
معیشت معلمان آمریکا با نگاهی جزییتر از روی جلد به درون
به تازگی مجله تایمز گزارشی در مورد وضعیت معیشیتی معلمان در آمریکا منتشر کرده است. این گزارش در رسانههای ایرانی هم بازتاب داشته و بعضا با سوگیری سیاسی به عنوان نمونهای کلان از وضعیتی اسفبار از آن یاد کرده و برخی جنبههای آن نادیده گرفتهاند. شهرام جمالی، معلم، در این یادداشت به این جنبهها میپردازد.
مجله تایم به تازگی و در آخرین شماره خود در گزارشی مبسوط به بررسی وضعیت معیشتی معلمان آمریکا پرداخته و با چهار معلم از ایالتهای مختلف آمریکا در این مورد گفت و گو کرده است. البته به نظر می رسد اعداد و ارقامی که در برخی آمارهای ارائه شده در گزارش تایم، مبنای مقایسه قرار گرفتهاند به شکل گزینشی و از برخی موسسات خاص انتخاب شده باشند که با توجه به آمارهای نهادهای دیگر، نمیتواند شاخص دقیقی از وضعیت معلمان آمریکا در مورد دستمزد و قدرت خرید آنها را نشان دهد، اما در کل از آنجا که این گزارش از جنبههای مختلفی به واکاوی این موضوع پرداخته، به نظر گزارش جامعی میآید. هرچند تصویر و تیتر روی جلد نشریه به گونهای کار شده که سبب گشته برخی رسانهها بدون توجه به جزئیات مطلب و بعضاً با رویکرد سیاسی به آن بپردازند تا جایی که روزنامهای مثل کیهان هم تیتر اول خود را به عکسهای معلمان بدبخت آمریکایی مزین کرده است. البته این موضوع دستمایه طنز برخی کاربران در فضای مجازی هم قرار گرفته است. برخی برای معلمان آمریکا غصه خورند و برای اهدا خون به آمریکا اعلام آمادگی کردند. و برخی هم خدا را شکر گفتند که با تمام احجاف و تبعیضهایی که در حق معلمان ایران روا داشته شده باز هم مجبور نیستند مثل معلمان آمریکا برای پرداخت قبض هایشان، پلاسمای خون خود را بفروشند و یا با فرزندشان روی یک تخت خواب بخوابند.
تصویر روی جلد مجله تایم چهره «هوپ براون» دبیر تاریخ را نشان میدهد که پشت میز مخصوص دانشآموزانش در کلاس درسی نشسته و میگوید «با فوق لیسانس، ۱۶ سال سابقه کار و دو شغل اضافه، پلاسمای خونم را هم اهدا میکنم تا قبوضم را پرداخت کنم.»
این در حالی است که در ادامه همین مصاحبه، خانم براون در مورد شغل دوم خود به تایم میگوید «با همسرش یک شرکت تور بازدید از مکانهای تاریخی را اداره میکند.» وی همچنین درآمد سالیانه خود از شغل معلمی را ۵۵ هزار دلار عنوان میکند که به نظر در بسیاری از مناطق آمریکا درآمد معقول و متوسطی محسوب میشود. با این حال، گفته ای درج شده از خانم براون روی جلد مجله به گونهایست که خواننده تصور میکند بیشتر معلمان آمریکا زیر خط فقر یا در فقر مطلق زندگی میکنند!
اینکه میگویم درآمد ۵۵ هزار دلاریِ مورد اشاره خانم براون، «معقول» و «متوسط» محسوب میشود، مستند به برخی گزارشهای نهادهای ملی و بینالمللی از وضعیت حقوق معلمان در آمریکاست.
