skip to Main Content
قیاس گوشت و درآمد؛ بهای گوشت در کشور‌های همسایه
جامعه کیوسک

قیاس گوشت و درآمد؛ بهای گوشت در کشور‌های همسایه

بهای گوشت بی‌استخوان گوسفند در ایران، تقریبا ۷ دلار است و دستمزد یک کارگر ایرانی (با همسر و دو فرزند) یک و نیم میلیون تومان یا ۱۱۵ دلار؛ بنابراین با یک ماه دستمزدش می‌تواند ۱۶.۵ کیلو گوشت گوسفند بدون استخوان بخرد که پایین‌تر از همه کشور‌های همسایه و نزدیکی است که فرارو بررسی کرده است.

چند روز پیش آقای روحانی در واکنش به گرانی بهای گوشت گفته بود: «بروید در کشور‌های همسایه و ببینید که گوشت در آنجا چند دلار است».

البته این تنها بخشی از سخنان وی بود که برخی رسانه‌های مخالف دولت با برجسته کردن همین بخش، تلاش داشتند بسان همیشه، از آب گل‌آلود ماهی گرفته و در سیاه‌نمایی بیشتر علیه دولتی که دیدگاه‌هایش با آن‌ها کمی زاویه دارد (یا بهتر است بگوییم دیدگاه‌های آن‌ها با این دولت‌ها زاویه‌دار است)، کامیاب شوند. هرچند باید افزود که کارنامه دولت روحانی شوربختانه آنچنان دچار کاستی است که نیاز به سیاه‌نمایی و استفاده ابزاری از بریده‌های سخنان وی نیست.

روحانی به هر روی در این سخنانش اشاره کرده که، چون بهای گوشت و بنزین در کشور‌های همسایه ما بالاست، این کالا‌ها به آن کشور‌های قاچاق می‌شود. استدلالش کاملا درست است.

اما دو نکته را درباره این استدلال باید در نظر داشت:

نخست اینکه اگرچه بالا بردن بهای این کالا‌ها به متوسط بهای جهانی و سپس توزیع عادلانه سرمایه‌ها میان مردم کشور می‌تواند از اینگونه قاچاق‌ها پیشگیری کند، اما تجربه نشان داده در چنین برنامه‌هایی، دولت‌های ما بخش نخست کار (یعنی افزایش بهای کالا‌های اساسی) را خیلی خوب انجام می‌دهند، اما در انجام بخش دوم آن (توزیع سرمایه میان مردم و امکان دسترسی فراهم کردن برای همگان به آن کالاها) ناکام مانده و بنابراین مرم زیان اصلی را خواهند دید.

نکته دوم اینست که روحانی و بسیاری از دیگر مسئولین کشور ما، خواه ناخواه دچار این دیدگاه‌های نادرست مقایسه‌ای شده‌اند. حتی اگر روحانی در این سخنرانی هدفش واقعا مقایسه میان بهای گوشت میان ایران و همسایگان نبوده باشد (که به باور نویسنده، نبوده)، اما همچون بسیاری از دیگر مسئولین، چنین ذهنیتی در پس اندیشه و سخنانش نشسته است. یعنی در هنگام اشاره به بهای کالا‌های اساسی، ایران را با کشور‌های مقایسه می‌کنیم که بهای این کالا‌ها در آنجا بسیار زیاد است. اما هنگام اشاره به سطح رفاه و دستمزد و…، خود را با کشور‌های بسیار فقیر و توسعه نیافته همسنجی می‌کنیم.

برای همین، در اینجا به مقایسه و هم‌سنجی درباره بهای گوشت در برخی کشور‌های همسایه (که نگارنده به آن کشور‌ها سفر کرده) می‌پردازیم، اما در این سطح باقی نمانده و تلاش می‌کنیم نشان دهیم یک کارگر یا کارمند ساده با دستمزد یک ماه کارش، چند کیلو گوشت گوسفندی بدون استخوان می‌تواند بخرد.

همچنین بخوانید:  ‌طرح‌های ضربتی دوران کرونا علیه اقشار ضعيف

عراق: در عراق، یک کیلو گوشت گوسفندی بدون استخوان (که بیشتر به صورت چرخ‌کرده است و اگر کسی چرخ نکرده بخواهد، عموما گوشت با استخوان می‌خرد)، بسته به کیفیت گوشت (بره یا گوسفند پیر)، جای قصابی (در محله‌های قدیمی و فروشگاه‌های نه چندان تمیز، یا در فروشگاه‌های بهداشتی و تمیز) بین ۱۲ تا ۱۵ هزار دینار در نوسان است. هرچند بیشتر مردم ترجیح‌شان با همان گوشت‌های ۱۵ هزار دیناری است. اما نکته اینجاست که متوسط دستمزد ماهانه یک کارگر ساده در عراق، ۷۵۰ هزار دینار است که می‌شود پنجاه کیلو گوشت بی‌استخوان گوسفند.

