سدسازی روی رودخانه «زهره» عامل ریزگردهای اهواز
صدها سال بود که دشتهای هندیجان خوزستان از طغیان رودخانه زهره مشروب میشد و در طول زمستان زیر آب میرفت اما ساخت سه سد روی زهره، طغیان آب رودخانه را از بین برد و این اراضی به کانون ریزگرد تبدیل شد.
تپههای ماسهای ابوهاون در نزدیکی شهرستان «باوی» در شمال اهواز، بیابانهای شرق اهواز و بسیاری از محدودههای بیابانی شهرستان هندیجان، امیدیه و ماهشهر همان جایی است که در کنار بیابان هورالعظیم و مناطق بیابانی شمال و شرق خرمشهر در حال حاضر اصلیترین کانونهای داخلی تولید گرد و غبار در استان خوزستان است. محدودهای به وسعت ۳۵۰ هزار هکتار که تا همین ۱۰ سال قبل، بیش از ۸۰ درصد آن پوشیده از آب و رودخانه و تالاب بوده و حالا به بیابانی خشک و مملو از ماسه تبدیل شده است.
تا چشم کار میکند همه جا را ماسه بادی فراگرفته و نیروهای منابع طبیعی با بضاعت اندک و محدود در حال پاشیدن مالچی هستند که هر هکتارش برایشان ۱۰ میلیون تومان آب خورده است. کار به کندی پیش میرود، منابع اعتباری محدود بوده و همین منابع اندک هم بموقع و کامل داده نمیشود. از سوی دیگر مالچی که به مدت ۴۰ سال بهعنوان مواد زائد پالایشگاهی دور ریخته میشد و بیابانهای زیادی در سراسر ایران به مدد آن آباد شده بود حالا بیش از ۱۰ سال است قیمت پیدا کرده و صادر میشود و در داخل کشور نیز گاه تا ۲۵۰۰ تومان و در حال حاضر لیتری ۸۰۰ تومان به سازمان متولی حفظ منابع طبیعی فروخته میشود. به گفته پرویز گرشاسبی معاون سازمان جنگلها و مراتع کشور، در حال حاضر از مجموع ۳۵۰ هزار هکتار تالاب و هور بیابانی شده در یک دهه گذشته در استان خوزستان، بیش از ۵۰ هزار هکتار در نتیجه فعالیتهای شرکت نفت در بستر تالاب هورالعظیم و توسعه میدان نفتی آزادگان ایجاد شده، اما مابقی این عرصه که حدود ۷۰ تا ۸۰درصد را شامل میشود در نتیجه مدیریت غلط منابع آب و سدسازیهای گسترده در بالادست رودخانههای استان به بیابان تبدیل شده است. نتیجه این همه سد و کانالهای متعدد انتقال آب که یکی از مهمترین آنها روی رودخانه زهره ساخته شده حالا هزاران تن گرد و خاکی است که چند سالی است بر آسمان خوزستان باریدن گرفته و نفس ساکنان استان را به شماره انداخته است.
از کشتیرانی در زهره تا خشکیدگی کامل
رودخانه «زهره» که از ارتفاعات استان فارس سرچشمه میگیرد با گذشتن از شهرستان گچساران به امیدیه و هندیجان در خوزستان رسیده و به خلیج فارس میپیوندد اما این رود پرخروش چند سالی است به دلیل سدسازی کاملاً خشک شده و دیگر نشانی از آب ندارد.
آبگیری سدهای«آسک» و «کوثر» در بالادست این رودخانه در ۱۱ سال گذشته عملاً تیر خلاص را به زهره وارد کرد و بسیاری از دشتهای استان خوزستان خشکید.
این در حالی است که تنها مروری کوتاه بر تاریخ نیز نشان میدهد تا همین یکصد سال پیش در این رودخانه حتی کشتیرانی هم انجام میشده است. کتاب «بریتانیا و گشایش جنوب غربی ایران» چاپ دانشگاه آکسفورد انگلیس، گواهی میدهد که در سال ۱۲۵۹ حتی تا محدوده روستای دهملا در رودخانه زهره کشتیرانی و داد و ستد تجاری صورت میگرفته است. اما آبگیری سدهای«آسک» و «کوثر» در بالادست این رودخانه در ۱۱ سال گذشته عملاً تیر خلاص را به زهره وارد کرد و بسیاری از دشتهای استان خوزستان خشکید. با این حال وزارت نیرو همچنان برای انتقال آب از اندک باقیمانده رودخانههای زهره، جراحی و مارون به دشت لیراوی بوشهر در حال برنامهریزی است. در همین حال ساخت یک سد دیگر به نام گل بابکان در بالادست زهره در شهرستان گچساران هدف بعدی این وزارتخانه است که سازمان محیط زیست، اخیراً ارزیابی اثرات زیست محیطی این طرح را به دلیل امکان پذیر نبودن بارگذاری بیشتر بر رودخانه زهره فعلاً مردود اعلام کرده است. مدیر کل منابع طبیعی خوزستان در این باره میگوید: صدها سال بود که دشتهای هندیجان خوزستان از طغیان رودخانه زهره مشروب میشد و در طول زمستان زیر آب میرفت. این منطقه فقط در هندیجان ۵۰ هزار هکتار وسعت دارد اما ساخت سه سد روی زهره، طغیان آب رودخانه را از بین برد و این اراضی به کانون ریزگرد تبدیل شد. شهریار بذرکار میافزاید: خاکهای پفکی این اراضی سیلابی و هورهایی که همیشه در آن آب بوده، با بیخردی ما و ایجاد انحراف در منابع آب، امروز به معضلی برای مردم ساکن در منطقه تبدیل شده است. او همچنین مسدود کردن مسیلهای طبیعی با انواع ساخت و سازها نظیر جادهسازی، ایجاد مسکن و اکتشاف نفت را عامل دیگری برای ایجاد کانونهای بحرانی گرد و غبار در خوزستان معرفی و تأکید کرد: اگر طرحهای توسعهای ارزیابی زیست محیطی میشد، بسیاری از مشکلات کنونی پیش نمیآمد زیرا بخش وسیعی از کانونهای بحران به دلیل اقدامات بدون ارزیابی طرحهای توسعهای ایجاد شده است. به اعتقاد این مقام «خشکسالی و سیاستهایی که مدیران در طبیعت اعمال میکنند، وضعیت امروز را برای خوزستان رقم زده است.» او همچنین کانونهای بحرانی تولیدکننده ریزگرد در خوزستان را که بیشتر آنها در یکی دو دهه اخیر ایجاد شده در ۶ منطقه شامل شهرستانهای باوی، اهواز، دشت آزادگان، شوش، امیدیه و هندیجان عنوان کرد و گفت: به ما میگویند برای کاهش ریزگردها بیابانها را درختکاری کنید اما واقعیت این است که در بیشتر این مناطق نمیتوان به دلیل بافت نامناسب خاک در بستر هورها درختکاری کرد بلکه تنها راهکار این است که با مدیریت درست، آب را به هورها برگردانند.
