از قلعه تا قصر
فرآیند ساختیابی نهاد زندان | یعقوب خزایی
سهشنبه ۲۷ فروردینماه ۹۸، علیرضا شیرمحمدعلی، زندانی سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ به اعتصاب غذای ۳۴ روزه خود در اعتراض به رعایت نشدن قانون اصل تفکیک جرائم و با مطالبه انتقال به زندان اوین، پایان داد.
دوشنبه ۲۰ خردادماه ۹۸ ، علیرضا شیرمحمدعلی به دست دو زندانی عمومی با بیش از ۳۰ ضربه شیء تیز، به قتل رسید.
یکشنبه ۱۶ تیر ۹۸، روزنامه شرق گزارش مبسوطی از اتاقهای VIP در بند مالی زندان-هتل اوین منتشر میکند. اتاقهایی با هزینه ماهی ۴۵ میلیون تومان.
شنبه ۲۹ تیر ۹۸، دادگاه علنی قاتلان علیرضا شیرمحمدعلی برگزار شد. به اقرار یکی از متهمان به قتل عمد، پشت این حادثه چیزی جز انگیزهی فرار از زندان فشافویه وجود نداشته است: «از یک ماه قبل تهدید کرده بودیم که اگر ما را از این زندان نبرند، دست به قتل میزنیم.»
اینها تمام اخبار نیمه نخست سال هزاروسیصدونودهشت پیرامون زندان نیستند. امّا همینها شاید دستآویزی باشند برای رجوعی دیگربار به پرسش از سازوکار اکنون نهاد زندان در ایران.
عمده مطالعات آکادمیک معطوف به زندان در دپارتمانهای جرمشناسی انجام شده است و این خود مؤیّد پیشفرض فروکاهنده نهاد زندان به عنوان پیامد صرفِ جرم است. در چنین شرایطی است که مؤلف کتاب «ساختیابی نهاد زندان از مشروطه تا پایان پهلوی اوّل» تلاشی دگرگون برای مواجهه با مسأله زندان را به نمایش میگذارد.
یعقوب خزایی مؤلف کتاب، خود دانشآموخته و مدرس تاریخ است. به گفته نویسنده در پیشگفتار، کتاب حاضر قرار است مرزهای حوزههای مختلف علوم انسانی را درنوردیده و با به مصاف هم بردن سپهرهای تاریخ، فلسفه، ادبیات و نظریههای اجتماعی؛ پژوهشی بینارشتهای پیرامون تاریخچه نهاد زندان در ایران، نسبتش با روابط قدرت جاری در زمان و امکاناتش برای کنش افراد درگیر، ارائه دهد.خزایی در ادامه پس از معرفی اجمالی حوزههای نظریای که با آنها مواجه بوده، توضیح میدهد که نظریه «ساختیابی» آنتونی گیدنز را نهایتاً برای رویکرد نظری این پژوهش برگزیده است، چرا که به زعم نویسنده، گیدنز فضایی سوم میان دوگانه تام اقتدار ساختار و عاملیت افراد و گروهها گشوده است که در عین قائل بودن به قدرتهای تعیینکننده ساختاری، امکان کنش و عاملیت افراد را نیز در نظر میگیرد.
در فصل نخست به مرور و معرفی منابعی میپردازد که در انجام پژوهش از آنها بهره گرفته است. این منابع را به پنج دسته تقسیم میکند.خاطرات زندان،متون ادبی تولیدشده در زندان،گزارشهای مراجع رسمی دولتی، تاریخ شفاهی و مصاحبهها و در آخر اسناد و بایگانیها. تنوع و گستردگی منابع به نحوی است که شاید برای نخستین بار اطلاعات جامعی در مورد ادبیاتِ پیرامون زندان این دوره به خصوص ارائه میدهد و این مواد پژوهشی صرفاً برآمده از تقریرات زندانیان سیاسی یا نهادهای حکومتی نیستند، بلکه برای مثال نامهها و عریضههای زندانیان عادی را -هر چند اندک- نیز دربرمیگیرند که امری مسبوق به سابقه نیست. به علاوه در موارد مختلف روایتهای برآمده از هر یک از این طیفها را به موازات هم قرار داده و شکاف میان آنها را نشان میدهد و از خلال همین روند، تناقضهای پژوهشهای پیشین را نیز نشان میدهد.
در فصل دوم کتاب، نگارنده به گفته خودش تلاش کرده تا تبارشناسی تاریخچه نهاد زندان را در دوران پیشامدرن ایران ارائه دهد و در این راستا به تطور ساختارهای مجازات از انتقام به قصاص و ظهور قوانین جزا و تعیین حدود از دوران ساسانی تا پیش از مشروطه میپردازد. ضمن تبیین دگرگونیهای سپهر مفهومی مجازات در این دورانها، تغییر فیزیکی ساختارهای حبس را نیز از قلاع و بندیخانهها تا انبارها و محابس بررسی میکند.
