skip to Main Content
سمیر امین  ۱۹۳۱-۲۰۱۸
زیراسلایدر سیاست

سمیر امین ۱۹۳۱-۲۰۱۸





سمیر امین، متفکر برجسته و اقتصاددان، روز گذشته (دوازدهم اوت) در پاریس درگذشت. به همین مناسبت در این مقاله‌ مروری بر زندگی، دیدگاه‌ها و آثار وی ارائه شده است.




سمیر امین یکی از متفکران برجسته‌ی چپ روز گذشته (دوازدهم اوت ۲۰۱۸) در پاریس درگذشت. وی سوم سپتامبر ۱۹۳۱ از پدری مصری و مادری فرانسوی در قاهره زاده شد. کودکی و نوجوانی‌اش در شهر پورت‌سعید گذشت و در یک مدرسه‌ی فرانسه‌زبان درس خواند. از ۱۹۴۷ تا ۱۹۵۷ در پاریس دانشجو بود و دیپلم علوم سیاسی را در ۱۹۵۲ گرفت و بعد آمار و اقتصاد خواند. پس از ورود به پاریس امین به حزب کمونیست فرانسه پیوست ولی طولی نکشید که از مارکسیسم شوروی فاصله گرفت. در ۱۹۵۷ پایان‌نامه‌ی دکترایش را باراهنمایی فرانسوا پرو تحت عنوان اولیه‌ی «سرچشمه‌های عقب‌ماندگی: انباشت سرمایه در مقیاس جهانی» به پایان رساند. عنوان پایان‌نامه‌ی وی سپس به «پی‌آمدهای ساختاری ادغام بین‌المللی اقتصادی‌های پیشاسرمایه‌داری…» تغییر کرد.

پس از اتمام تحصیلات در پاریس به قاهره بازگشت و تا ۱۹۶۰ در «مؤسسه‌ی مدیریت اقتصادی» فعالیت می‌کرد. در ۱۹۶۰ به‌عنوان مشاور وزیر به مالی رفت و تا ۱۹۶۳ در این مقام باقی ماند. در ۱۹۶۳ انستیتو توسعه‌ی اقتصادی افریقا به او یک موقعیت پژوهشی داد که تا ۱۹۷۰ در این انستیتو باقی ماند. در طول این سال‌ها در دانشگاه‌های پواتیر در داکا (سنگال) و پاریس مقام استادی هم داشت. در ۱۹۷۰ او را به ریاست این انستیتو منصوب کردند که تا ۱۹۸۰ دراین مقام باقی ماند که در آن سال از این مقام کناره گرفت و از ۱۹۸۰ به عنوان رییس مجمع جهان سوم در داکا به کارهای پژوهشی خود ادامه داد.

رادیکالیسم سمیر امین در دهه‌های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ شکل گرفته بود. در آن سال‌ها کسانی چون قوام نکرومه در غنا، جولیوس نایرره در تانزانیا و جمال عبدالناصر در مصر به قدرت رسیده بودند و جنبش‌های آزادی‌بخش در مستعمره‌ها از افریقای جنوبی تا الجزایر در جریان بود. در این سال‌ها افریقا با آن‌چه که بعدها با خرابکاری‌های صندوق بین‌المللی پول شد بسیار متفاوت بود و در این سال‌هاست که امین به‌عنوان یکی ازمنتقدان صاحب‌نام و سرشناس سرمایه‌داری موجود و امپراتوری شناخته می‌شود و دراین راستا از نقد اسلام سیاسی ـ به‌طور کلی هر استفاده‌ی سیاسی از مذهب ـ و مارکسیسم اروپا‌محور کوتاهی نکرد. اگر به خلاصه کردن دیدگاه امین مجاز باشیم می‌توان گفت که به نظر او سرمایه‌داری جهانی که در واقع حاکمیت اولیگارشی در جهان است موقعیت خود را با ایجاد و حفظ پنج انحصار تداوم بخشیده است:

  • کنترل فناوری
  • کنترل منابع طبیعی
  • کنترل منابع مالی
  • کنترل بر رسانه‌های گروهی
  • کنترل بر ابزارهای تخریب جمعی

از نگاه امین تنها راه رسیدن به توسعه و رفاه انهدام این انحصارهاست. و هر اقدامی که انحصارهای پنج‌گانه را به چالش نگیرد موفق نخواهد شد. وی در کنار همکارانی چون آندره گوندرفرانک فقید، امین هم دنیا را به «مرکز» و «پیرامون» تقسیم می‌کند که کشورهای «پیرامونی» هم همانی است که معمولاً تحت عنوان «کشورهای جنوب» یا «کشورهای توسعه‌نیافته» مطرح می‌شوند. نقش کشورهای پیرامونی تولید برای عرضه به کشورهای «مرکز» و به‌طور مشخص امریکای شمالی، اروپای غربی و ژاپن است. بهره‌کشی از منابع طبیعی افریقا، و به قهقرا رفتن نرخ مبادله در تجارت بین‌المللی به زیان تولیدکنندگان مواد اولیه و خام امکان توسعه را از این کشورها می‌گیرد و تنها شاهد تداوم بهره‌کشی خواهیم بود.