بودجه ندهند، گرد و خاک تشدید میشود
عبدالرضا دانایی معاون فنی اداره کل منابع طبیعی خوزستان نیز در حاشیه بازدید خبرنگاران از کانونهای ریزگرد خوزستان در هندیجان میگوید: بعد از وقوع ریزگرد شدید دو سال قبل در اهواز قرار شد ۱۱۳ میلیارد تومان اعتبار به تثبیت کانونهای گرد و غبار خوزستان اختصاص داده شود که سال گذشته، فقط حدود ۱۵/۵ میلیارد تومان، پرداخت شد. با این پول ما ۳۶۰۰ هکتار از بحرانیترین کانونهای ریزگرد اهواز را در باوی، گسوان و نگازه با مالچ پاشی، درختکاری، پخش سیلاب و قرق مدیریت کردیم. او افزود: نهالهایی که امروز میبینید کاشته شده و بیابانهایی که این چنین سبز شده نتیجه یکسال تلاش نیروهای منابع طبیعی است اما اگر تا سه ماه دیگر بودجهای داده نشود همین نهالها هم خشک میشود چون حتی برای تأمین آب درختان کاشته شده هم بودجه و اعتبار نداریم و این واقعاً دردناک است که نتیجه تلاش یکساله ما با آمدن فصل بهار و گرمای هوا خشک شده و از بین برود که در این صورت شاهد تشدید ریزگردهای اهواز خواهیم بود.
دو سال قبل در اهواز قرار شد ۱۱۳ میلیارد تومان اعتبار به تثبیت کانونهای گرد و غبار خوزستان اختصاص داده شود که سال گذشته، فقط حدود ۱۵/۵ میلیارد تومان، پرداخت شد.
در همین حال معاون آبخیزداری و بیابان سازمان جنگلها و مراتع کشور نیز میگوید: طرحهایی که میبینید برای کنترل ریزگردها در خوزستان انجام شده نتیجه مصوبات ۲۳/۹/۹۳ هیأت دولت است که بر اساس آن قرار بود حدود ۸۰۰۰ هکتار نهال کاری، ۳۰۰۰ هکتارمالچ پاشی و ۱۲ هزار هکتار هم پخش سیلاب و آبخوانداری در مناطق بحرانی صورت گیرد اما بعد از ماهها تنها حدود ۱۰ درصد این بودجه در سال ۹۴ تخصیص داده شد و الان نیز بعد از گذشت بیش از ۶ ماه از سال مالی، اعتبارات سال ۹۵ سازمان هم هنوز داده نشده است برای همین به استانها اعلام کردیم که از محل اسناد خزانه، قراردادهایشان را با پیمانکارها ببندند چون هوا که گرم شود دیگر کاری نمیتوانیم بکنیم.
پرویز گرشاسبی با تأکید بر اینکه برای کنترل کانون ریزگردهای خوزستان در ۸۰ درصد عرصهها چارهای جز مدیریت منابع آب نیست میگوید: همین عرصههایی که الان میبینید این چنین خشکیده، دو سال پیش در زمستان زیر آب بود و حالا به این روز افتاده است. او افزود: «اگر ما در کشور مدیریت جامع آب و خاک داشتیم امروز نباید اصلاً تالاب خشکیده میداشتیم؛ اما این نمیشود که یک عده تالابها و هورها را خشکانده و بیابان کنند بعد ما بخواهیم با روشهای سخت و پرهزینه احیایش کنیم.
او اضافه میکند: متأسفانه امسال در خوزستان کاهش اعتبارات هم داشتیم به طوری که اعتبار بیابان زدایی در سال گذشته حدود یک میلیارد و ۲۰۰ و امسال به ۸۰۰ میلیون تومان کاهش یافته که حتی همین اعتبار محدود هم تاکنون تخصیص نیافته و اعتبارات ملی هم که برای استان خوزستان یک و نیم میلیارد تومان بوده هنوز داده نشده و کار را برای مقابله با ریزگردها سختتر کرده است.» با اینکه همچنان هیچ اقدامی برای کنترل ۳۵۰ هزار هکتار کانونهای داخلی تولید ریزگرد در خوزستان هنوز انجام نشده اما اگر بودجه لازم تأمین نشود همین اندک اراضی مالچ پاشی و نهال کاری شده نیز، با شروع فصل گرما از بین رفته و ریزگردهای اهواز بار دیگر تشدید میشود.