انتفاضه قلم
با اينکه از دوران انتفاضه بهعنوان درنگ در مشارکت زنان فلسطيني ياد ميشود، اما به نقل از ادوارد سعيد در کتاب فراتر از واپسين آسمان: «تا زماني که گفتههاي زنان را آگاهانه و عميق درک نکنيم، تجربه غصب خاک فلسطين توسط صهيونيستها را به تمام و کمال درک نخواهيم کرد».
انتفاضه فلسطينيان با حرکت شجاعانه يک دختر فلسطيني به نام «عطاف عليان» آغاز شد و با اينکه سالها از آغاز اين رويداد ميگذرد، همچنان يکي از مهمترين رخدادها در تاريخ معاصر خاورميانه به شمار ميآيد. انتفاضه مردمي است، اما مردمحور نيست. زنان فلسطيني چهرههاي شفاف مقاومت انتفاضه هستند که همدوش مردان، سلاح به دست ميگيرند و شهادت را برميگزينند.
با اینکه از دوران انتفاضه بهعنوان درنگ در مشارکت زنان فلسطینی یاد میشود، اما به نقل از ادوارد سعید در کتاب فراتر از واپسین آسمان: «تا زمانی که گفتههای زنان را آگاهانه و عمیق درک نکنیم، تجربه غصب خاک فلسطین توسط صهیونیستها را به تمام و کمال درک نخواهیم کرد».
انتفاضه فلسطینیان با حرکت شجاعانه یک دختر فلسطینی به نام «عطاف علیان» آغاز شد و با اینکه سالها از آغاز این رویداد میگذرد، همچنان یکی از مهمترین رخدادها در تاریخ معاصر خاورمیانه به شمار میآید. انتفاضه مردمی است، اما مردمحور نیست. زنان فلسطینی چهرههای شفاف مقاومت انتفاضه هستند که همدوش مردان، سلاح به دست میگیرند و شهادت را برمیگزینند. درباره رخدادهای فلسطین، آثار هنری مهم و تاثیرگذار محدودی تولید شده است حال آنکه اگر در دنیای هنر و ادبیات جست و جویی ساده داشته باشیم با حجم وسیعی از تولیدات ادبی و هنری مواجه میشویم که به آنچه بر یهودیان در جریان جنگ جهانی گذشته، مرتبط هستند. از مشهورترین نمونههای اینگونه تولیدات میتوان به کتاب و همچنین فیلم «فهرست شیندلر» ساخته استیون اسپیلبرگ و فیلم «پیانیست» رومن پولانسکی اشاره کرد که به گونهای بسیار هوشمندانه در راستای منافع یهودیان ساخته شدهاند. در این کارزار و هجوم تبلیغات گروههای قدرت، زنان فرهیخته فلسطینی هم از پای ننشستهاند و روشن ماندن چراغ این قیام، تا حد زیادی مرهون نقش تعلیمی و تربیتی آنان است. با توجه به این نکته که جنگ، خشونت، بیعدالتی و سلطهجویی از آغاز تاریخ، بنیادیترین دستمایههای خلق آثار هنری بودهاند، این زنان با سرودن اشعار پرشور حماسی و نگاشتن رمانهای حاوی ادبیات مقاومت، از یکسو به فرهنگسازی و تقویت روحیه میهنپرستی در میان هموطنان خود میپردازند و از سوی دیگر باعث جلب توجه افکار عمومی جهان به مسایل داخلی فلسطین میشوند.
سحر عدنان خلیفه که در سال۱۹۴۱ در نابلس به دنیا آمد، یکی از این زنان مبارز و روشنفکر است و از آنجا که زن را محور اصلی رمانهایش قرار داد، بهسرعت آوازهاش عالمگیر شد. سحر خلیفه مدرک دکترای خود را در رشته مطالعات زنان از دانشگاه آیوا کسب کرد و اکنون مدیر امور زنان و خانواده در نابلس است. بیشتر آثار و روایاتش به زبانهای عبری، فرانسه، آلمانی، هلندی، ایتالیایی، اسپانیولی، مالزیایی و انگلیسی ترجمه شدهاند و تا به حال موفق به کسب جوایز متعددی از جمله جایزه ادبی نجیب محفوظ شده است. زمانی که در سال ۲۰۰۶ بههمراه یک نویسنده زن اسراییلی برنده جایزه سیمون دوبوآر شد، با وجود اینکه اوج آمال و آرزوی هر نویسندهای میتواند کسب چنین جایزه نفیسی باشد، به دلایل وطنی از قبول آن خودداری کرد. او میگوید: «دشمنی اسراییل مهمترین اندیشه، بیشترین واژگان و مایه نوشتن من است. من به نوشتن درباره این کابوس تعهد دارم و از نوشتن دست برنمیدارم تا وقتی دشمن دست از فلسطین کوتاه کند.»، همچنین در مصاحبهای با نشریه السفیر میگوید: «من خود را نویسندهای ملتزم و متعهد میدانم، اما برای پیشرفت زبان و تکنیکها و همراهی و متابعت با دستاوردهای ادبی جهان تلاش میکنم چرا که تکیهبرمساله فلسطین بهتنهایی نمیتواند هم به فلسطین و هم به ادبیات کمک کند.» در تمام آثار او به دستاوردهای فولکلوریک و مردمی که بیانگر روح اجتماعی حوادث هستند، توجه شده است. از حکایات و مثلهای بومی، برای تبدیل میراث مبارزه و مقاومت مردم خود به قصهها، نمایشنامهها و سرودهها الهام میگیرد و در آخر رنگی مناسب با روح عصر خود بر آن میزند. او همچون غسان کنفانی- نویسنده و روزنامهنگار مشهور فلسطینی- راه آزادی و استقلال فلسطین را مقاومت مسلحانه میداند و بر مساله تشویق فلسطینیان مهاجر به بازگشت به وطن و ادامه مبارزه بسیار تمرکز دارد.
سحر خلیفه در نوشتههایش میکوشد با تحریک حس غیرت ملی بهویژه نسبت به عنصر زبان، روحیه اتحاد میان مردم را تقویت کند و معتقد به پیوند ملتها توسط ادبیات پایداری است. در عین حال از مسایل جهان، بیرون از مرزهای جغرافیایی سرزمینی که در آن زاده شده نیز غافل نیست. ظالم را نکوهش میکند و مظلوم را به مبارزه با بیداد فرامیخواند.در رمان مشهورش با عنوان «الصبار» (کاکتوس)، اسامه قهرمان زن داستان نماینده فلسطینیانی است که به مبارزه مسلحانه معتقد هستند و عادل قهرمان مرد این روایت معتقد به کار فرهنگی و مبارزه سیاسی است. این اثر او با استقبال زیادی مواجه شد تا جایی که سحر خلیفه را «امالصبار» نامیدند. رمان الصبار که به حوادث سال۱۹۷۶میلادی در کرانهباختری پرداخته است، تصویری روشن از دودستگی بین فلسطینیان در شیوه رویارویی با اشغالگران ارایه میدهد. در این رمان، «اسامه الکرمی» که برای رهایی کشورش از اشغال در خارج از میهن تلاش میکند، بعد از شکست به وطن بازمیگردد تا از داخل جهادش را ادامه دهد، اما با آیینه تمامنما از مردمی روبهرو میشود که رنگ غیرت را باخته و روزمرگی حس وطنپرستیشان را کشته است. او با مردمی روبهرو میشود که به آزادی وطن بیتوجه هستند و حتی در کارخانههای اسراییلی به کارگری مشغولند. سحر خلیفه با زبان قلم به واقعیت جامعه فلسطین اعتراض میکند و از مردم میخواهد که برای اتحاد و مقاومت بیدار شوند و وظیفه اجتماعی خود را انجام دهند. نوشتههای او که به فرهنگ و واقعیتهای درونی فلسطین اتکا دارند، به سادگی بر قلبها مینشینند و اثر میگذارند. زن و وطن جانمایه اصلی آثارش هستند و در روایتهایش وطنپرستی، آزادی، ایجاد امید، توجه به فرهنگ بومی و دعوت به بیداری زن، از مهمترین مضامین پایداری هستند. سحر باور دارد برای اینکه جامعه از وضع اسفناک اشغال رهایی یابد، بایستی زنان گوشه خانه را رها کنند و در میدان مبارزه قد علم کنند و از سوی دیگر پدرسالاری حاکم بر فرهنگ فلسطینیان را هم بهشدت مورد حمله قرار میدهد. در تفکر او مقابله با آداب و رسوم غلطی که دستوپای زنان فلسطینی را با تعصبات نابجا میبندند، نوعی مقاومت به شمار میآید چرا که زنان فلسطینی علاوه بر رنج اشغال وطن، ظلم فرهنگ مردسالارانه حاکم بر جامعه را نیز تحمل میکنند و اینچنین بر درد و رنجشان افزوده میشود. «بر ماست که قهرمانیهای زنان را که شرایط زمانه آشکارش کرده است فراموش نکنیم و به یاد آوریم که زنان در کشورهای سوسیالیستی گامهای مفیدی را برای پیشرفت برداشتهاند.»
«کیست مسوول عقبماندگی؟ تو مسوولی، او و من. قبل از همه. برماست که مطالعه و برنامهریزی کنیم. بدون توجه به گذشته به آینده بنگرید اشغال هرگز ادامه نمییابد. بعد از اشغال با کارگران چه کنیم، سرمایهها در بانکهای اروپایی ذخیره شده است و به واسطه آن صنعت و بازار آنان در گردش است و ما همچنان عقبمانده خواهیم ماند. قبل از اینکه فرصت از دست برود اقدام به صنعتسازی کنید.»سحر خلیفه در نوشتههایش میکوشد با تحریک حس غیرت ملی بهویژه نسبت به عنصر زبان، روحیه اتحاد میان مردم را تقویت کند و معتقد به پیوند ملتها توسط ادبیات پایداری است. در عین حال از مسایل جهان، بیرون از مرزهای جغرافیایی سرزمینی که در آن زاده شده نیز غافل نیست. ظالم را نکوهش میکند و مظلوم را به مبارزه با بیداد فرامیخواند. از ویژگیهای دیگر ادبیات مقاومت در آثار وی، دید جهانی و مثبت به انقلابهای مختلف، به ویژه انقلاب ایران است که در روایت «عباد الشمس» (آفتابگردان) به وضوح دیده میشود. این در واقع یک نوع ترغیب و امید برای قیام و واداشتن زنان برای مقایسه خود با زنان سایر سرزمینها و علیالخصوص کشورهای همجوار است. گاهی در رمانهای سحر، به خیانتکاران و مزدوران داخلی هم اشاره میشود و حتی در یکی از آثارش با نام «الربیع حار» (آفتاب سوزان بهار)، حاکمیت داخلی فلسطین را نیز مورد انتقاد قرار میدهد. تاکید میکند که تا وقتی تکتک افراد جامعه به تحول در اندیشه و فرهنگ دست نیابند، تحول شرایط سیاسی و اجتماعی مقدور نخواهد بود. او در جای دیگری بیان میکند: «وقتی مینویسم نمیتوانم میان رنج خود به عنوان یک زن یا یک فلسطینی که وطنش اشغال شده است تفاوتی قایل شوم چرا که هردو موضوع باعث انحطاط فردی و اجتماعی هستند.» تغییراتی که پس از اشغال در تفکر و شیوه زندگی مردم فلسطین روی داده است، از لباسهای اسراییلی مد روز گرفته تا دامنهای کوتاه زنان مهمترین دغدغههای او هستند و با اشاره به این وضع اسفبار حاکم بر جامعه فلسطین در سالهای پس از اشغال، سعی میکند از درگیری عمیق فرهنگی که همزمان با مبارزه در داخل کشور به وجود آمده، پرده بردارد. آزادی، مفهوم اصلی و معادل انسانیت در نزد او است. مبارزانی را که جان و مال خود را در راه دستیابی به آزادی و عدالت به مخاطره انداختهاند میستاید و از یاد و خاطره آنان که جان خود را در راه رسیدن به هدف از دست دادهاند، غافل نیست. سحر خلیفه در راه رسیدن به هدفش که ترسیم آینده روشنی برای مردم فلسطین است، میجنگد و اطمینان دارد که روزی پرنده آزادی بر بام کشورش خواهد نشست، جنگ و کشتار برای همیشه رخت خواهد بست و مردم معنای زندگی واقعی را خواهند فهمید. «کیست مسوول عقبماندگی؟ تو مسوولی، او و من. قبل از همه. برماست که مطالعه و برنامهریزی کنیم. بدون توجه به گذشته به آینده بنگرید اشغال هرگز ادامه نمییابد. بعد از اشغال با کارگران چه کنیم، سرمایهها در بانکهای اروپایی ذخیره شده است و به واسطه آن صنعت و بازار آنان در گردش است و ما همچنان عقبمانده خواهیم ماند. قبل از اینکه فرصت از دست برود اقدام به صنعتسازی کنید.»
در ایران متاسفانه به دلایل مختلف چندان توجهی به ترجمه و انتشار این آثار نمیشود. توجه مترجمان و پژوهشگران ایرانی بیشتر به ادبیات کلاسیک عرب معطوف است و این در حالی است که شناساندن ادبیات معاصر این اقوام، با توجه به اشتراکاتی که کشورهای خاورمیانه در بعضی مسایل مرتبط با حوزه فرهنگی دارند، ضروری به نظر میرسد. پس ترجمه رمانهای اثرگذار از ادبیات معاصر عرب لازم است چرا که بدونشک وقایع اخیر و شرایط حاکم بر بسیاری از کشورهای عربی همجوار بهویژه فلسطین، بسترساز تولد آثار ارزشمند و قابلتوجهی خواهد شد.
دوست عزیر. بهتر نیست وقتی مطلبی میگذارید و عینا کپی میکنید نام نویسنده اصلی درج شه؟؟؟ لطفا اصلاح کنید. این مطلب توسط من و برای روزنام شرق فرستاده شده.
سلام
هم اسم منبع و هم نام نویسنده درج شده بوده
می تونید نام نویسنده رو در کادر آبی رنگ بالای متن و نام منبع رو در کادر سبز رنگ زیر متن ببینید.