تاملاتی درباره نابرابری و بی ثباتی در ایران معاصر
دوره کلاسهای حسین راغفر، اقتصاددان، در موسسه پرسش با عنوان «اقتصاد سیاسی ایران؛ تاملاتی درباره نابرابری و بیثباتی در ایران معاصر» از امروز آغاز شد. این دوره در چهار جلسه و در محل موسسه پرسش روزهای سهشنبه ساعت ۱۷:۱۵ برگزار میشود.
در معرفی دوره، حسین راغفر نوشته است:
«در واقع همه جوامع معاصر با نابرابریهای اجتماعی قابل توجهی مشخص میشوند، همانطور که عمده جوامع گذشته چنین بودهاند. فقط در جوامع قبیلهای که اکثر اعضای آنها از یک سبک زندگی مشترک برخوردار هستند تفاوتهای اندکی در ثروت و قدرت مشاهده میشود. در جوامع صنعتی شهری با یک تقسیم کار پیچیده، شکافهای زیای بین اعضای ثروتمندتر و فقیرتر پدید میآید. آنهایی که در مراتب بالای سلسله مراتب اجتماعی قرار دارند قادر هستند که مزیتها، قدرت و ثروت اجتماعی را به نسبت بیتناسبی بین خود تقسیم کنند. این سلسله مراتب اجتماعی میتواند مبتنی بر غلبه نظامی، مالکیت دارایی، موقعیت شغلی، زمینه خانوادگی، ریشههای قومی، وابستگی مذهبی، موفقیتهای تحصیلی، جنسیت و سن استوار باشد. بطور مشخص، در جوامع مدرن سلسله مراتب اجتماعی مبتنی بر ترکیبی از بسیاری از این عوامل است.
آن دسته از نابرابریها را که مرتبط با تولید، توزیع و مبادله ثروت پدید میآیند، با واژه پیچیده و نسبتا پرمنازعه «طبقه» می شناسیم. هر چه جوامع ثروتمندتر میشوند ظرفیتهای نابرابریهای اجتماعی افزایش مییابند. در واقع مفهوم «جامعه بیطبقه» نیز از زمان پیدایش مفهوم طبقه توسط محققین اجتماعی ظاهر شد و گروهی از مردم خواهان محو آن شدند. در قرن نوزدهم این مفهوم به ایمان به واژه «پیشرفت» مرتبط میشد. در این دوره این اعتقاد وجود داشت که پیشرفتهای علمی، فناوری و دانش، به رشد اقتصادی مرتبط میشد و این امر منجر به بهبود مستمر شرایط اجتماعی میشد که طلیعه ظهور «عصر جدید» برابری و کامیابی خواهد بود. بطور مشابه در قرن نوزدهم و به ویژه در دوره رونق و وفور پس از جنگ جهانی دوم این باور بوجود آمد که طبقات کارگری جذب طبقه متوسط میشوند و سبک زندگی طبقه متوسط را اتخاذ میکنند. همزمان یک گروه قدرتمند نخبگان اقتصادی در راس و گروه قلیلی محروم در پایین قرار میگیرند و این باور تقویت شد که جامعه به سمت جامعه همگنتری که تودهها در وفور نسبی بسر خواهند برد پیش میرود.
دهه ۱۹۷۰ که با رشد بیکاریهای گسترده همراه شد این برداشت جای خود را به یک احساس منفی نسبت به آینده داد و در دهه ۱۹۸۰ مجددا مفهوم جامعه بیطبقه مطرح شد. این زمان کمتر تاکید بر برابرسازی سطوح زندگی صورت میگرفت و بر مفهوم فرصتهای اقتصادی برابر برای همه تاکید میشد؛ جامعهای که در آن دسترسی به پاداشهای اجتماعی بر اساس استعدادها و موفقیتهای فردی استوار باشد و نه زمینههای اقتصادی اجتماعی آنها، شایسته سالاری. دهههای ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ با رشد نابرابریهای گسترده در بسیاری از نقاط جهان روبرو هستیم بطوری که در بسیاری از کشورها نابرابری به سطوح بیسابقهای در تاریخ معاصر آنها رسید.
یکی از شعار های محوری انقلاب اسلامی عدالت اجتماعی و کاهش فاصله های طبقاتی بود. با فاصله گرفتن از ظهور انقلاب اسلامی و به ویژه پس از جنگ تحمیلی شاهد رشد فزاینده نابرابریها هستیم. بررسی علل رشد نابرابریها و آینده آنها در کشور موضوع چهار جلسه بحث در باره نابرابری و پیامدهای آن به صورت زیر خواهد بود:
نخست: ویژگیهای اقتصاد سیاسی ایران،
جلسه دوم: سرشت منطق برابری و گستره آن،
جلسه سوم: بنیانهای نابرابری اجتماعی،
جلسه چهارم: نابرابری، چندپارگی و روانگسیختگی اجتماعی.