دیگهای پلو مامنی برای ورود کتاب به زندانهای پهلوی
خانوادهها گاه در دیگهای پلویی که برای زندانیان خود میآوردند کتاب وارد زندان میکردند. یکی دیگر از راههای ورود غیرقانونی کتاب این بود که روزانه مقداری خوراک از قبیل قند، چای، روغن، خرما و... وارد زندان قصر میشد و اداره زندان در تفتیش این وسایل چندان جدیتی به خرج نمیداد.
کتاب «فرآیند ساختیابی نهاد زندان» از مشروطه تا پایان پهلوی اول تالیف یعقوب خزائی نگاهی به روند تغییر ساختار زندان از دوره باستان تا عصر پهلوی نخست دارد.
کتاب در پنج فصل تنظیم شده که سرفصلهای آن عبارتند از «بررسی و نقد منابع»، «زندان در دوره پیشامدرن»، «ساختار زندان مدرن»، «صورتبندی کنشها در بستر ساختار زندان» و «مجازات در صحنه زندان».
اثری که علوی بر کاغذ اشنو نوشت
مولف در پیشگفتار مدعی است که کتاب تلاشی برای آشتی تاریخورزی با تفکر است: «پژوهش حاضر با کاربست نظریه جامعهشناسی و نیز تلفیق آن با روشهای تاریخی از دریچهای جدید به زندان نظر افکنده، و خوانش نوینی از این نهاد به دست داده است. در واقع اهتمام اثر حاضر این بوده است که تاریخورزی را با تفکر آشتی دهد، چراکه تفکر در تاریخورزی هنوز بهمثابه یک پرسمان مرکز توجه قرار نگرفته است.»(ص۱۳)
علوی اغلب داستانهای «ورقپارههای زندان» را بر روی ورقپارههایی نظیر کاغذ قند، کاغذ سیگار اشنو و یا پاکتهای شیرینیای نوشت که برای زندانیان میآوردند و این اقدام نیز خالی از مخاطره نبود.
عنوان فصل نخست «بررسی و نقد منابع» است که در اشاره به کمبود منابع در وصف یا شرح حال وضعیت زندانیان عادی آمده است: «یکی از نقدهای عمده بر «خاطرات زندان» زندانیان سیاسی این است که هر طیف با بازنمایی اعمال و کنشهای گروه خود پرداخته است. این مساله از آن رو بهسانِ معضل غامض پدیدار میشود که تمام نوشتارها را زندانیان سیاسی به رشته تحریر درآوردهاند و به این ترتیب در اینگونه نوشتارها نمیتوان از وضعیت درونی کریدورها و سلولهای زندانیان عادی چندان اطلاعی حاصل کرد. بنابراین، علاوه بر نقد درونپارادیمی خاطرات کمونیستها، انتقادهای برونپارادایمی نیز در این پژوهش مطرح شده است.»(ص۳۳)
در همین قسمت در رابطه با خطر نوشتن خاطرات در زندان میخوانیم: «در اغلب سالیان دوران پهلوی اول خواندن و نوشتن در زندان ممنوع بود و اگر در زندان وسایلی از قبیل مداد و کاغذ پیدا میکردند، زندانی خاطی بهشدت مجازات میشد، چنانکه خانبابا اسعد بهخاطر یادداشتهایی که در زندان نگاشته بود و بعدا به دست زندانبانها افتاده بود سخت مجازات شد. اما علوی اغلب داستانهای «ورقپارههای زندان» را بر روی ورقپارههایی نظیر کاغذ قند، کاغذ سیگار اشنو و یا پاکتهای شیرینیای نوشت که برای زندانیان میآوردند و این اقدام نیز خالی از مخاطره نبود.»(ص۶۷)
نخستین نوآوریها در عرصه حقوق کیفری
