آب میره توی هورالعظیم، هدر میره
در حالیکه وزارت کشاورزی کاشت برنج به جز در گیلان و مازندران را ممنوع کرده اما از دل کویر طبس گرفته تا یک قدمی کانونهای گرد و غبار در خوزستان همچنان برنج کشت میشود و مسئولان محلی نیز همچنان از این اقدام حمایت میکنند.
در حالی که سرزمین ایران هر روز بیش از گذشته با بحران بیابانزایی و گرد و غبار، کمبود منابع آبی و افزایش دمای هوا مواجه میشود اما با گذشت نزدیک به سه سال از ابلاغ بخشنامه وزارت جهاد کشاورزی از ممنوعیت کاشت برنج در تمامی استانهای کشور (بجز دو استان مازندران و گیلان)، همچنان هزاران هکتار از اراضی کشور در استانهایی همچون یزد، سیستان و بلوچستان، فارس، خوزستان، اصفهان، خراسان جنوبی و… بدون کوچکترین ممانعتی از سوی دستگاههای نظارتی و اجرایی زیر کشت برنج میرود. این درحالی است که بر اساس اعلام فائو در هیچ کجای دنیا، برنج در مناطقی با بارش کمتر از ۸۰۰ میلیمتر کشت نمیشود.اما در ایران از دل کویر طبس و بیرجند گرفته تا یک قدمی کانونهای گرد و غبار در خوزستان که روز به روز در حال گسترشاند همچنان برنج کشت میشود و مسئولان محلی نیز همچنان از این اقدام حمایت میکنند. در همین حال دو هفته قبل و در جریان برگزاری کنفرانس بینالمللی گرد و غبار در تهران، گروهی از میهمانان خارجی اجلاس به منظور بازدید از اقدامات ایران در مقابله با بیابانزایی راهی اهواز شدند. اما در مسیر اهواز به دشت آزادگان با پارادوکسی مواجه شدند که نشان میداد انگار معضل گرد و غبار و کم آبی در ایران آنچنان که به نظر میرسد هنوز هم جدی تلقی نمیشود. چون تنها در فاصله کمتر از ۱۰ کیلومتری تپه های الله اکبر که از کانونهای بحرانی گرد و غبار منطقه به شمار میرود تا چشم کار میکرد زمینهای اطراف زیر کشت برنج رفته بود. این در حالی است که برای تولید هر کیلوگرم برنج ۴۰۰۰ لیتر آب باید مصرف شود که کشت آن در مناطق گرم و خشک با دمای هوای بالا گاه بیش از اینها افزایش مییابد. با این حال و در شرایطی که بیش از یک میلیون و ۲۰۰ هزار هکتار از مساحت خوزستان را بیابان تشکیل داده و ۳۵۰ هزار هکتار از کانونهای بحرانی این استان اتفاقاً به دلیل نبود آب و سوءمدیریت ایجاد شده، آب ارزشمند استان اینچنین در گرمای ۵۰ درجه به پای کشت برنج هدر میرود. در زیر گفتگوی روزنامه ایران با عبدالرضا سعیدینیا فرماندار شهرستان دشت آزادگان در خوزستان آمده است.
ما در مسیر که میآمدیم دو طرف جاده کیلومترها شالیزار میدیدیم، آن هم در این شرایط کم آبی در خوزستان و در حالی که وزارت جهاد کشاورزی سه سال است که ابلاغ کرده کشت برنج بجز دو استان مازندران و گیلان در ۱۴ استان دیگر کشور ممنوع است، چرا در این وضعیت برنج کاشته میشود؟
خدمت شما عرض کنم که دو سال است به منظور تثبیت جمعیت خط مرزی و بحث موضوعات امنیتی مترتب بر آن، کشاورزی در این منطقه رونق گرفته است و مردم اینجا فقط گندم و جو و برنج میکارند.
کاشت برنج به چه قیمتی؟ آن هم در این دمای بالای ۵۰ درجه و در شرایط کم آبی چطور کاشت برنج را توجیه میکنید؟
خیلی عالی است، اتفاقاً خیلی خوب شده است.
این وضعیت خیلی عالیه؟
بله، خیلی خوب شده است. الان آورده سد ما امسال خیلی خوب بوده است.
