منابع خود را متنوع کنید
پیدا کردن منابع معتبر خبری یک مسئله عمده برای روزنامهنگاران و مخاطبان است. پوریا ناظمی در این متن یکی از چالشهای مهم روزنامهنگاری و شیوه برونرفت آن را شرح داده است.
بحران یافتن منبع
پیدا کردن منبع معتبر یکی از چالشهای اولیه پیش روی روزنامهنگاران در همه حوزهها است. در حوزه علم نیز این ماجرا وجود دارد و حتی اندکی دشوارتر و چالشبرانگیزتر از بقیه حوزهها است. دلیل آن هم این است که تعداد متخصصان و کارشناسان یا دانشمندانی که بتوانند به زبان قابل فهم صحبت کنند و منظور خود را ساده و روان بیان کنند اندک است و به خصوص در فضای حرفهای علمی در ایران به دلایل مختلف فرهنگی و اجتماعی و از جمله جا افتاده نبودن مفهوم روزنامهنگاری علم و سوءظن عمدهای که به این رشته وجود دارد، بسیاری از دانشمندان حتی اگر فرصت و توان صحبت داشته باشند این سخن گفتن و نظر دادن را وارد چنان فرآیند پیچیدهای میکنند که دنبال کردن آن برای خبرنگاران غیرممکن میشود.
شاید شما برای گفتگویی عمومی و بدون زمان بتوانید به سازهای مختلف کارشناسان و مصاحبه شوندههای خود برقصید؛ اما زمانی که خبری فوری در جریان است و شما نیاز به نظر کارشناسی برای اطمینان از نوشتن خبر خود دارید یا نیاز دارید واکنشی تخصصی و علمی به موضوع را به گزارش خود اضافه کنید کار واقعاً گره میخورد.
فهرست کارشناسان دمدستی
در رسانههای حرفهای معمولا فهرستی از کارشناسان «دم دستی» (به معنی قابل دسترس بودن و نه به معنی کم ارزش) یا To Go وجود دارد که بر اساس شناختهای قبلی در شرایط فوری افراد میتوانند به آنها مراجعه کنند.
یکی از مهمترین ویژگیهای افرادی که در این فهرست قرار میگیرند (یا دانشمند یا روزنامه نگار تخصصی) علاوه بر به روز بودن و دنبال کردن خبر و داشتن اطلاعات دقیق، توانایی در ایجاد تمایز میان نظرات حرفهای شخصی و اطلاعرسانی است. به عبارت دیگر این افراد، به خصوص دانشمندانی که در فضایی مشغول کار هستند (درباره روزنامهنگاران با فرض حرفهای بودن این ایجاد تمایز بخشی از آموزش حرفهای ایشان است) میتوانند تا حدی هنگامی که مورد پرسش قرار میگیرند ضمن ابراز موافقت یا مخالفت حرفهای خود با یک موضوع استدلال طرف مقابل را نیز بیان کنند.
اگرچه این اتفاقی نیست که همیشه رخ بدهد و برای همین هم راه کارهایی برای پیدا کردن منابع معتبر پیشنهاد شده است. برای مثال اگر موضوعی در جامعه علمی مطرح میشود که میان این جامعه – نه بین افراد غیر مرتبط بیرونی – درباره آن اختلاف نظر و مناقشه وجود دارد، بعد از بررسیهای ابتدایی و صحتسنجی دادهها، وجود مناقشه را در چارچوب داستان قرار داده و به آن اشاره کنید.
بحث تشخیص مناقشه و چگونگی گزارش آن داستان مجزایی است که از جمله می توانید در اینجا درباره آن مطالعه کنید.
نکتهای که نباید از نظر دور داشت این است که استفاده از فهرست دانشمندان دم دستی در حوزههای مختلف عمدتا هنگام پوشش دادن به خبرهای فوری است که کار آمد است. برای مثال دقایقی قبل زلزلهای رخ داده است و ما نیاز داریم بخشی از دادههای خود را از نظر صحت علمی بررسی کنیم، دانشمندان آشنا و عضو این فهرست میتوانند به ما کمک کنند اما زمانی که کار به تحلیل و گزارشهای دقیقتر میرسد منابع ما نباید به این فهرست ابتدایی محدود بماند.
اگر صحبت از زلزله پیش میآید همه ما نه تنها در داستانهای مختلفی که در یک رسانه منتشر میکنیم، که همه رسانههای مختلف به سراغ یک فرد مشخص میروند.دانشمندانی در نقش ستاره رسانهای
نکته مورد توجه این نوشته این است که زمانی فرا میرسد که یا به دلیل تحت فشار زمانی بودن و یا به دلیل کم بودن تعداد کارشناسانی که حاضر به گفتگو و نظردهی باشند، ما دایره کارشناسان هر موضوع را به نفرات فوقالعاده معدودی مختصر میکنیم.
برای مثال اگر صحبت از زلزله پیش میآید همه ما نه تنها در داستانهای مختلفی که در یک رسانه منتشر میکنیم، که همه رسانههای مختلف به سراغ یک فرد مشخص میروند. وقتی نوبت به نجوم میرسد، همه رسانهها همزمان با یک یا چند فرد خاص گفتگو میکنند. درباره شهاب سنگ، زیست شناسی، یا هر چیز دیگری نیز وضع به همین منوال است.
بدین ترتیب نتیجه این میشود که اگر ما یک نفر را در یک رشته پیدا کنیم که توان صحبت به زبان ساده دارد و به سرعت هم پاسخگو باشد همه رسانهها به سوی او هجوم میآورند و به خصوص پس از آن که رویداد مرتبطی رخ دهد یکباره میبینید یک شخص همزمان در چند رسانه متفاوت درباره یک موضوع یک حرف را تکرار کرده است.
خطر اتکا دائمی به کارشناسان ثابت
این رفتار برای رسانه و برای روح فعالیت روزنامهنگاری علم که شاید بتوان آن را در قالب جمله کلیشهای ولی کارآمد «تعریف کردن داستانهای دقیق و جذابی که برای مخاطب اهمیت دارند» تعریف کرد خطرناک است.
همچنین اگرچه در کوتاهمدت ممکن است یک چهره علمی را به یک سلبریتی یا ستاره رسانهای تبدیل کند اما در دراز مدت اعتبار آن شخص را نیز با چالشهای جدی مواجه میکند.
درباره بخش رسانهای مشکلات متعددی در این روش وجود دارد.
فرض را بر این بگذاریم که چنین منبعی هیچ قصد سو یا بدی نداشته باشد و نخواهد برای مثال از تصویر رسانهای خود بعداً برای کسب امتیازهای حرفه ای یا فرصتهای مالی و غیره استفاده کند. (نمونههای بیشماری از این موارد در تاریخ معاصر رسانه و رسانههای علمی وجود دارد.)
نخست اینکه شما با انجام این کار تمایز خود با رسانههای دیگر را از بین میبرید اگر در موضوعی علمی همه رسانهها همزمان به هم برای توضیح به سراغ یک شخص واحد بروند و او هم کم و بیش همان حرفها را برای همه تکرار کند طبیعی است که تفاوت جدی در گزارش و تحلیل رویداد بین رسانههای مختلف وجود ندارد. چرا مخاطب باید رسانه شما را به جای دیگری که درباره همان موضوع از همان شخص نقل قول کرده است انتخاب کند؟ (این موضوع درباره تفسیر و توضیح خبر است وگرنه موضوع درباره صحبت با منابع دست اول متفاوت است.)
نکته دوم اینکه با انجام چنین کاری شما خود و رسانه خود را در معرض خطر اشتباهات قرار میهید. دو عامل اعتماد به یک فرد در یک زمینه و تکرار او در همه رسانهها طبیعتا میزان دقت شما در ویرایش او را کاهش می دهد و ضمن اینکه حتی اگر خطایی در ایده، تحلیل یا نظر او وجود داشته باشد تعدد استفاده از او و ایده های او باعث میشود سندسازی رسانهای قدرتمندی حول او ایجاد شود که کار اصلاحات بعدی را دشوار می کند.
تصویر نادرست از دنیای علم
اتفاق مهم و منفی بعد این است که با این کار این تصور را در ذهن مخاطب ایجاد میکنید که این حوزه قلمرو اختصاصی یک فرد است و هیچکس دیگری در این حوزه کار نمیکند. بدینترتیب رفتارهای شخصی به صورت جدیتری خود را بر ساختار آن علم – به عبارت بهتر برداشت عموم از ساختار آن علم – تلقین میکند و در نتیجه خطای چنین فردی به سرعت به خطای ساختار حوزه علمی او تعمیم داده خواهد شد.
نکته مهم دیگر این است که با این کار ما بخش مهمی از صدای جامعه علمی را خاموش می کنیم. در جامعه علمی در ایران و جهان حتما بیش از یک نفر هست که در یک زمینه کار میکند. این ادعا که بسیاری از آنها نمیتوانند یک یادداشت خوب بنویسند و راحت حرف بزنند، نکته درستی است اما به خاطر داشته باشید این بخشی از وظیفه ما روزنامهنگاران علم است که اولا اعتماد منابع را جلب کنیم، ثانیا بتوانیم گفتار پیچیده آنها را ساده و به زبان مردم عادی – مخاطب – ترجمه کنیم.