«زندان در دوره پیشامدرن» در فصل دوم جای داده شده که مولف در سطوری از آن در شرح داستان زندانی شدن قباد ساسانی آورده است: «پای طبقه رعایا نیز به قلعه فراموشی باز شده بود که در سال ۶۲۸م. تعدادشان را رقم باورنکردنی ۲۰هزار تا ۳۶هزار تن گزارش کردهاند (وهومن، ۱۳۸۸: ۸۰) مشهورترین زندانی این زندان قباد ساسانی بود که در سال ۴۸۸م. بر تخت نشست. پس از آنکه قباد از پادشاهی معزول شد انجمنی از نجبا تشکیل شد تا در باب قباد مشورت کنند. بهگفته یکی از حاضران در صورت بهقتل نرساندن از ناحیه او مزاحمتهایی برای فرمانروایی ایجاد میشد، اما از آنجایی که حاضران در جلسه با ریختن خون خاندان ساسانی موافق نبودند تصمیم بر آن شد تا قباد را در زندان فراموشی محبوس کنند.»(ص۸۹)
در ادامه به تغییرات اصلاحی در ساختار قوانین زندان اشاره شده است:«به جرأت میتوان گفت نخستین نوآوریها و تغییرها در عرصه حقوق کیفری در طرح تنظیمات پدید آمد و برای نخستین بار به شکل مدون برای برخی از جرایم خرد و کلان مجازات زندان تعریف شد. اتفاق مهمی که در قوانین کنت حادث شد این بود که به لحاظ نظری حبس جایگزین قتلهای صعب و دهشتاک گذشته شد.»(ص۱۲۱)
تصور سادهانگارانه نویسندگان از تغییر فضای زندان
فصل سوم«ساختار زندان مدرن»را مورد بررسی قرار داده و مولف مدعی شده که افراد به عنوان روسای زندان تاثیری در تغییر شرایط زندان در زمان پهلوی نخست نداشتند. از جمله در اشاره به تصدیگری آیرم در نظمیه رضاخانی مینویسد:«بسیاری از نویسندگان سادهانگارانه تغییر فضای سیاسی و اجتماعی را به اشخاص نسبت میدهند و از آن جمله اینکه گفته شده است که با تصدی آیرم بر نظیمه فضای پلیسی در جامعه بهوجود آمد. اما این افرادی مثل آیرم نبودند که موجد چنین تغییراتی شدند، بلکه او و بسیاری دیگر در درون مجموعهای از ساختها هستند که فضایی جدید ایجاد میکنند.»(ص۱۳۰)
نماینده مجلسی که به دیدار برادر یا برادرزاده دربند خود از گروه یاد شده میآمد پشت پنجره آهنین برای تبرئه خود به مداهنه از رضاشاه و رئیس نظمیه میپرداخت و دست آخر چند فحش هم نثار دسته پنجاه و سهنفر میکرد.
در صفحاتی از این مجال به وضعیت زندانیان موسوم به ۵۳ نفر اشاره شده، از جمله درباره وضعیت ملاقاتکنندکان آنها میخوانیم: «آمدن به ملاقات زندانیان سیاسی متضمن فشارهای روانی، توهینها و گاه حتا مخاطرات بود. اتفاق افتاده بود که اداره سیاسی ملاقات افراد با سیاسیها را جرمی تلقی میکرد و برای ملاقاتکنندگان مزاحت میآفرید. محتمل بود از برخی افراد ثروتمند که به ملاقات میآمدند پول زیادی اخذ کنند و از این رو خویشاوندان ثروتمندِ گروه ۵۳نفر جرأت نمیکردند به ملاقات بیایند. وضعیت به گونهای بود که نماینده مجلسی که به دیدار برادر یا برادرزاده دربند خود از گروه یاد شده میآمد پشت پنجره آهنین برای تبرئه خود به مداهنه از رضاشاه و رئیس نظمیه میپرداخت و دست آخر چند فحش هم نثار دسته پنجاه و سهنفر میکرد.»(ٌص۱۷۵)
کنت مونت کریستو، کتاب پرطرفدار زندانیان عصر پهلوی
