جامه خود میخواهم اگر اِنعام فرمایی
آذری جهرمی به تازگی توییتی منتشر کرده که در آن اعلام کرده در سال گذشته افطاری دادن در وزارت ارتباطات را ممنوع کردهاند و صدها میلیون تومان صرفهجویی را به گسترش دسترسی همگانی و بازسازی مناطق زلزلهزده اختصاص دادهاند؛ خبر خوشی دیگر از وزیر جوان دولت روحانی.
از قضا این روزها نه تنها سالگرد صرفهجویی در افطاریهای سازمانی وزارت ارتباطات که سالگرد فیلترینگ تلگرام هم هست. به همین مناسبت سایت خبر آنلاین گزارشی دارد که نکات جالبی را درباره فیلترینگ تلگرام نشان میدهد. این گزارش آمارهایی از میزان استفاده کاربران ایرانی از تلگرام پس از فیلتر شدن آن ارائه داده و سپس درباره میزان هزینههای فیلترینگ به گمانهزنی پرداخته است. به عنوان مثال، بر طبق این گزارش، آمارها نشان میدهند که یک سال پس از قطع دسترسی ایرانیان به تلگرام و بعد از صرف هزینههای بسیار اقتصادی، اجتماعی و سیاسی توسط دولت و سایر ارگانهای حکومتی «تنها باعث شده ۴ درصد کاربران شبکههای اجتماعی از تلگرام ریزش کنند». این گزارش سپس به بازگشت رسانههای رسمی به تلگرام پرداخته و به این مساله اشاره کرده که تلگرام نه تنها نزد مردم محبوب مانده، بلکه رسانههای رسمی نیز -همچون فارس- چندی بعد از فیلتر شدن تلگرام، با توسل به توجیهاتی به آن محیط بازگشتهاند. بخش پایانی این گزارش نیز ابتدا به هزینههای سالانه فیلتر کردن اینترنت پرداخته که از اسرار مگوست ولی میتوان حدود آن را تخمین زد (گویا حدود ۲۰۰ میلیارد تومان). دست آخر نیز به هزینه دستکم ۱۵ میلیاردی اشاره کرده که از خزانه عمومی برای پیامرسانهای داخلی (سروش، بیسفون و گپ) هزینه شده است. ظاهرا پس از این همه هزینه و تبلیغات و دسترسی انحصاری به تسهیلات دولتی این پیامرسانها تنها ۲درصد کاربران فارسیزبان را جذب خود کردهاند. اینها همه هزینههاییست که از بودجه عمومی کشور خرج شده است.
اما جدا از همه این هزینههای میلیاردی که از خزانهی کشور برای محدود کردن دسترسی همگانی به امکانات ارتباطی شده و میشود، مردم نیز کم از این وضعیت متضرر نیستند. بد نیست در سالگرد فیلتر شدن دائمی تلگرام، گفتگوی علی توسلی، دبیر کمیسیون اینترنت سازمان نظام صنفی رایانهای با خبرگزاری فارس در دیماه ۹۶ -وقتی که تلگرام به طور موقت به صورت دوهفته فیلتر بود- را به یاد بیاوریم. توسلی در این گفتگو اذعان کرد که با «بنا بر اعلام بزرگترین فعالان بازار کسب و کارهای اینترنتی شامل ارائهدهندگان اینترنت، فروشگاههای اینترنتی، تاکسیهای آنلاین و امثال آنها از اختلال اینترنت در چند روز گذشته ۵۰۰ میلیارد تومان زیان کردهاند.» و البته پس از آن نیز، وزیر جوان دولت روحانی نیز طی توییتی -که به دلیل فیلتر بودن از دسترس میلیونها ایرانی خارج است- از صدها هزار شهروندان ایران که به دلیل شرایط اخیر متضرر شده بودند، عذرخواهی کرد. به نظر میرسد، در نزد آذری جهرمی، تصور منحصر بفردی از «دسترسی همگانی» وجود دارد. احتمالا به باور او «همه» دسترسی به توییتر دارند و یا همه دسترسی به فیلترشکن دارند که او این رسانه را برای اعلام خبرها، مواضع و عذرخواهیها برگزیدهاست. شاید هم «همگانی» که مدنظر اوست در خارج از مرزهای ایران زندگی میکنند.
اینترنت قرار بوده و هست که بستر تبادل اطلاعات باشد. اما بیاییم ببینیم این دسترسی واقعا برای چه کسانی میسر است؟ بیش از بیست سال است که اینترنت در خطوط تبادل اطلاعاتی ایران جاریست. در این سالها همیشه و همیشه دسترسی همگانی به اینترنت محدود بوده است. چه امروز که افراد برای حال و احوالپرسی ساده خانوادگی هم دست به دامان فیلترشکن میشوند، چه سالهای اولیه اینترنت که صرف دسترسی فیزیکی به اینترنت تنها برای عدهای متمول و بهرهمند از امتیازهای خاص اجتماعی میسر بود. در تمامی اینسالها، اتفاقا آن گروهی از مردم که بهرهمندی از دنیای اطلاعات میتوانست سطح زندگیشان را به طرز معناداری ارتقا ببخشد از دسترسی به دنیای اطلاعات محروم بودهاند. بستری که میتوانست ابزار آموزشی موثر و توانبخش باشد و محلی را برای داد و ستد کسب و کارهای کوچک فراهم کند، برای افراد و خانوادهها به هزینهای اضافی تبدیل شده است. چه زمانی که هزینه تهیه سختافزار متصل شدن به اینترنت برای همگان مقدور نیست و چه وقتی که دیدن یک ویدئوی آموزشی از یوتیوب حداقل هزینه اضافهی ترافیک خارجی را با خود به همراه دارد (حالا بماند که دیدن چنین ویدئویی به صورت پیوسته و بیدردسر بدون خرج کردن برای ویپیان تقریبا نامحتمل است).
حالا بیاییم یک بار دیگر توییت آذری جهرمی درباره صرفهجویی در افطارهای سازمانی را کنار واقعیت سیاستهای بلندمدت حاکم بر دسترسی مردم به اینترنت قرار دهیم. متوجه میشویم که جز منت چیزی بر سرمان گذاشته نشده است. حالا ما همگان اگر گذارمان به توییتر بیافتد، یا هر بار که یوتیوب را باز میکنیم، و یا به طور خلاصه هربار که اطلاعاتی را نیاز داریم و به آن در اینترنت دسترسی پیدا میکنیم، لابد باید احساس عذاب وجدان هم بکنیم که مدیران وزارت ارتباطات بابت دسترسی ما به این اطلاعات از مهمانی افطاری خود محروم شدهاند. کاش همگان به توییتر دسترسی داشتیم و میرفتیم به وزیر جوان اطلاع میدادیم که ما راضی به این همه نیستیم. افطارتان را نوش جان کنید و به جایش پایتان را از روی سیم دسترسی همگان به اینترنت بردارید.
*عنوان مطلب برگرفته از حکایتی از سعدی است.
اینها یکمشت منافق سیاسند که بجای درامدزایی برای مردم کشور همیشه سعط کردند در روز روشن از جیب مردم بردارند وهربار به بهانه ای در جزب اربابان شیطانی و کدخدا بریزند . نیاید ناراحت شد چون اینگونه ادمها امدند بر سر قدرت تا در دعواهای دوطرف با قیافه های حق بجانب گرفته ، حق را به ناحق بدهند و ناحق همیشه شیطان بزرگ و عوامل نزدورش بوده . سیدمجتبی
گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست…