شامپو و استقلال الجزایر
ماشینهای سریع، تنهای تمیز | کریستین راس
اگر کسی ازمان بپرسد رابطهی شامپو و جنگ استقلال الجزایر چیست احتمالاً فکر میکنیم دستمان انداخته یا دارد پرتوپلا میگوید. اما روشن کردنِ همین رابطهی به ظاهر غریب، رابطهی مصرفگرایی در ابعاد عظیم، پاکیزگی و کارا بودنِ زندگی مدرن، و روندِ استعمارزدایی، یکی از اصلیترین محورهای کتابِ Fast Cars, Clean Bodies: Decolonization and the Reordering of French Culture است.
اثرِ کلاسیکِ کریستین راس، استادِ مطالعات تطبیقی دانشگاه نیویورک، کتابی بلندپروازانه و خواندنیست. علاقهی راس به فرهنگ مدرنیزاسیون فرانسهی پس از جنگ ریشه در وقتی دارد که به همراه آلیس کاپلان سردبیری «ویژهنامهی مطالعات فرانسهی ییل» در باب زندگی روزمره را به عهده گرفت. گرچه کتاب در تکیهی نظری سنگینش بر هنری لوفور، زندگی روزمره و واکنش به سلطهی ساختارگرایی در حوزهی آکادمیک آمریکایی با «ویژهنامهی زندگی روزمره» همدل است، در اینجا هدفِ راس، محقق کردنِ جامعهشناسیایبالزاکیست؛ روایتی پررنگ و ریشه از زوالِ و ظهور تیپهای اجتماعی. با اینکه کتاب پژوهشی تاریخیست، راس به خوبی پیامدهای کارش را برای فرانسهی معاصر روشن میکند. او استدلال میکند که برآمدنِ تیپهای اجتماعی جدید، از قماشِ کادر بوروکراتیک جوان و مهندسان کارآمد در دههی شصتِ فرانسه، حاصلِ تنش میانِ دگرگونیهای عظیم اقتصادی-سیاسی و روندِ استعمارزدایی این امپراطوری رو به زوال است و به نظرش دقیقاً مستقل پنداشتن این دو روندست که راه را برای نژادپرستیِ معاصر مشخصاً در انگ خوردنِ تیپِ اجتماعیِ کارگرِ مهاجر باز کرده. برای راس، جدا دانستن این دو روند دقیقاً محصول مدرنیزاسیونِ سریعِ سرمایهدارانه است، مدرنیزاسیونی که موتورش را نیروی کار مهاجر مستعمرههای در آستانهی استقلال فراهم کردند و سوختش را رویایِ آمریکاییِ پیشرفتِ بیحد و مرز. و دستِ آخر مدرنیزاسیونی که گرچه مهمترین وعدهاش برابری و ثبات بود، خود اصلیترین ابراز ساختِ نابرابری و شکافِ طبقاتی شد.
راس روایتش را از تاریخِ کوتاهی از کارخانهی رنو در دههی پنجاه میلادی آغاز میکند، جایی که صنعت خودروسازیِ فرانسه دارد از صنعتی محلی به اصلیترین رانهی اقتصادی بدل میشود و ماشین از وسیلهای تجملی به تجسدِ ناب فرمِ کالایی. راس گسترهی متنوعی از منابع نوشتاری و دیداری، از فیلمهای ژاک تاتی و رمانهای عامهپسند تا تأملات نظری بارت را مرور میکند تا نشان دهد استحالهی ماشین از امرِ افسانهای به وسیلهای روزمره و نیازی جهانی، مستلزمِ ساختهشدن گفتمانی بود در مقیاسی عظیم که بر یکگیِ ماشین در زندگی معاصر صحه میگذاشت. جذابترین گوشههای این بخش تحلیل راس از فیلمهای خوشبینانهی دههی پنجاهست که ماشین را در مرکزِ تقابل مدرنیزاسیونِ سریع و جهان «سنتی» قرار میدادند به این امید که میشود خوبیهای مدرنیزاسیون آمریکایی را گرفت و در عین حال هویت «ملی و «بومی» را هم حفظ کرد، غافل ازینکه توسعهی شهری پاریس پیشتر ازینها نابودی آن جهانِ به اصطلاح سنتی را آغاز کرده. راس نشان میدهد که اسطورهی ماشین به عنوان عرصهی خلوت و نزدیکی عاشقانه چطور در رمانهای زنان شکل گرفت و چطور به محملِ اصلی بازنماییِ ازدواج و طلاق بدل شد.