عنوان فصل چهارم «صورتبندی کنشها در بستر ساختار زندان» است که مولف در بررسی نحوه مطالعه زندانیان و علاقهمندی آنها در اشاره به بعضی عناوین مینویسد: «بنابراین تا زمانی که کتاب خواندن مجاز بود اکثر زندانیان سیاسی کتاب میخواندند یا چیزی مینوشتند. کمونیستها اشعاری از حافظ، سعدی و لاهوتی را برای یکدیگر میخواندند اما از فردوسی، به آن دلیل که او را سلطنتطلب میپنداشتند، دوری میجستند. آنها معمولا کتب مجاز را مطالعه میکردند و پرطرفدارترین کتابها «کنت مونت کریستو» نوشته دوما، و «در غرب چیزی نیست» نوشته رمارک بود.»(ص۲۲۳)
در سطور پیش به شرایط مطالعه زندانیان و به ویژه زندانیان سیاسی اشاره شد. در ادامه به نحوه ورود کتاب به زندان میخوانیم: «خانوادهها گاه در دیگهای پلویی که برای زندانیان خود میآوردند کتاب وارد زندان میکردند. یکی دیگر از راههای ورود غیرقانونی کتاب این بود که روزانه مقداری خوراک از قبیل قند، چای، روغن، خرما و… وارد زندان قصر میشد و اداره زندان در تفتیش این وسایل چندان جدیتی به خرج نمیداد. از این رو در میان آن وسایل کتاب جاسازی میکردند و متصدیان به دست زندانیان سیاسی میرساندند. اما زندان تمام راههای ورود کتاب را میبست و در صورتی که تخلف زندانیان و زندانبانها مشاهده میشد مجازات در پیش بود.»(ص۲۲۵)
مردی که با چشمان باز تیربارانش را تماشا کرد
«مجازات در صحنه زندان» عنوان فصل پایانی کتاب است که به شرح انواع مجازات پرداخته و درباره نحوه اعدام یکی از سران ایل بختیاری آمده است: «علیمردانخان از رؤسای ایل بختیاری مدتی را در قصر محبوس بود و بعدا او را اعدام کردند. روز اعدام، قاضی عسکر برای نوشتن وضعیت و انجام آداب و مراسم مذهبی به نزد علی مردانخان رفت. خانبختیاری به قضای عسکر گفت که فقط تقاضا دارد که از سینه به بالای بدنش آماج گلوله قرار نگیرد و نعش او را به اصفهان برند به مادرش تحویل دهند تا در آرامگاه خانوادگی به خاک سپرده شود. تیرباران او در اسفند ۱۳۱۳ و در حیاط زندان قصر انجام گرفت. چوبه داری در زندان برپا شد و تعدادی از نظامیان مسلح آماده شدند. یکی از نظامیان خواست طبق قاعده چشمان علیمردانخان را ببندد که او اجازه نداد. او را به چوبه دار بستند و تیرباران کردند.»(ص۳۰۱)
مولف در این صفحات علاوه بر شرح انواع مجازات در زندان، درباره وجود روابط جنسی در میان زندانیان سیاسی آورده است: «برقراری روابط نامشروع در زندان امری است که گاهبهگاه اتفاق میافتد. در واقع دوری از کانون خانواده و حبس تعدادی از افراد در یک مکان زمینه برقراری روابط نامشروع را فراهم میکند. انور خامهای معتقد است که اقدامات اینچنینیِ خلاف مقررات زندان را فقط زندانیان عادی صورت میدادند و در واقع او زندانیان سیاسی را از چنین تخلفاتی بر کنار میداند. به نظر او تخلفات زندانیان سیاسی صرفا مربوط به مسایل فکری مثل داشتن مداد، کاغذ و یا کشمکش با پاسبانها بود.»(ص۳۲۹)
کتاب «فرآیند ساختیابی نهاد زندان» از مشروطه تا پایان پهلوی اول تالیف یعقوب خزائی در ۳۷۶ صفحه، شمارگان پانصد نسخه و به قیمت ۲۶ هزار تومان از سوی نشر آگه منتشر شده است.