همچنین بخوانید:  برای رادیکال شدن کافی است یک روز را در دادگاه باشید

دیدگاه امین درباره‌ی توسعه‌نیافتگی دقیقاً مخالف دیدگاه رسمی بود که مسائل افریقا را عمدتاً به این دلیل می‌دانست که به اندازه‌ی کافی در اقتصاد جهانی ادغام نشده است. در حالی که امین معتقد بود که مشکل اتفاقاً این است که افریقا به‌طرز زیان‌باری در اقتصاد جهان ادغام شده است. تا زمانی که انحصارهای پنج‌گانه دست نخورده باقی بماند، فرایند کنونی جهانی‌کردن ادامه می‌یابد، کارگاه‌های قرون وسطایی در اغلب کشورهای پیرامونی شکل می‌گیرند و گسترش می‌یابند چون قدرت مسلط سرمایه‌ی شمال را به چالش نمی‌گیرند. درواقع می‌توان گفت که با کاستن از سطح واقعی مزدها و انهدام اساس صنعتی در شماری از کشورها – که درواقع اتحادیه‌های کارگری قوی داشتند – این وضعیت انحصاری از همیشه بدتر شده است.

یکی از مهم‌ترین دست‌آوردهای نظری امین دیدگاه او درباره‌ی «قطع رابطه‌ی اقتصادی» است. امین معتقد بود که کشورهای پیرامونی باید از ادغام بهره‌کشانه‌ای که درگیر آن شده‌اند خود را کنار بکشند، به عبارت دیگر فرایند جهانی‌سازی را معکوس کنند. درعین حال او به انزواطلبی اقتصادی معتقد نبود ـ نکته‌ای که شماری از رهبران سوسیالیست افریقا به آن باور داشتند، بلکه امین معتقد بود که از موضع ضعف نباید خود را درگیر این نوع ادغام‌ها کرد.

از دیدگاه امین کشورهای درحال‌توسعه باید اقتصادشان را با مداخلات مؤثر دولت، کنترل ثروت و سرمایه‌ای که به دربرده می‌شود، و گسترش مناسبات تجاری با دیگر کشورهای پیرامونی مدیریت کنند. به نظر او بخش مالی اقتصاد باید ملی شود و شیوه‌های استفاده ازمنابع طبیعی هم باید تحت‌نظارت باشد. رابطه بین قیمت‌های داخلی و قیمت‌های جهانی باید قطع شود و باید این کشورها برای رهایی خود از کنترل مؤسسات بین‌المللی – برای نمونه سازمان تجارت جهانی، صندوق بین‌المللی پول و بانک جهانی – به اقدام دست بزنند. هرچه که کمبودهای صنایع ملی‌شده باشد ولی به نظر امین کشورهای درحال توسعه راه دیگری برای توسعه ندارند.

در تأیید دیدگاه‌های امین بد نیست اشاره کنیم که ۴۰ سال است که در مقابل رهنمودهای امین، ادعا کردند اگر این کشورها صادرات خود را افزایش بدهند، مشکلات‌شان تخفیف خواهد یافت. اموال عمومی و حتی منابع طبیعی را به بخش خصوصی واگذار کردند و تا جایی که می‌توانستند از بخش مالی اقتصاد خود نظارت‌زدایی کردند. پی‌آمدها عیان تر از آن هستند که کتمان‌کردنی باشند. فقر و نداری و نابرابری در این کشورها بیداد می‌کند. در سال‌های اخیر بهانه‌های تازه‌ای هم پیدا کرده‌اند. «حکمرانی خوب» «فقر» و «جامعه‌ی مدنی»، ولی سؤالی که اغلب به آن نمی پردازند این است که این فقر گسترده چرا و چه‌گونه ایجاد شده است؟ حکمرانی خوب یعنی خوب برای کدام گروه و طبقات اجتماعی؟

