skip to Main Content
دغدغه‌های ما و «دلا»
چراغ برق

دغدغه‌های ما و «دلا»

Zazen | Vanessa Veselka

نوهیپی‌هایی که کلاس یوگا می‌روند، گیاه‌خوارند، هنرمندند، روابط آزاد دارند، حرف‌های سیاسی از دهان‌شان نمی‌افتد و همدیگر را برای خروج از کشور در وضعیت بحرانی ملامت می‌کنند (اگرچه که خیلی‌هایشان بی‌خبر از بقیه بلیت‌های خروج‌شان را هم خریده‌اند). دلا، روای رمان از آینده‌ی دیستوپیایی نزدیکی در آمریکا برایمان داستان را روایت می‌کند. در روزهایی که حمله‌های تروریستی از سوی گروه‌های مختلف اتفاقی عادی و هرروزه است و حتی آدم‌ها از بعضی‌هایشان حمایت می‌کنند. ونسا وسلکا در اولین رمانش هجویه‌ی سیاسی، اجتماعی و فرهنگیِ هوشمندانه‌ای از دوران‌مان ارائه می‌دهد، در کنار تصویر بمب‌گذاری‌ها، شورش‌ها و کشتارها، شاهد جهانی هستیم که در آن شعارها و برچسب‌های هویتی جای عمل واقعی را گرفته‌اند. دلا مشاهده‌گر خوبی‌ست و بهمان نشان می‌دهد که چطور اطرافیانش بیشتر از این که در فکر تاثیری باشند که می‌توانند بر جهان بگذارند، تمام هم‌وغم‌شان این است که اظهارنظرها و انتخاب غذا و لباس‌شان چه تصویری ازشان ارائه می‌دهد. شورشی‌هایی که قصد شورش کردن ندارند.

در این میان ما با دلا و کاوشش برای اینکه بفهمد کیست و به کجا تعلق دارد همراه می‌شویم، او می‌خواهد تاثیری واقعی بر جهان داشته باشد. با حمله‌های تروریستی همدل است اما با خشونت همدلی‌ای ندارد. همزمان که در کشاکش بین خروج از کشور و رفتن به ساحل‌های جنوب شرقی آسیا، و ماندن و ستیز در آمریکای جنگ‌زده‌ است، یکی از راه‌هایی که به‌نظرش می‌رسد تهدیدهای دروغین به حمله‌ی تروریستی‌ست. یک عالمه گوشی موبایل می‌خرد و به جاهای مختلف تلفن می‌کند و بهشان خبر حمله‌ای قریب‌الوقوع را می‌دهد، اما در چنین فضایی بعید است پیامی که می‌خواهید با عمل‌تان به گوش بقیه برسانید دقیقا همانطور که باید منتقل شود. کمی بعد می‌بینیم که حالا تهدیدهای تروریستی بین مردم به شوخی بدل شده‌اند، دیگر کسی باورشان نمی‌کند و آدم‌ها برای تعطیل شدن مدرسه و محل کارشان از همین راه استفاده می‌کنند. شاید لو دادن داستان درمورد ذاذن بخشی از هیجان خواندنش را برای خواننده خراب کند، برای همین امیدوارم اگر سراغش رفتید جزییات این نوشته را فراموش کنید. اگرچه همراه شدن با دلا در مسیر فرار پراستیصالش، نگاه نقادانه‌اش و پر از پرسشش به جامعه‌ای که به‌نظر همه در آن به نوعی مغزشویی شده‌اند، حتی جدا از ماجراها، جذاب است و بعید است در این روزهای ایران زندگی کنید و جایی بین دغدغه‌های دلا و خودتان شباهتی پیدا نکنید. دیدن فاصله‌ی بین آدم‌‌ها و روکشی که بر روابط کشیده شده، اینکه مدام از خودتان می‌پرسید آیا تغییر ممکن است، آیا شما می‌توانید در ایجاد تغییر نقشی داشته باشید، آیا فرار کردن بهتر نیست؟ و اینکه از روبه‌رو شدن با پاسخ همه‌ی این‌ها وحشت دارید.

همچنین بخوانید:  خوشه‌های خشم، میوه‌های امید

عنوان کتاب، «ذاذن»، به مراقبه‌ی بودایی اشاره دارد، کنایه‌ای همزمان به لایف‌استایل هیپی‌های آمریکایی و خودسوزی اعتراضی راهبان بودایی که همیشه بخشی از ذهن دلا را مشغول خودشان کرده‌اند. می‌شود گفت دلا و شاید در جایی همه‌‌ی ما، درواقع بین این دو تصویر نزدیک به هم اما عمیقا دور از هم، سرگردان مانده‌ایم.

 

دانلود نسخه پی‌دی‌اف

دانلود نسخه ای‌پاب (مناسب برای کتابخوان‌های الکترونیک)

This Post Has 0 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