ولی در یک قدمی جایی که این زمینها زیر کشت برنج رفته و زمینها غرقابی شده ما بیابان و کانون بحران گرد و غبار داریم و بعد شما میگویید این خیلی خوب است؟
بله، چون شما در جریان نیستید که من چه میگویم، من همچنان میگویم خیلی خوب بوده و عالیه. شما عصبانی هستید الان (با خنده) و بهتره به اعصابتان مسلط باشید. نگاه کنید ما مثل شما یک بعدی به قضیه نگاه نمیکنیم.
دو سال است به منظور تثبیت جمعیت خط مرزی و بحث موضوعات امنیتی مترتب بر آن، کشاورزی در این منطقه رونق گرفته است و مردم اینجا فقط گندم و جو و برنج میکارند.
یعنی وزارت جهاد کشاورزی متوجه نبودند که آمدند برنج کاری را در همه استانهای کشور بجز دو استان مازندران و گیلان ممنوع اعلام کردند؟
چرا، چرا اتفاقاً متوجه بودند. اما ببینید این به نسبت برنجی که در اون استانها کاشته میشود چیزی نیست.
ولی در خوزستان هم کاشت برنج ممنوع است.
نه ممنوع نیست.
عرض کردم که طبق ابلاغیه وزارت جهاد کاشت برنج در همه استانها بجز دو استان مازندران و گیلان ممنوع است و خوزستان هم یکی از استانهای ممنوع برای کشت برنج است.
ببینید به لحاظ نگاههای منطقهای ما اینجا بحث امنیتی داریم.
خب چون بحث امنیتی دارید باید حتماً برنج بکارید؟
نه بینید شما اینطور سؤال نکنید. ما از سر ناچاری میکاریم. این آبی را که مردم اینجا دارند باهاش کشاورزی میکنند با EC 3000 داره مییاد اینجا. این میره برای کجا؟ این آبی است که رد میشه میره برای هور و از سد کرخه میآید. اینجا انتهای حوضه آبی کرخه است. اتفاقاً این یکی از هنرهای کشاورزان ماست که میتوانند از این آب حداکثر استفاده را ببرند.
یعنی میفرمایید در این منطقه آب زیاد دارید و به همین دلیل برنج میکارید؟
نه آب زیاد نداریم. ما مدیریت کردیم، برنامهریزی کردیم که به هر شکل ممکن جمعیت را اینجا تثبیت کنیم. تثبیت جمعیت هم از دو جنبه قابل بررسی است؛ یکی بحث اجتماعیاش و دیگری بحث امنیتیاش. اینجا دم مرز است اگرکشاورزی نکنند که اینجا جمعیت نمیماند. جمعیت اینجا قبل از جنگ بالای ۱۰۰ هزار نفر بوده، الان جمعیت ساکن در این منطقه زیر ۷۰۰۰ نفر است. اگر این جمعیت را نتوانیم اینجا حفظ کنیم باید ارتش و نیروهای نظامی را برای حفظ امنیت مرزها در اینجا مستقر کنیم. موضوع دوم اینکه زندگی مردم برای ما خیلی مهم است.
آبی که باید بره هور و عمدهاش بهدلیل برخی مشکلاتی که وجود دارد میره به سمت عراق، ما توی راه ازش استفاده میکنیم.
یعنی الان زندگی مردم و امنیت منطقه گره خورده به کشت برنج؟
نه، به فعالیت اقتصادی مردم و به درآمد مردم گره خورده است. منتها برنج را من نمیدانم شما چرا اینقدر بهش واکنش نشان میدهید.به خاطر اینکه برنج نیاز آبی بالایی دارد.
خب این اشکالی نداره؟
چطور اشکالی نداره؟ ما از کشتهای دیگرمان میزنیم و به کشتی که مردم نیاز دارند میپردازیم وگرنه ما الان کشت حبوبات و صیفی جات هم داریم.
اتفاقاً درست به همین دلیل است که الان وزارت جهاد کاشت برنج را ممنوع کرده است، به دلیل محدودیت منابع آب در کشورمان، اما متأسفانه در اصفهان و سیستان هم مثل اینجا دارند در یک اقلیم نامناسب برنج کشت میکنند و این آب ارزشمند را برای کاشت این محصول از بین میبرند و فقط در دو استان شمالی برنجکاری مجاز اعلام شده است.
نه اینطور نیست.