در این سال‌ها هم که نظام سرمایه‌داری گرفتار یکی از سرسخت‌ترین بحران‌های تاریخ خود شده است، به گفته‌ی امین مسائل کنونی در درون این نظام راه‌حل ندارد. امین سرمایه‌داری کنونی را «سرمایه‌داری فرتوت» می‌نامید. علت اصلی بحران به گمان امین وابستگی هرچه بیش‌تر به بخش مالی است، به سخن دیگر اگر به زبان پول بیان کنیم به‌طور فزاینده‌ای پول کمتری در پی‌آمد فعالیت‌های مولد ایجاد می‌شود و بخش هرروز افزون‌تری هم به صورت «رانت» درآمده است که در واقع تازه‌ترین شیوه‌ی سرقت ثروت از بقیه‌ی جهان است. یکی از پی‌آمدهای این تحولات در عرصه‌ی اقتصاد هم این است که دموکراسی غربی به کاریکاتوری از خویش بدل شده است. سرمایه‌داری به ضرورت ذات خویش بر یک فرایند ادامه‌دار سلب مالکیت برای انباشت و گسترش خویش استوار است. از یک نگاه تاریخی سرمایه‌داری اروپا بدون سلطه بر بقیه‌ی جهان که منابع «مازاد» داشتند، غیرممکن بود. سوپاب اطمینان هم برای کسانی که درآن دوران در اروپا سلب مالکیت شده بودند امکان مهاجرت به «دنیای جدید» ـ مشخصاً امریکا و تا حدودی استرالیا ـ بود.

همچنین بخوانید:  اصلاح طلبی ملکی و «اصلاح‌طلبان» امروز

سلب مالکیت از دهقانان در کشورهای جنوب به گمان امین یکی از مسائل اساسی در قرن کنونی است. از همین روست که نقش دهقانان در جنوب برای تعیین سرنوشت بشر بسیار اساسی است و باید در راستای رسیدن به امنیت غذایی و مخالفت با «زمین‌خواری» و هم‌چنین دفاع از حقوق بومی‌ها کوشید. برای امین کشاورزی نه‌فقط فرصتی بسیار طلایی ارایه می‌دهد بلکه وجود دهقانان ـ حدود نیمی از جمعیت جهان ـ هم چالش مهمی برای سرمایه‌داری کنونی است. برای امین راه رسیدن به سوسیالیسم این است که در سطح ملی و منطقه‌ای سلب مالکیت از دهقانان متوقف و از تولیدات کشاورزی بومی حمایت شود، و مطمئن شویم که کشورها «امنیت» غذایی دارند و رابطه‌ی قیمت‌های داخلی با قیمت‌های جهانی قطع شده است. اگر بتوانیم در این مسائل موفق شویم نه فقط سلب مالکیت از دهقانان هم به پایان می رسد که کوچ آنها به مناطق شهری هم متوقف خواهد شد.

امین با انقلاب یک‌شبه موافق نبود. این که شورشی پیش بیاید و بعد دوره‌ی سوسیالیسم آغاز شود از نظر امین غیرممکن است. او به جای این که از «سوسیالیسم در قرن ۲۱» سخن بگوید بر این نکته تأکید می‌کرد که راه گذار به سوسیالیسم طولانی است.

خاطرات سمیر امین با عنوان «خاطرات یک مارکسیست مستقل» در دست انتشار است و انتشارات مانتلی ریویو آن را در سال جاری منتشر خواهد کرد.

اگرچه از سمیر امین مقالات زیادی به فارسی ترجمه شده اما کتاب‌های منتشرشده از سمیر امین به زبان فارسی تنها شامل این موارد است:

 

  • ملت عرب: ناسیونالیسم و مبارزه طبقاتی، ترجمه‌ی غ. وثیق، م. قرچه‌داغی، تهران‏‫، ۱۳۵۹.
  • ویروس لیبرال : جنگ دائمی و امریکایی‌کردن جهان، ترجمه‌ی ناصر زرافشان، تهران: آزادمهر، ۱۳۸۶.
  • س‍رم‍ای‍ه‌داری‌ در ع‍ص‍ر ج‍ه‍ان‍ی‌ ش‍دن، ت‍رج‍م‍ه‌ ن‍اص‍ر زراف‍ش‍ان‌، ت‍ه‍ران‌: آگ‍ه‌، ۱۳۸۲
  • اروپا‌مداری نظریه فرهنگی سرمایه‌داری مدرن، ترجمه‌ی موسی عنبری. تهران: علم، ‏‫‏‏۱۳۸۹
This Post Has 0 Comments

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