شوخیهای محیط زیستی شهرداری با شهروندان
در میان مدیران و سیاست مداران ایرانی دو عادت انگار ترکناشدنی است. اولی حرف زدن در مورد همه مسائل و دومی پرسش کردن از مردم.
انگار هر مدیر/ نماینده مجلس و رئیس در ایران از این توانایی برخوردار است که صبح در همایش بررسی راهکارهای کاهش احتراق موتورهای درون سوز سخنرانی کند، ظهر در نشست هم اندیشی مدیریت کاشت، داشت و برداشت کُنجد ارائه راهکار بدهد، عصر در رادیو از شیوه های ارتقای کیفیت داوری در مسابقات کانوپلو حرف بزند و شب در گزارش ویژه خبری شبکه دو تلویزیون ظاهر شود و در مورد مدیریت راهبردی سیستمهای حمل و نقل ریلی طرح و ایده بدهد.
بعید است در هیچ کجای دنیا بتوان مدیران را این همه در حال حرف زدن، سخنرانی کردن و ارائه ایده و راهکار آن هم در خارج از حیطه تخصصی و کاری شان در همایش و سمینار و کنگره و اتاق فکر و … پیدا کرد.
نکته آزاردهنده زمانی است که آنها به جای پاسخگویی به کاستیهای مدیریتی و وظایفاشان، از مردم و رسانهها توقع راهحل و راهکار دارند. این البته به معنی هماندیشی و مشارکتطلبی نیست بلکه دقیقاً به معنای فرافکنی و پاسخ خواستن از کسانی است که اصولاً قدرت و توان و اختیاری برای ایجاد تغییر ندارند.
مثلاً یک مدیر اقتصادی تصمیمگیر در بازار ارز به رسانهها میگوید این آشفتگی در بازار ارز پذیرفتنی نیست و باید جلوی آن گرفته شود، یا یک مدیربانکی در تلویزیون میپرسد چرا این همه وام بی حساب و کتاب به برخی داده میشود؟
این حرف ها را هم با لحنی طلبکارانه میزنند که به آدم احساس گناه دست میدهد و ناخودآگاه دلش میخواهد از آنها عذرخواهی کند.
چند روزی است که شهرداری تهران اقدام به نصب بیلبوردهایی در سطح شهر کرده است که دقیقاً مشخص نیست مخاطبش چه کسانیاند؟ در حالیکه خود شهرداری در معرض انتقاد به خاطر قطع درختان است و گاه مورد اعتراض اعضای شورای شهر قرار گرفته در سطح شهر بیلبوردهایی نصب کرده که روی آن نوشته است « قطع درختان را قطع کنیم»
بیننده با دیدن این بیلبورد احساس میکند که خودش خبر نداشته وگرنه روحش هر شب از رختخواب بلند میشود و اره به دست میرود و چنارهای چند ده ساله را در شهر قطع میکند و خدای ناکرده هیچ کارگر شهرداری نیست که احتمالا به فرمانی درختها را در طول این همه سال جارو کرده باشد.
این نگاه از کجا می آید؟ آیا کسانی آن قدر قدرت دارند که مخالف تصمیمات مدیران ارشد شهرداریاند و نظرات مخالف و منتقدشان را بیلبورد میکنند و در کمال آزادی نصب میکنند؟ این اندازه از رواداری و دمکراسی را در شهرداری تهران باور کنیم؟
نمیخواهیم این گفتار سیاسی شود و گرنه هستند کسانی که موسم انتخابات را به یاد میآورند یا درباره مدیرانی میگویند که از سازمان متولی محیط زیست جدا شده و به مجموعههایی دیگر پیوستهاند.