ولی این ابلاغیه وزارت جهاد کشاورزی است.
نخیر.
شما حتی میتوانید با یک گوگل سرچ هم اخبار مرتبط با این ابلاغیه وزارت جهاد کشاورزی را ببینید.
این کار من است، شما میخواهید کار من را به من بگویید.
منم کارم خبرنگاری است و خدمت تان عرض کردم خبرش را خود وزارتخانه اعلام کرده.
ببینید ما با مصوبه کمیته بحران استان به این نتیجه رسیدیم که با رعایت تمامی جوانب بیاییم آن آبی را که در اختیار ماست و میتوانیم با آن کشتهای دیگر را مدیریت کنیم همین آب را به دلیل اینکه اضافه شده و چون کار مردم و حرفه مردم هم کاشت گندم و برنج است بیاییم درست ازش استفاده کنیم به جای اینکه بذاریم آب هدر بره، کشاورزی کنیم.
چرا هدر بره؟ مگه این آب کجا میره که هدر میره؟
خب آب باید بره هور دیگه (منظور هورالعظیم)
خب اگه بره توی هور، هدر میره؟
نه هدر نمیره، اما آبی که باید بره هور و عمدهاش بهدلیل برخی مشکلاتی که وجود دارد میره به سمت عراق، ما توی راه ازش استفاده میکنیم.
توی هورالعظیم هم که دیوار مرزی است چطور میره توی عراق؟
نخیر شما خبر ندارید. کجا دیوار مرزی است. ما آبمان اونجا تبادل میشه.
جمعیت اینجا قبل از جنگ بالای ۱۰۰ هزار نفر بوده، الان جمعیت ساکن در این منطقه زیر ۷۰۰۰ نفر است. اگر این جمعیت را نتوانیم اینجا حفظ کنیم باید ارتش و نیروهای نظامی را برای حفظ امنیت مرزها در اینجا مستقر کنیم.
بسیار عالی، اصلاً دیوار مرزی هم نیست. اما فایده رفتن این آب به هور در خاک عراق این است که حداقل اونجا تالاب خشک نمیشه تا بعد گرد و خاکش بیاد روی سر خوزستانیها.
نخیر، کانونهای گرد و خاک جای دیگری هستند
یعنی میفرمایید بستر مجموعه تالابهای بین النهرین در عراق بستر گرد و خاک نیست؟ همین دیروز رئیس جمهوری و رئیس سازمان محیط زیست و همه اذعان داشتند منشأ گرد و خاکهای ایران بستر خشک شده همین تالاب در عراق است.
من این را نمیگویم. آقای رئیس جمهوری درست میگویند. منتهی اطلاعاتی که ما داریم جنابعالی ندارید. شما ذهنیتتان درست نیست.
خب شما اطلاعات دارید بفرمایید ارائه کنید.
آخه شما سؤال نمیپرسید که، فقط موضع میگیرید.
آقای سعیدی نیا، من یک سؤال مشخص داشتم اینکه چرا با وجود ممنوعیت کاشت برنج همچنان اجازه میدهید با این شرایط برنج کشت بشه؟ شما میگویید بحث امنیت است. من میگویم امنیت مردم چه ربطی به کشت برنج دارد؟
خیلی ربط داره.
امنیت به کشت عدس و گندم و محصولات با نیاز آبی کمتر ربطی نداره فقط به کشت برنج ربط داره؟
نه اینطور سؤال نکنید این سفسطه است. شما سؤال نمیپرسید شما دارید موضع میگیرید.
من میگویم چرا در منطقهای که با بحران کمبود آب، بحران گرد و غبار و با افزایش دمای شدید هوا مواجه است و اتفاقاً درهمین یک قدمی شما این همه کانونهای بحران گرد و غبار وجود دارد، شما دارید محصولی را کشت میکنید که نیاز آبی بسیار بالایی دارد در حالی که این آب میتونه بره توی تالاب و شما هم محصولی با نیاز آبی کمتر کشت کنید.
این آب اتفاقاً داره میره توی تالاب. شما همش موضع دارید. ولی ما به فکر مردم خودمان هستیم ما به فکر مردمی هستیم که مرزدارند و نخستین خطری که برای کشور ایجاد بشه اینها جلو دشمن میایستند. اینها باید زندگی کنند حالا یا با برنج یا با گندم یا با هر چیز دیگر.