در نظر گرفتن زوج بودن و دلالتهای ضمنی آن به عنوان واحدی تحلیلی یکی از اصلیترین مشخصههای کار راس است. راس تقابلِ بورژوازی قدیمی با ارزشهای اخلاقی قطعی، و تکنوکراتهای نوپا با ارزشهای کارآمد بودن، رقابت و حرفهای بودن را در رمانهای سیمون دوبوار و فرانسواز سگان پررنگ میکند تا بگوید که این نه تقابلی طبقاتی، که تقابلیست بین دو بورژوازی با اخلاقیاتِ متفاوت، البته با تبعات اقتصادی عظیم. راس جلوتر نشان میدهد که چطور این تقابل در جدل ژورنالیستی زوج دوبوار/سارتر (به مثابهی زوج روشنفکرِ قدیمی) و سِروان-شرایور/فرانسواز گیرو سردبیران مجلهِ همهفن حریف لااکسپرس (به مثابهی زوج «زندگی روزمره») و البته پیروزی دومی، نمایان میشود. راس یادمان میآورد که چطور رابطهی الجزایر و فرانسه در گفتار سیاسی در مجموعهای از استعارهها به یک «ازدواج پردردسر» تشبیه شد و چطور فهمِ استقلال الجزایر به عنوانِ طلاق، صحه گذاشتن بر زوج به مثابهی واحدِ استاندارد مدرنیزاسیون دولتی و حامل همهی ارزشهای احساسی بود. راس انبوهی از رمانها و مجلاتِ فنون خانهداریِ معطوف به زنان- مجلاتی که همهی ستونها غیر از ستونِ سیاسی را دارند- را مرور میکند تا نشانمان دهد گسترش سرمایهداری مصرفگرایانه بدون شکلگرفتن زوجِ مصرفگرای غیرسیاسی ممکن نبود. برای راس دغدغهی وسواسگونهی این مجلات با تمیزی و مرتب کردنِ آشپزخانه (هستهی عقلانی خانهی مدرن) – و دلالتهای ضمنی آن، تمیزی آشپزخانه/زن یعنی تمیزی خانه و تمیزی خانه یعنی تمیزی ملت- به روشنی نشانگر «جابجایی»ای عظیم، یعنی انتقالِ انضباطِ استعماری از مستعمرهها و اعمالش بر زندگی روزمره بود. در واقع پناهگرفتن به حوزهی خصوصی این زوجهای نوظهور، خارج شدن از عرصهی سیاسی و شکل دادن طبقهایست که تنها ارزش برایاش مصرفست. و همینجاست که رابطهی شامپو و جنگ الجزایر و همپوشانیهای آزاردهندهاش برایمان روشن میشود. همان لوازمی که مشخصههای مدرنشدن فرانسه دههی شصت بودند- وان حمام، الکتریسیته و وسواسِ تمیزی- لوازم اصلی شکنجهی استقلالطلبان الجزایریاند. و البتهِ که پاریسِ مدرن چهرهی متفاوتی برای این دو تیپ اجتماعی و تاریخی دارد. همان خیابانهایی که روشنی ویترینهایش وسوسهِی ابدیِ خرید را به دل زوجهای تکنوکراتِ جوان و جویای زندگی مرفه میاندازند تاریکیِ پنهان شدنِ انقلابیهای الجزایری را هم در خود دارند.
کتاب برای طرفداران و منتقدان ساختارگرایی جذابیتی دوچندان دارد. گرچه هدف راس تحلیل ساختارگرایی به عنوان یک جنبش نیست بلکه تاریخی کردن آن، و بهخصوص دیدنش در تقاطع تاریخی مدرنیزاسیون و استعمارزداییست. به نظر راس اگر گفتمان «پایانِ تاریخ» و ایدهی بیزمانی تحلیل نظریِ ساختارگرایی خودِ محصولِ تغییرات مادی پساجنگ نباشد حداقل رابطهای تنگاتنگ با دگرگونی بنیادی تجربهی زیسته در سطح زندگی روزمره دارد. و بیش از آن، از نظر راس، نه فقط ساختارگرایی که کل علوم اجتماعی فرانسه، برساختهای پساجنگ است که مثل همهی جنبههای مدرنیزاسیون فرانسوی با دخالت اقتصادی آمریکا رابطه دارد. آنچه همهی این چارچوبهای نظری، از ساختارگرایی ارتدکس لویی استراوس، تبارشناسی فوکو و تاریخنگاریِ مکتب آنال از تحلیلش باز میمانند، لحظهی واقعه است. و این در نهایت همان چیزیست که راس میخواهد روایتش کند؛ مدرنیزاسیون فرانسه به مثابهی یک واقعه، پرشتاب و بیکله، دراماتیک و از نفسافتاده.
Fast Cars, Clean Bodies: Decolonization and the Reordering of French Culture, Kristin Ross, October Books, MIT Press, 1995, 261 Pages.
کتاب را میتوانید در فرمت ایپاب ازینجا دانلود کنید.
لینک دانلود؟