی سازمان زندانهای کشور است؛ به گفته رحیم مطهرنژاد، مدیرعامل بنیاد تعاون و حرفهآموزی زندانیان، این بنیاد در ۷۶۰ نقطه کشور واحدهای تولیدی دارد که زیر نظر بنیاد مدیریت میشوند و این غیر از مواردی است که زندانیان را با درخواست مدیران شهرکها و کارخانهها برای کار میفرستند. مطهرنژاد از ثبت برند «حامی» خبر داده و گفته «تاکنون ۱۰۰ عنوان کالا با این برند تولید شده که در حال توسعه هستند. گروه کارخانجات حامی در ۳۱ استان و در ۲۹۰ زندان کشور و در یک هزار و ۱۰۰ فروشگاه ویژه زندانیان دارد. گروه کارخانجات حامی در ۱۴۵۰۰ هکتار زمینهای پیرامون زندانها، زندانیان را به کار گرفته است».
زندانیان خارج از شمول قانون کار قرار میگیرند، بیمه نیستند و مشمول نظارت وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی نمیشوند.
آدم با شنیدن این گیر می کنه، اینکه اصلاً باید بزارن این عمل صورت بگیره، اونم در حالی که استثمار وجود داره. باید شهروندان از این برند به اصطلاح “حامی” حمایت کنند. در حقیقت این استثماره یا فقدان بودجه ی کافی؟ از لحاظ عدلی این امکان فراهم شده که کسی آزادی خودشو بخره؟ از لحاظ دینی چطور؟ چون در صدر اسلام هم اسرای جنگی باید “خدمات اجتماعی” انجام می دادن (تدریس). لطف کنید مطلبی راجع به این موضوع هم بنویسید تا ابهام زدایی بشه.
ممنون
به شیوه تولید سرمایه داری و استثمار کارگران توسط سرمایه داری ، لقب هار می دادیدم !
برای این فاجعه هیچ کلمه ای نمی تواند وضعیت دردناک زندانیان استثمار شده را بیان کند.