افغانستان: گوشت گوسفند بی‌استخوان در افغانستان، کیلویی ۳۰۰ افغانی (واحد پول افغانستان) است که به نرخ امروز صرافی‌ها (هر افغانی ۱۷۲ تومان) می‌شود ۵۱.۷۲۰ تومان. بهای دستمزد یک کارگر ساده در افغانستان خیلی متفاوت است. اما یک کارمند به‌طور میانگین اگر در ادارات دولتی باشد، ماهانه ۱۴ هزار افغانی دستمزد می گیرد. اما در نهاد‌های غیردولتی ماهانه میانگین دستمزدشان ۳۰ هزار افغانی است؛ بنابراین یک کارمند دولتی می‌تواند ماهانه نزدیک ۴۷ کیلو گوشت گوسفند بی‌استخوان بخرد و اگر کارمند نهاد‌ها و شرکت‌های خصوصی باشد، ماهانه یکصد کیلوگرم.

ترکمنستان: اگرچه میانگین دستمزد ماهانه یک کارگر در این کشور پایبن است (تقریبا صد دلار)، اما بسیاری از خدمات و کالا‌ها هم در این کشور رایگان یا ارزان است. برای نمونه گاز شهری رایگان بوده و گوشت گوسفندی بی‌استخوان هم هر کیلو ۶۵ سنت است. به سخن دیگر با یک دلار می‌توان یک کیلو و نیم گوشت گوسفندی بی‌استخوان خرید و با دستمزد یک ماه یک کارگر می‌تواند صد و پنجاه کیلو گوشت بخرد.

ازبکستان: اگرچه همسایه ایران نیست، اما فاصله چندانی هم با ما ندارد و برای رسیدن به آن می‌توان از ترکمنستان یا افغانستان گذشت. بهای یک کیلو گوشت بی‌استخوان گوسفندی در این کشور، ۴۰ هزار سامانی (یا آنگونه که خودشان تلفظ می‌کنند، سُم) است که می‌شود ۴.۸ دلار. میانگین دستمزد یک کارمند در این کشور، ماهانه ۱.۵۵۰.۰۰۰ سامانی است که می‌شود ۱۸۶ دلار. یعنی یک کارمند می‌تواند ماهانه ۳۸ کیلو گوشت بی‌استخوان گوسفند بخرد.

همچنین بخوانید:  جهانی‌کردن و مسئله زنان

مغولستان: مغولستان گزینه جالبی است برای توصیف بازار گوشت. مردم این کشور بیشترشان دامدار بوده و گله‌های گوسفند، شتر، گاو، اسب و خوک را برای گوشت و فراورده‌های لبنی پرورش می‌دهند. بهای یک کیلو گوشت گوسفند در این کشور، کمتر از سه دلار است و البته برای همگان، در دسترس. نکته جالب اینکه مغول‌ها خیلی مشتاقند به ایران گوشت یا دام زنده بفروشند. در یک کارگاه آموزشی در پایتخت این کشور، وقتی معاون امور دام‌شان فهمید من ایرانی‌ام، تلاش زیادی کرد متقاعدم کند تا واسطه میان آن‌ها و مسئولین ایرانی شوم برای صدور گوشت یا دام زنده (ایران سفارتخانه در مغولستان ندارد و سطح روابط دیپلماتیک‌مان بسیار پایین است). وقتی به ایران آمدم، با چند مسئول دولتی و حتی سرمایه‌گذار خصوصی نامه‌نگاری کردم و شرایط خوب مغولستان در این زمینه را توضیح دادم. اما هیچ‌یک پاسخم را ندادند. به نظرم در این شرایط بد نیست مسئولان یا سرمایه‌داران خصوصی، به توانمندی‌های مغولستان در این زمینه بیشتر توجه کنند.

ایران: بهای گوشت بی‌استخوان گوسفند در ایران، تقریبا ۷ دلار است و دستمزد یک کارگر ایرانی (با همسر و دو فرزند) یک و نیم میلیون تومان یا ۱۱۵ دلار؛ بنابراین با یک ماه دستمزدش می‌تواند ۱۶.۵ کیلو گوشت گوسفند بدون استخوان بخرد که پایین‌تر از همه کشور‌های همسایه و نزدیکی است که بررسی کردیم.

البته که با هم‌سنجی و مقایسه بهای یک کالای (حتی اساسی) نمی‌توان درباره میزان رفاه مردم یک کشور نتیجه‌گیری کرد. اما می‌توان به ادعا‌های نادرست برخی مسئولین پاسخ داد؛ مسئولینی که هنگام اشاره به سطح رفاه، ایران را با کشور‌های توسعه‌نیافته مقایسه می‌کنند و هنگام اشاره به بهای کالاها، با کشور‌های پیشرفته. هرچند همانگونه که نشان دادیم، همین آمار‌ها و ادعا‌ها هم گاهی نادرست است.

This Post Has 0 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