با محدود کردن منابع تخصصی به یک فرد در عمل بخش مهمی از صدای جامعه علمی را خاموش می کنیم.ما نمی توانیم دایره منابع خود را به این دلیل که دوست نداریم کار خود را درست انجام دهیم، تنگ و تصویری فیلتر شده و غیر واقعی از جامعه علمی و نظرهای آن به مخاطب بدهیم.
برای مثال به موضوع گرمایش جهانی و نقش انسان در آن توجه کنید. می دانیم که بیش از ۹۵ درصد جامعه علمی اقلیمشناسان نهتنها معتقد به گرمایش زمین هستند که بر نقش انسان در آن تاکید میکنند.
گونه دیگری که میتوان این جمله را خواند این است که ۵ درصد جامعه علمی به این گزاره اعتقاد ندارند (به هر دلیلی که ممکن است از روش غلط تحقیق باشد، یا نظریات حاشیه ای یا حتی تضاد منافع مالی و …)
حال تصور کنید یکی از این افراد که دارای درجه علمی اقلیمشناسی هم باشد به دلیل توان ارتباط ساده به یکی از این چهرههای رسانهای بدل میشود. رسانههای متعدد هنگامی که درباره تغییرات اقلیم گزارشی را تولید میکنند به طور مداوم به سراغ او میروند و او با توجه به اینکه خود در رده اقلیت است به طور دایم با استفاده از این فرصت رسانهای نظر و دیدگاهی را تبلیغ میکند که مخالف اجماع جامعه علمی است. بدینترتیب بدنه مردم گمان میکنند اجماع علمی وجود ندارد و یا اجماع علم در این موضوع چیز دیگری از واقعیت است.
حتی در این موارد به چالش کشیدن او و گفتن اینکه برای مثال فلان ژورنال معتبر نظر مخالف شما را منتشر کرده هم کارآمد نیست آن فرد میتواند با ارجاع به درصد کوچکی از خطاهای سابق آن ژورنال ادعا کند که چون این مطلب در این ژورنال منتشر شده است الزاماً به معنی درست بودن آن نیست. نکته درستی که وقتی از چارچوب خود خارج می شود به ابزاری شبه علمی برای فرار از پاسخ تبدیل می شود.
این روند خطرناک نه تنها با اصول عمومی گزارشگری که تلاش برای به دست آوردن بهترین نسخه و ویرایش واقعیات و تلاش برای توضیح آن به مخاطب است مغایرت دارد که باعث ایجاد تصویری نادرست در علم میشود.
راه حل چیست؟
منابع خود را متنوع کنیم.
خوشبختانه در سالهای اخیر بسیاری از دانشمندان ایرانی در دانشگاههای مختلف در ایران و سراسر جهان فارغ التحصیل شدهاند. در هیچ رشتهای نیست که شما نتوانید چندین و چند متخصص مایل به همکاری پیدا کنید. پیدا کردن این افراد وظیفه ما است. شاید برخی از این افراد این قابلیت را داشته باشند که پاسخگوی فوری ما در مواقع ضروری باشند احتمالا بخش بزرگتری از آن ها میتوانند در کار درک، تحلیل و گزارشگریهای دارای زمان بیشتر به کمک ما بیایند.
این تنوع به ما امکان میدهد که فهرستی کاملتر و متنوعتر از افراد داشته باشیم که حتی در گزارش مناقشات بتوانند به ما کمک کنند. در عین حال امکان خطای ما را کاهش میدهند.
برای شروع شاید بد نباشد همکاران ما زمانی که قصد دارند درباره موضوع خاصی که در آن شاهد حضور ستارههای رسانهای هستیم بروند و گمان میکنند که احتمالا این شخص همزمان منبع رسانههای دیگر هم هست، با احتیاط بیشتری به دنبال سایر افراد در آن رشته بگردند و مواظب باشند تنها تبدیل به نسخه رونویسیشدهای از بقیه رسانهها نشوند.
ما به مخاطب خود این دین را داریم که بهترین کاری که از دستمان بر میآید را برای آنها انجام دهیم. نه اینکه محصولی را در اختیار آنها قرار دهیم که تولیدش برای ما راحتتر بوده است.
فراموش نکنیم که ما در مقابل محتوای خود نه تنها از مخاطب طلب هزینه مادی میکنیم که از آن مهمتر وقت بیبازگشت او را به خود اختصاص میدهیم و این سرمایهای غیرقابل برگشت است.