محمدرضا پهلوی چه در سر داشت؟
شاه در آینه شاه | بیتا عظیمی نژادان
دوران حاکمیت سیاسی پهلوی دوم (شهریور ۱۳۲۰ تا بهمن ۱۳۵۷)، یکی از دوران مهم تاریخ معاصر ایران است، دورهای که با حضور نیروهای خارجی در مناسبات قدرت در ایران و خلع قدرت از رضا پهلوی آغاز و با سقوط حکومت محمدرضا پهلوی در بهمن ۵۷ به پایان میرسد. در این بازه ۳۷ ساله رویدادهای بسیاری مهمی اتفاق افتاده است؛ درگیری میان نیروهای سیاسی به ویژه در دهه ۲۰ برای تأثیرگذاری در دولت، مسئله آذربایجان و رایزنی قوام با مسکو، کودتای ۲۸ مرداد و سقوط دولت مصدق، تأسیس سازمانهای بوروکراتیک دولت، تشکیل احزاب سیاسی از سوی دربار در دهه ۳۰، برنامه اصلاحات اجتماعی و اقتصادی از اصلاحات ارضی تا تأسیس سپاه دانش و بهداشت، شبهکودتا علیه دولت امینی، قدرتزدایی از دولت به نفع افزایش قدرت دربار، افزایش قیمت نفت و تغییر سیاست خارجی ایران در عرصه بینالمللی… اینها تنها نمونهای از رویدادهای مهم این بازه ۳۷ ساله است که کمتر به غیر از چند مورد برای مثال رویداد کودتای ۲۸ مرداد یا مسئله آذربایجان و برنامه اصلاحات ارضی، بهطور دقیق در تاریخنگاری این دوره به آنها پرداخته نشده است.
هرکدام از رویدادهای این دوره، نیاز به تاریخنگاری مشخص خود دارد. موضوع نفت، کنشگری نیروهای سیاسی، مسئله دولت، سازمان دربار، مجلس شورای ملی و تأثیرگذاری آن در مناسبات قدرت، سوژگی محمدرضا پهلوی در مقام پادشاه ایران و تلاش برای حذف نیروهای اجتماعی و سیاسی و قبضه قدرت تماماً در دربار، سازمان نظامی ارتش و گسترش آن، برنامههای عمرانی در جهت توسعه اقتصادی و اجتماعی ایران و… با بررسی دقیق هریک از این رویدادها، امکان تدوین تاریخنگاری این دوره مهم از تاریخ معاصر ایران تا حدودی فراهم میشود. تاریخنگاریهایی که رویدادهای این دوره را صرفاً بر اساس منطق زمانی و پشت سر یکدیگر روایت میکنند، از دقت بالایی برخورد نیستند و بیشتر به شکل داستان تاریخی میمانند که اگرچه جذاب هستند اما کمکی برای فهم دقیق این دوره به ما نمیکنند.
کتاب «شاه در آینه شاه؛ بررسی مصاحبههای مطبوعاتی محمدرضا پهلوی» نوشته بیتا عظیمی نژادان میکوشد تاریخ پهلوی دوم را از نقطهنظر سیاست شاه و بازیگری آن روایت کند. این کتاب در چهار فصل تنظیم شده است: فصل اول؛ ۱۳۳۲-۱۳۲۰ دوره فترت، فصل دوم؛ ۱۳۴۲-۱۳۳۲ دوره تثبیت قدرت، فصل سوم؛ ۱۳۵۷-۱۳۴۳ دوره فرمانروایی سلطانی و فصل چهارم؛ بهمن ۱۳۵۶ تا بهمن ۱۳۵۷. نویسنده در پیشگفتار کتاب بر این موضوع تأکید میکند که محمدرضا پهلوی از هنگامی که در شهریور ۱۳۲۰ به قدرت رسید تا سال ۵۷ که مجبور به ترک ایران شد، در مخیله خود ایدههایی داشت که دائم تلاش میکرد آنها را پیاده سازد. نویسنده برای دفاع از این ادعای خود به بررسی مصاحبههای مطبوعاتی محمدرضا پهلوی از آغاز سلطنت او تا سال ۵۷ میپردازد تا از این طریق رد پای ایدههای شاه و تلاش برای چگونگی پیادهسازی آنها را نشان دهد.
خواننده با این کتاب میتواند با ایدههای محمدرضا پهلوی در اداره امور کشور به ویژه رویکرد سیاسی او و همچنین تغییر و تحولاتی که از نظر او لازم است تا ایران در آینده نزدیک به یک کشور پیشرفته و توسعهیافته تبدیل شود، آشنا شود. با این حال شاید تنها نقطهضعف این کتاب این است که نویسنده با پیشفرضهای از پیش موجود در ذهن خود با کاراکتر محمدرضا پهلوی و ایدههای او مواجه میشود، به عبارت دیگر از نظر نویسنده شخص محمدرضا پهلوی مستبد و حکومت پهلوی یک حکومت استبدادی است، فارغ از مستبد بودن یا نبودن شخص محمدرضا پهلوی و یا استبدادی بودن یا نبودن حکومت پهلوی دوم، نویسنده به جای فهم این موضوع در جریان بررسی مصاحبههای مطبوعاتی محمدرضا پهلوی، پیش از بررسی با این نتیجه که محمدرضا پهلوی مستبد و حکومت او استبدادی است به سراغ بررسی مصاحبههای مطبوعاتی او میرود که نشان میدهد فهم نویسنده درباره این موضوع نه محصول بررسی مصاحبههای مطبوعاتی محمدرضا پهلوی که از پیش بر اساس روایتهای دیگری شکل گرفته است که سایه آن همواره در فصول کتاب آمده است.
شاه در آینه شاه؛ بررسی مصاحبههای مطبوعاتی شاه ۱۳۵۷-۱۳۲۰ | بیتا عظیمی نژادان انتشارات نگاه معاصر