روحانی خطاب به صندلیهای خالی از درآمدزایی دانشگاهها گفت
«من نمیگویم درآمد دانشگاه از طریق فروش علم باشد، ولی از طریق فروش پژوهش که باید باشد. حالا علم را هم اشکال کنیم و بگوییم آن جوان پولدار، شب در دانشگاه شما اگر فضا دارید و استاد هم دارید که درس بدهد، چون نمره کنکورش بالا نبوده نیاید درس بخواند. من خیلی هم موافقم (این اشکالی که گرفته میشود) نیستم..». این جملهها بخشی از گفتههای امروز حسن روحانی در مراسم آغاز سال تحصیلی دانشگاهها در دانشگاه تهران است. این روایت روحانی در خصوص کارکرد دانشگاهها در کشور، در چارچوب کلیتر دفاع او از «اداره مستقل دانشگاه» جای میگیرد؛ عبارتی که مقامات بهجای «خصوصیسازی و پولیسازی آموزش» به کار میبرند.
آموزش اولین ساحتی بود که پس از انقلاب در فرآیند خصوصیسازی قرار گرفت و پس از آن سیاست کاهش حمایت دولت از نهادهای آموزشی در همه دولتها با شدت دنبال شد. مطالعات انجام شده در این زمینه نشان میدهد که میانگین تأمین هزینه آموزش عمومی از جانب دولتها در دنیا بین ۸۵-۸۷ درصد است، اما در ایران سهم دولت به کمتر از ۵۰ درصد رسیده است.
بررسیها همچنین از این حکایت دارند که مهمترین شاخص شکاف طبقاتی در ایران، آموزش است؛ در سال ۹۵ این شکاف بین دهک بالا و پایین جامعه برای پرداخت هزینه در حوزه آموزش، ۴۷ برابر بوده و طبق آمارهای خام در سال ۹۶ به ۵۸ برابر رسیده است. مطابق با پژوهش انجام شده در وزارت رفاه، دسترسی سه دهک بالای جامعه به آموزش باکیفیت ۵۸ درصد بوده و این سهم برای سه دهک پایین تنها ۴/۵ درصد است.
بانک جهانی میگوید طی سالهای ۹۴-۱۳۸۳ «نسبت مخارج دولت در آموزش به تولید ناخالص» در کل جهان ۲۰ درصد افزایش یافته است و در ایران از سال ۱۳۸۷ تاکنون، این نسبت کاهش یافته و در سال ۹۸ به ۲/۳ درصد رسیده است.
در همان لحظاتی که حسن روحانی در حال سخنرانی برای مسئولان دانشگاهی، تعداد اندکی از دانشجویان و صندلیهای خالی بود، در محوطه دانشگاه گروههای متنوعی از دانشجویان تجمعی در اعتراض به خصوصیسازی و پولیسازی آموزش و صدور احکام سنگین برای دانشجویان زندانی برپا کرده بودند.
یه رفیق داشتیم، حرف خوبی میزد: میگفت ما ترکیب عالیای از کمونیسم و لیبرالیسم هستیم. کمونیستها خودشون رو مسئول آموزش، بهداشت و اقتصاد میدونند و متقابلا در همهی این حوزهها هم دخالت میکنند. لیبرالها، آزادیِ انتخاب رو فراهم میکنند و در عوض در هیچ حوزهای خودشون رو مسئول نمیدونند. حالا ما اینایم: مثل لیبرالها بیاعتنا هستیم در کار وضع اقتصادیِ شما و مثل کمونیستها دخالت میکنیم در حوزههای فردی و آزادیهای شما!