براساس گزارش اخیر مجمع جهانی اقتصاد در سال ۲۰۱۸ که در آن ۱۰ کشور برتری که بیشترین حقوق را به معلمان خود میدهد، معرفی شده است، معلمان آمریکا با متوسط درآمد سالیانه ۵۳,۷۵۸ دلار در رده ششم جهانی قرار دارند. براساس همین گزارش، در ایالت متحده آمریکا درآمد یک معلم به طور میانگین هر ماه حدود ۵ هزار دلار است.
مرکز ملی آمار آموزش و پرورش آمریکا نیز در آخرین گزارش سالانه خود میانگین ملی حقوق سالیانه یک معلمِ مدرسه دولتی را ۵۸,۹۵۰ دلار تخمین زده است که البته میزان حقوق در ایالات مختلف متفاوت است. مثلاً در ایالت واشنگتن حقوق یک معلم از پایه ۳۶ هزار دلار در سال شروع میشود و تا حدود ۵۲ هزار دلار هم میرود اما در نیویورک، بالاترین میزان حقوق حدود ۷۲ هزار دلار است. میزان حقوق بنا به مقاطع مختلف هم متفاوت است.
البته بدیهی است که میزان دستمزد شاغلین به تنهایی شاخص درستی از وضعیت معیشت آنها را نشان نمیدهد و برای بررسی دقیقتر این موضوع باید شاخصهای دیگری مثل وضعیت تولید سرانه ملی و شاخص قیمتها در قدرت خرید را نیز در نظر گرفت.
با توجه به اینکه در منابع آماریِ مورد اشاره، حقوق معلمان در آمریکا تقریباً در حد سرانه ملی ذکر شده و همچنین شاخص مصرفکننده نیز، در مقایسه با بسیاری از کشورها بالا نیست، می توان نتیجه گرفت وضعیت کلیِ معلمان آمریکا به لحاظ معیشتی نسبت به بسیاری از کشورهای جهان در وضعیت بهتری قرار دارد.
هر چند در گزارش تایم آمده است که «شکاف درآمدی میان معلمان آمریکا و دیگر مشاغلی که افراد با مدارک تحصیلی مشابه در آنها مشغول هستند، به بیشترین میزان خود رسیده است.»
تایم به گزارش «مؤسسه سیاستهای اقتصادی» (EPI) هم استناد کرده که در آن گفته شده معلمان مدارس دولتی در آمریکا در سال گذشته نسبت به کارمندان در مشاغلِ قابل مقایسه با معلمی، حدود ۱۸/۷ درصد کمتر درآمد داشتند. منظور از «مشاغل قابل قیاس با معلمی» مثلاً میتواند استادان همتراز معلمان در دانشگاهها بوده باشد که به نظر این مقدار اختلاف درآمد چندان غیرعادی نیست.
با همه اینها ذکر این نکته هم لازم است که موارد اشاره شده در این یادداشت به معنای وجود شرایط شغلی ایدهآل برای معلمان آمریکایی نیست و آنها نیز همانند بسیاری از معلمان کشورهای دیگر، خواهان شرایط شغلی بهتر و تبعیض کمتری نسبت به وضعیت موجود خود هستند. اینکه شرایط فعلی آنها تا چه اندازه به اجرای برخی سیاستها مثل خصوصیسازی آموزش و کاهش بودجه مدارس دولتی در آمریکا مرتبط است، موضوع دیگری است. اما آنچه در گزارش نهادهای ناظر بر این شرایط مشهود است اینست که میزان اختلاف درآمد معلمان با سایر شاغلین در سالهای گذشته رقم کمتری بوده که هر سال افزایش پیدا کرده است هر چند این افزایش سالانه نسبت به سال قبلش از یک درصد هم کمتر بوده ولی تداوم آن در درازمدت باعث نگرانی و نارضایتی معلمان و اتحادیههای معلمی شده است. از سوی دیگر اختلاف درآمد سالیانه معلمان در ایالتهای مختلف نیز به این نارضایتیها دامن زده است به طوری که در سالهای اخیر تجمعات اعتراضی گستردهای از سوی معلمان در برخی ایالتها به دنبال داشته است.