در فصل سوم کتاب؛ خزایی جنبش مشروطه را رخدادی قلمداد میکند که زیستجهان ایرانی را پس از دوران طولانی استبداد فردی پادشاه بر رعایا؛ با گفتمانهایی نظیر «ملت»، «حقوق» و «حوزه عمومی» آشنا میکند و به ترسیم شرایط دورانهای نخست و دوم مشروطه و برآمدن مجدد دیکتاتوری رضاخان از پس مشروطه اول میپردازد. پس از شرح ساختار سیاسی نظام حکومتی و مناسبات اقتصادی و حقوقی نوظهور در این دوره از جمله اصلاح نظام قضایی و قانون مجازات عمومی و نظامنامه محابس و توقیفگاهها، به ترسیم ساختار فیزیکی زندانها و تفاوتهایشان در زندانهای مختلف میپردازد. تطور زندانها در این تحولات شبکه سیاسی پس از مشروطه و در دوران رضاخان را بررسی کرده و در ذکر نمونهها به زندانهای تهران بسنده نمیکند و گزارشهای جالب توجّهی از زندانهای شهرستانهایی مانند اصفهان و تبریز و شیراز و بندرعباس ارائه میدهد.
در فصل چهارم به کنشهای متداول طرفین ساختار قدرت در زندانها میپردازد و این کنشها را هرچند برآمده از ساختارهای ترسیمشده در فصل سه میانگارد، برایشان شأنی عاملانه نیز قائل است. برای مثال به سازوکارهای سازماندهی زندانیان از جانب نهاد زندان از جمله انگشتنگاری و عکسبرداری پرداخته و از سوی دیگر گزارشی از کنشهای مقاومتی زندانیان در دوره مذکور نیز ارائه میدهد. از تشکیل کمون و اعتصاب غذا گرفته تا آموزش و تحصیل و شورش و فرار. در پارههایی دیگر به بررسی تداخل نهاد زندان با گفتمانهای دیگر میپردازد و در این راستا کار، مذهب، بیماری و سلامت، اقتصاد و ثروت و اعتیاد در زندان را بررسی میکند.
در فصل پنجم کتاب بر مساله مجازات متمرکز میشود و سازوکارهای مراقبتی و تنبیهی جاری در زندانها را به تفصیل برشمرده و سیر تحولی این استراتژیها را در پیوند با تحولات سیاسی و حقوقی جاری بررسی میکند. در این فصل گزارشهای مبسوطی از مجازاتهای جسمی جاری در زندانهای مختلف ارائه داده و ادعای تاریخنگارانی همچون آبراهامیان را – که در مقام قیاس با دورههای دیگر در بررسی شکنجههای این دوران با چشمپوشی برخورد کردهاند- مردود میشمرد. در ادامه شگردهای تنبیه غیر جسمی و پیامدهای غیرمستقیم حبس برای فرد محبوس و خانوادهاش را به اختصار برمیشمرد.
به اعتراف خود نگارنده، انتخاب چارچوب نظری کتاب تا حدودی مبتنی بر آزمون و خطا بوده است و گزارش پیشگفتار از نظریههای مورد توجه پژوهشگر، تلاش برای کاربست ابزاری نظریه بر محتوای پژوهش را لو میدهد، همین باعث میشود که در بسیاری از فرازهای کتاب، نظریه، نسبت به محتوا بیرونی باقی بماند .هر چند خزایی وجود نهاد زندان به عنوان پیامد و جزای جرم را زیر سؤال نمیبرد و پژوهشش را در امتداد این فرض پیش میگیرد، به هر ترتیب این پژوهش دست کم از حیث شمول و تنوع منابع و تلاش برای ارائه روایتی چندجانبه از زوایای مختلف موضوعش، موفق عمل کرده است و چه بسا در منابع تألیفی تُنک فارسی پیرامون نهاد زندان در ایران، نظرگاه موجودی باشد برای روبهرو شدن با وقایعی که در آنِ تاریخیشان در دو سوی دیوارهای محبس دور از توجّه و نظارت عمومی رخ دادند. شاید با احضار مسائل مطرح در این کتاب در زمان کنونی بتوان دیوار بلند مقابل انظار عمومی را لختی لرزاند و روزنی در آن پدید آورد.
فرآیند ساختیابی نهاد زندان؛ از مشروطه تا پایان پهلوی اول | خزایی،یعقوب | نشر آگه | ۱۳۹۵ | ۳۷۶صفحه | ۲۶۰۰۰تومان